تماشای حاجی واشنگتن
تهران - ایرنا - روزنامه همدلی در مطلبی آورد: ترامپ شاید به سبب اطوار و رفتار یگانهاش در زمانه خود در یادها بماند، اما به حکم پر طنین و میانتهی بودن طبل، این جناب هم پوستین دریده زودتر از آنچه خود میپندارد از یادها خواهد رفت. برخی ناظران و دلدادگانش لب به دندان حسرت گزیده میگویند ترامپ هم که برود رسم ترامپیسم برنخواهد اوفتاد!
روزنامه همدلی 18 آبان یادداشتی به قلم احسان اقبالسعید (روزنامهنگار) منتشر کرد و نوشت: انگار قطار سیاست در ایالات متحده، دونالد ترامپ را در ایستگاه میان راه پیاده خواهد کرد و هر چقدر هم چنگ بر روی همگان بکشد و دندانهای طلایش را نشان بدهد، کمترین رشتهای را پنبه نخواهد کرد که به روایت بامداد شاعر «از این زنجیریان یکی در گور، دندان طلای مردگان را میشکسته است.» حال بهراستی رسم ترامپ چه بود؟ و اگر گزاره ادعایی این غمینهای امروز را بپذیریم، مانایی این نقشه راه چقدر خواهد بود؟
الف: در تاریخ سیاست و ملکداری همواره کسانی با مدعای یکسر متفاوت بودن و طرحی نو درافکندن به میدان آمدهاند و چندی که بر آنها میگذرد به سیاستمدارانی به قاعده تبدیل شدهاند یا چنان وصله ناجور شدهاند که هیچ برجای ننهادهاند و گوشهای خزیدهاند. اگر گمان میکنید سخن و پیشینه ترامپ نو و یگانه است، تاریخ را با تمرکز تورق نفرمودهاید. در همین ایالات متحده رونالد ریگان هنرپیشه که کمترین مشق سیاست را کرده بود، در سختترین شرایط جنگ سرد میان ایالات متحده و شوروی، ساکن کاخ سفید شد. حکایت تصمیمات غریب و راهکارهای عجیب او برای مسائل دشوار جهانی هم کمسابقه نیست. جیمی کارتر، معروف به رئیسجمهور بادامفروش در بحران سفارت ایالات متحده در تهران با عملیاتی موافقت میکند که کم از بیمایهترین فیلمهایهالیوودی ندارد! اینکه کماندوهای آمریکایی از دل تهران تعداد زیادی آدم را بردارند و فرار کنند و حاصل هم همان ابتدای کار طوفان شن و صحرای طبس... ریگان هم میپنداشت با یک کیک تولد و کلت و فرستادن چند نفر به تهران میتواند پیچیدگی هوای کدورت و روابط تهران و واشنگتن را رفع و رجوع کند! ملاحظه میکنید که سبکسری سیاسی یا تظاهر به آن برای فروختن این معنی «که برخلاف جریان غالب و قالببندی شده» هستم، همیشه بوده و خواهد بود و این جناب هیچ کار جدیدی نکرده که بشود مکتب و طریق.
ب: وقتی شخص یا جریانی برای مدتی در راس جریان قدرت و اجرا جا خوش میکند، برای چشم و ذهن بخش مهمی از مردم خستهکننده و ملال آور میشوند و احتمال برافتادن مقطعی آنان در نزدیکترین انتخاباتها هست و این چرخه باز برای خود این نوآمدگان هم ادامه خواهد داشت. میگویند جانافکندی فقید به هزارویک دلیل محبوبترین رئیس جمهور ایالات متحده بود و جوانمرگی تراژیک و همسر جوانش ژاکلین که معنایی نو به نام بانوی اول را در کاخ سفید بهوجود آورد تا هنوز هم محبوبترین هملباسان خود در ایالات متحده است. اما همان کندی نه کندیسم برجای نهاد و ژاکلین هم پس از چندی همسر ارسطو اوناسیس صاحب مکنت یونانی شد. کمتر از چندسال بعد هم امثال نیکسون و جانسون که مسیر کاملا متفاوتی را با کندی میپیمودند به ریاست جمهوری ایالات متحده رسیدند.
ترامپ هم احتمالا تا زنده است به نوشتن خاطرات و شرکت در مصاحبهها و سخنرانیها و دریافت دستمزدهای هنگفت خواهد پرداخت. ابتلائات اقتصادی و سرعت زندگی در درازنای عبور قطار تاریخ نگذاشته تا مجالی برای بهیاد آوردن هیچ کسی باقی بماند. در این روزها که اهریمن کووید هم سبزهایست که به آراستن گلهای قبلی آمده است، اذهان از پی گشایشی و گشودن پنجرهای رو به امید و زندگی هستند. تفنن رایگان جدالهای انتخاباتی ایالات متحده و دوگانههای مطبوع همیشه بشر هم به پایان خواهد رسید و زندگی با تمام پیچیدگی و دشواریهای خود از راه میرسد و کسی خواهد پرسید؟ ترامپ؟ دل خوش سیری چند... *عنوان یادداشت اشاره و ادای احترامی به فیلم «حاجی واشنگتن» ساخته «علی حاتمی» فقید است که به زندگانی اولین سفیر ایران در ایالات متحده میپردازد.
*س_برچسبها_س*