تفال به حافظ شنبه 18 فروردین 1403؛ مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش....
همیشه در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی ماندهاست. در ادامه فال حافظ مخصوص روز 18 فروردین ماه 1403 از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
فرارو - فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
من همان به که از او نیک نگه دارم دل که بد و نیک ندیدهست و ندارد نگهش
بوی شیر از لب همچون شکرش میآید گر چه خون میچکد از شیوه چشم سیهش
چارده ساله بتی چابک شیرین دارم که به جان حلقه به گوش است مه چاردهش
از پی آن گل نورسته دل ما یا رب خود کجا شد که ندیدیم در این چند گهش
یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند ببرد زود به جانداری خود پادشهش
جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه در صدف سینه حافظ بود آرامگهش
شرح لغت: عذار: چهره، گونه / شاهد: خوبرو / طِفل: صغیر، و در اینجا به معنای نوجوان کمتر از پانزده ساله / نگهدارم دل: دل نسپارم، دل برکنار دارم.
تفسیر عرفانی:
1- از این انتخاب صرف نظر کنید، زیرا او بسیار حیله گر است و از روی صداقت عمل نمیکند. پس به فکر کاری و کسی دیگر باشید، چون آیندهای درخشان در پیش دارید. حیف است آن را به این عوامل زودگذر و ناپایدار صرف کنید.
2- اصرار بیش از اندازه بی فایده میباشد، چون لوازم ضروری این کار فراهم نمیباشد و در دراز مدت به ضرر خانواده شماست.
3- به یکی از مشاهد متبرکه بروید و نذری نموده و خالصانه از بارگاه ملکوتیش بخواهید که اوضاع را به وفق مراد سازد.
تعبیر غزل:
عاشق و دلباخته مه رویی بی مهر و وفا هستی که حتی خودت هم میدانی بهتر است دل به او نسپاری. اما عنان و اختیار دل از دست تو خارج گردیده و به دنبال اوست. کسان دیگری هم در بند او گرفتارند و اگر تو نیز طالب او هستی باید از جان و دل در این راه مایه بگذاری.
از دست ندهید