تصویرگر کتابهای بچهها باید همیشه خردسال بماند
عاطفی ملکیجو در نشست نقد و بررسی کتاب «گریه نکن آقای گاو» گفت: یک تصویرگر همواره باید خردسال بماند تا بتواند در دل داستانها برود.
به گزارش مشرق، نشست مجموعه کتاب داستانی «گریه نکن آقای گاو» توسط انتشارات سوره مهر و در کافه کتاب سمیه برگزار شد. اینکتاب در بخش مهرک، کودک و نوجوان انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
ایننشست با حضور لاله جعفری نویسنده کودک و نوجوان، عاطفه ملکیجو تصویرگر و آقای محسن هجری کارشناس و منتقد کتاب داستانی کودک و نوجوان و جمعی از اهالی رسانه همراه بود.
در ابتدای برنامه، لاله جعفری نویسنده کتاب، به انتظار ده سالهاش برای انتشار این کتاب اشاره کرد و گفت: زمانی که پروژه کار کودک و نوجوان را پذیرفتم این اولین کتابی بود که نگارش شد اما جزو آخرین کتابهایی است که پس از ده سال از آن مجموعه و پروژه به چاپ رسیده است. البته وقتی کتاب را ورق میزنم میبینم که گذر زمان این کار را کهنه نکرده است و مفاهیم موجود در آن هنوز تازه هستند. این انتظار برای من سخت بود اما امروز کتاب را که میبینم متوجه میشوم که ارزشش را داشت. به دلیل این که تصویرگری که در ابتدای کار شد از فضای ذهنی من بسیار دور بود و پس از تصویرگری مجدد آن که بر عهده خانم ملکیجو بود دقیقاً همان چیزی است که در ذهنم وجود داشت. در برخی از کتابها عین داستان را در تصویر میآورند اما در این کتاب تصویر چیزی به متن اضافه میکند و تخیلی به مخاطب میدهد.
این نویسنده همچنین در مورد اهمیت حضور تصویرگر کتاب در جلسه نشست و رونمایی بیان کرد: معمولاً در جلسات نشست کتاب کودک و نوجوان تصویر کار به جلسه دعوت نمیشوند و این اولین بار است که رخ میدهد. این کار بسیار مهم است چرا که در واقع ما یک تیم هستیم که اثر را تهیه میکنیم. کاش این روند ادامهدار شود و دیگران نیز این رویه را در پیش بگیرند.
همچنین در ادامه عاطفه ملکیجو تصویرگر کتاب «گریه نکن آقای گاو» گفت: عدم حضور تصویرگر در نشستها دغدغه ما نیز است و به آن اعتراض داریم. چرا که وقتی کتاب نگارش میشود ما اولین مخاطب آن هستیم و در مورد آن به تصویرسازی و خیالپردازی میپردازیم. این ما هستیم که در واقع تصمیم میگیریم که دیگران این داستان را چطور تصور کنند.
وی گفت: یک تصویرگر همواره باید خردسال بماند تا بتواند در دل این داستانها برود. این مجموعه کتاب ده قصه دارد، یعنی مخاطب به ده دنیای مختلف سفر میکند. وقتی کتاب را میخوانیم یک تصویر اولیه بر اساس ناخودآگاهمان شکل میگیرد. تصویرگر نیز همینطور است اما او باید این تصویر را کنار بگذارد و میان تصاویر مختلف بهترین آنها را انتخاب کند.
اینتصویرگر در ادامه درباره انطباق داستان و تصویر گفت: گاهی اتفاق میافتد که تصویرسازی بخشی از داستان از نظر من جالب نمیشود، برای همین گاهی از نویسنده میخواهیم تا در متن کمی تغییر ایجاد کند. البته اینطور نیست که وقتی متنی جذاب نباشد، کاری نکنم. من خودم را با آن منطبق میسازم و جذابیت را از دل آن بیرون میکشم. سعی میکنم داستان را منطبق با دنیای خودم میسازم. داستانهای خانم جعفری اینگونه بود که دست من را برای خلق کردن باز گذاشته بود و این خلق کردن لذتبخش است.
در ادامه محسن هجری، نویسنده و کارشناس ادبیات با اشاره به این که نوشتن کار کودک بسیار دشوار است، گفت: من سالها رمان بزرگسال و نوجوان کار کردم اما هرگز سراغ کار کودک نرفتم. چون گمان میکنم این توانایی در من وجود ندارد. چون مخاطب ما دایره واژگانی محدودی دارد و دست در واژهپردازی محدود است. لذا این نکته کار را دشوار میکند و خانم جعفری سالهاست که این کار دشوار را انجام میدهند و نویسنده توانمندی در این عرصه هستند. این اثر نیز دارای نکات حائز اهمیت و مفاهیم انسانی و اخلاقی است. از نکاتی که این کتاب وجود دارد این است که پیامها در کتاب شعاری نیست و پنهان در متن است. کار کودک کاشتن بذر در ذهن مخاطب است که بعدها در بزرگسالی آن را به خاطر میآورد. همچنین از دیگر نکات مهم کتاب همنشینی عناصر متضاد و نامتجانس کنار هم و شکل دادن یک قصه است.
وی افزود: کودک جهان را همینگونه میبیند و برایش امر غریبی نیست. در این داستانها به مخاطب کودک نشان میدهید که او را درک میکنید و دنیایتان شبیه دنیای او است. همچنین این کتاب با روایتهای مینیمال پر از تمثیلهای زیبا و ناب بوده است. نوشتن داستان مینیمال کار سادهای نیست چرا که باید در کوچکترین کلمات و جملات یک جهان داستانی ساخت. محور دیگر که مورد بحث است تصویرسازی کتاب است. تصاویر شلوغ نیست و مستقیم به سراغ موضوع و سوژه میرود. تصاویر در کتاب کودک و خردسال تنها برای زیباسازی به کار نمیروند بلکه یک درکی از اشخاص و محیط به کودک میدهند. لذا نقش تصویرگر یک نقش کلیدی است.
ایننویسنده در پایان گفت: مفاهیم هیچگاه تصادفی شکل نمیگیرند. حتی ممکن است ناخودآگاه باشد اما زیرمتنها تبدیل به متن میشوند. کار من منتقد این است که به نکاتی که حتی خود نویسنده متوجه نیست توجه کرده و آنها را تعبیر و تفسیر کنم. وقتی کتاب منتشر میشود مثل تیر از چله کمان رها شده است و هرکسی ممکن است تعبیر و تفسیری داشته باشد.