پنج‌شنبه 19 تیر 1404

تهدید جنگی میراث جهانی

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
تهدید جنگی میراث جهانی

جنگ 12 روزه نه تنها گردشگری در ایران را در این دوره به محاق برد‌، بلکه نگرانی‌های جدی بابت میراث فرهنگی و سایت‌های تاریخی به وجود آورد.

در این دوره زمانی چند نامه به نهادهای بین‌المللی متولی میراث فرهنگی زده شد. نمونه آنها ائتلافی از 51 سازمان مردم‌نهاد ایرانی فعال در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری که با ارسال نامه‌ای رسمی به «آدری آزولای»، مدیرکل یونسکو، حملات هوایی رژیم صهیونیستی به ایران را محکوم کردند و نسبت به تهدیدات جدی این رژیم برای اماکن فرهنگی و تاریخی ارزشمند ایران هشدار دادند.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم به شکل جداگانه نامه‌ای برای مدیرکل یونسکو ارسال و اعلام کرد که هرگونه تخریب یا آسیب، نه تنها حافظه تاریخی ایران، بلکه هویت تمدنی جهان را با چالش مواجه خواهند کرد. با این حال از آنجا که یونسکو امکان اجبار هیچکدام از طرفین جنگ برای حفاظت از میراث فرهنگی را ندارد، کارشناسان عنوان می‌کنند باید در کنار نامه‌نگاری با نهادهای بین‌المللی، مجموعه اقداماتی در داخل انجام شود تا موزه‌ها و میراث فرهنگی کشورمان از آسیب در زمانه بحران در امان بمانند.

رضا دبیری‌نژاد کارشناس موزه با اشاره به اینکه جنگ یک وضعیت بحرانی است، می‌گوید: در زمان منازعات مسلحانه و جنگ‌ها، نهادها و سازمان‌های بین‌المللی متولی میراث فرهنگی تلاش می‌کنند با صدور بیانیه‌ها و... جلوی آسیب بیشتر به میراث تاریخی را بگیرند. با این حال مروری بر جنگ‌های چند دهه اخیر نشان می‌دهد این بیانیه‌ها نتوانسته‌اند جلوی این تخریب را بگیرند، به طوری که ما تجربه‌های تلخی در عراق و سوریه و سایر کشورها در زمینه تخریب میراث فرهنگی و موزه‌ها داریم.

تجربه تلخی که دبیری‌نژاد از آن صحبت می‌کند به غارت و آتش‌سوزی در موزه ملی عراق برمی‌گردد. سال 2003 پس از سقوط صدام موزه ملی عراق که دارای آثار ارزشمندی از تمدن‌های باستانی بین‌النهرین نظیر سومر، آشور، بابل و... را در خود داشت، بدون حفاظت رها شد. در نتیجه این رهاشدگی تخمین زده می‌شود که 15 هزار اثر دزدیده یا مفقود شدند. در نهایت هشت هزار اثر برگردانده شدند اما هنوز از سرنوشت هفت هزار اثر مفقود شده خبری نیست.

در سوریه نیز در سال 2011 موزه‌های حلب، رقه، دیرالزور و... در جریان جنگ داخلی یا توسط داعش آسیب دیدند و آثاری که از دوران یونانی، رومی، اسلامی و قبل از اسلام بودند غارت یا نابود شدند. در افغانستان نیز طالبان به بهانه مبارزه با بت‌پرستی هزاران اثر تاریخی را از بین بردند. بوسنی نیز آسیب زیادی در زمان جنگ دید و کتابخانه ملی سارایوو در جریان حملات صرب‌ها دچار آسیب جدی شد و تمام نسخه‌های دست‌نویس، کتاب‌ها و.. آن سوختند. به علاوه در بوسنی موزه‌ها، آرشیو و گالری‌های زیادی نیز به شکل عمدی و با هدف حذف هویت فرهنگی تخریب شدند.

از نظر رضا دبیری‌نژاد آنچه باعث شد بخشی از آثار موزه ملی عراق بازگردانده شود، انتشار فهرست آثار در معرض خطر این موزه بود. او می‌گوید: آنها با این فهرست توانستند بخشی از گنجینه موزه را حفظ کنند. در ایران نیز ما باید مراکز حساس را لیست کنیم و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز شیوه‌نامه و اسلوب‌نامه‌هایی برای حفاظت از آنها تدوین کند.

به گفته این متخصص موزه‌داری‌، این اسلوب‌نامه‌ها نه تنها بایستی شامل موزه‌های دولتی شوند بلکه موزه‌های خصوصی را نیز دربرگیرند. او اضافه می‌کند: ما انواع و اقسام موزه‌ها را در ایران داریم که همه آنها اهمیت دارند. بنابراین این شیوه‌نامه‌ها بایستی به شکلی نوشته شوند که موزه‌های خصوصی یا آثار مجموعه‌داران خصوصی را هم شامل شوند. پس از نگارش و تدوین این دستورالعمل و شیوه‌نامه نیز بایستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آنها را ابلاغ کرده و برای همه نهادها و سازمان‌هایی که موزه دارند، بفرستد.

دبیری‌نژاد معتقد است تدوین این دستورالعمل، مسئولیت قانونی وزارت میراث فرهنگی‌، گردشگری و صنایع دستی است. او ادامه می‌دهد: این وزارتخانه علاوه بر نظارت بایستی در سیاستگذاری نیز فعالانه عمل کند. متاسفانه ما هنوز شیوه‌نامه و نظام‌نامه برای همه موزه‌ها نداریم. از این رو نیاز است که یک همفکری بین سازمان ها و نهادهای متولی موزه‌ها و بناهای تاریخی شکل بگیرد، آنها تجربه‌هایشان را با هم به اشتراک بگذارند و در نهایت این شیوه‌نامه را تدوین کنند.

 موزه‌ها به هم کمک کنند و پشتیبان هم باشند

در این جنگ 12 روزه یکی از بحث‌هایی که مطرح شد به کمبود مخازن استاندارد برمی‌گشت. این متخصص موزه می‌گوید: درست است که ما با کمبود مخازن استاندارد مواجهیم اما در عین حال بایستی برنامه‌ای برای پشتیبانی و به اشتراک گذاشتن امکانات موزه‌هایی که در نزدیکی هم قرار دارند، داشته باشیم. به عنوان مثال موزه ملی، ملک، آبگینه، بانک ملی و... در حوالی هم هستند و می‌توانند در زمان بحران به هم کمک کنند.

به گفته دبیری‌نژاد یک متخصص موزه یا موزه‌دار نمی‌تواند تنها به موزه خود فکر کند. او می‌گوید: در شرایط بحرانی بایستی همه به هم کمک کنند، کما اینکه نمی‌توان به همسایه‌های هم در زمانه جنگ بی‌تفاوت باشیم.

در نهایت این نگرانی‌ها باید به یک کار مشارکتی تبدیل شود. وزارت میراث فرهنگی‌، گردشگری و صنایع دستی باید برای مرکز این هم‌اندیشی و همکاری باشد، جلسات مشترک با حضور همه نهادها برگزار کند و در نهایت به یک اقدام عملی برای حفاظت از میراث فرهنگی برسد.

این متخصص موزه با اشاره به اینکه ما نیاز به توصیه‌نامه و شیوه‌نامه ملی داریم، بیان می‌کند: ممکن است چنین توصیه‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌هایی در سطح جهانی هم وجود داشته باشند اما اغلب آنها به بیان مطالب کلی اکتفا می‌کنند. از این رو ما نیازمند بومی‌سازی در این زمینه هستیم.

او می‌افزاید: در نظام مدیریت بحران بایستی تفاوت موزه‌ها را لحاظ کرد. امکانات و شرایط موزه ملی با موزه فرش یا موزه هنرهای معاصر و... متفاوت است. ما باید بتوانیم بین این موزه‌ها یک دسته‌بندی انجام داده و شیوه‌نامه متناسب با هر کدام را تدوین کنیم.

به گفته دبیری‌نژاد نهادهای بین‌المللی در زمان مخاصمات تذکرهای خود را می دهند هر چند که در بسیاری از موارد اصل بی‌طرفی را هم رعایت نمی‌کنند. او ادامه می دهد: در زمان جنگ 12 روزه نهادهای متولی موزه‌داری و میراث فرهنگی توصیه‌های کلی را مطرح کردند. اینکه ما بتوانیم در سطح جهانی دغدغه‌هایمان را مطرح کنیم اقدام مثبتی است اما نباید تمام کار ما برای حفاظت از میراث فرهنگی به این مقوله خلاصه شود. ما باید خودمان به داد خودمان برسیم.

او با اشاره به اینکه زمانی که از ما صحبت می‌کنیم مقصود فعالان موزه و دوستداران میراث فرهنگی است‌، می‌گوید: در طول این جنگ 12 روزه خبرنگاران و بسیاری از فعالان حوزه میراث فرهنگی تماس گرفتند و گفتند حاضر به انجام هر کمکی هستند. بایستی از این پتانسیل بهره بگیریم و برنامه‌هایی برای حفاظت از موزه‌هایمان داشته باشیم.