تولد خالق شاهنامه
دکتر علی دارابی در یادداشتی نوشت: یکم بهمن 319 حکیم ابوالقاسم فردوسی در روستای پاژ از توابع طبران توس در خراسان متولد شد و در سال 499 در همانجا درگذشت. اگرچه استاد دکترجلال خالقی مطلق شاهنامه پژوه بزرگ درپیامی که دربهمن ماه 1396به بنیادفردوسی داد روزیکم بهمن ماه رافاقد اعتبار می داند.... *** به هر بهانه که درباره این نادره ایران زمین و شاهکار او «شاهنامه» بگوییم و بنویسیم کم است. امروز که روز تولد اوست. شاهنامه منظومه مفصلی است که از 52 هزار بیت تشکیل شده و دارای 3 دوره اساطیری، پهلوی و تاریخی است. در این اثر بی بدیل که یونسکو آن را یکی از سه اثر برجسته جهان معرفی کرده است بیش از 2000بار از واژه ایرانی استفاده شده است. در شاهنامه بیش از 600 بار از واژه خرد و خردمندی نام برده شده است، یعنی شاهنامه اثری است که بیانگر جایگاه خرد و عقلانیت در منظومه فکری ایرانیان است.
- استاد دکتر محمد علی فروغی*؛ شاهکار بزرگ فردوسی راازآن جهت می داند که شاهنامه را به زبان فارسی می سراید، در عصری که بیشتر آثار به زبان عربی نوشته می شده است و یکی از رمزهای ماندگاری آن همانا «زبان فارسی» است که از همان زمان هر کس خواندن و نوشتن می دانست شاهنامه را فرا می گرفت.
- استاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، بر این باور است که در طی هزار سال در تنگناها و فراز و نشیب های ایران، شاهنامه نقش بزرگی در کمک به ایرانیان ایفا کرده است. ایشان بر این باور است که نفیس ترین و گرانترین کتاب جهان که توسط سایر ملل نیز ترجمه و چاپ شده است، همانا «شاهنامه فردوسی» است. چرا که شاهنامه «کتاب مردم ایران است» اگر چه بدست یک نفر سروده شده باشد.
- شاعر بزرگ ایران زمین استاد مهدی اخوان ثالث که مزارش در چند قدمی آرامگاه فردوسی بزرگ است، شاهنامه را «ترازوی زبان فارسی» می داند. شاهنامه، کتاب ایران و ایرانی است. زبان فارسی و عظمت و مجد آن را به رخ می کشد. خرد و عقلانیت را روایت می کند، از آرمان های بلند قهرمانان ایران زمین و مصاف با دشمنان آن می گوید. از هویت، ریشه ها و تمدن و میراث فرهنگی ایران عزیز می گوید. شاهنامه کتاب و اندیشه برای رویارویی با فرهنگ بیگانه است. کتاب معنویت و باورها و عقاید است.
همانکه فردوسی می گوید: اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و علی گیر جای گرت زین بد آید گناه من است چنین است و این دین و راه من است بر این زادم و هم بر این بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم