تکانه جنگ 12 روزه و فضیلت اصل بنیادین آزادی

سخن گفتن از اقتصاد آزاد یا اصل بنیادین آزادی سر دادن یک شعار ایدئولوژیک نیست بلکه بیان یک واقعیت علمی انکارناپذیر است.
به گزارش اقتصادنیوز، «در فضیلت اصل بنیادین آزادی» تیتر سرمقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر موسی غنی نژاد، اقتصاددان است. در این یادداشت آمده است؛
جنگ تحمیلی 12روزه علیه ایران یک بار دیگر اهمیت اصل بنیادین آزادی را به نمایش گذاشت. زمانی که جنگ آغاز شد، بهویژه پس از آنکه تهران به طور علنی از سوی مهاجمان مورد تهدید جدی قرار گرفت، برخی از شهروندان به طور کاملا طبیعی و عاقلانه، بهویژه خانواده هایی که فرزندان کوچک داشتند تهران را به مقصد شهرهای دیگر ترک کردند؛ و البته اکثریت بسیار بزرگی به هر دلیل ترجیح دادند در تهران بمانند.
در این میان نه تنها هیچ مقام حکومتی دستوری مبنی بر ماندن یا رفتن شهروندان صادر نکرد بلکه مسوولان پلیس راهور تا حد امکان در تسهیل این جابه جایی کمسابقه کوشیدند. هموطنان شهرهای مقصد با مهربانی و همدلی با مسافران روبه رو شدند که بسیار تحسینبرانگیز و البته در این شرایط دشوار برای اهل بصیرت قابلپیشبینی بود.
با برقراری آتشبس بهسرعت جابه جایی معکوس صورت گرفت و شرایط زندگی به حالت عادی برگشت. حال تصور کنید اگر در کشور ما، مانند کشورهای کمونیستی سابق یا کرهشمالی امروزی، آزادی مسافرت بینشهری وجود نداشت و هر جابه جایی مستلزم مجوز خاصی بود چه فاجعه انسانی عظیم و غیرقابلکنترلی اتفاق می افتاد.
عده ای که دچار ترس ناگهانی (پانیک) می شدند، بهرغم ممنوعیت اقدام به سفر می کردند و عملا با ماموران حکومتی درمی افتادند و آشوبی خطرناک پدید می آمد که مزید بر خسارات و ضایعات جنگ می شد. «آزادی» سفر موجب فروکش کردن ترس ناگهانی و آرامش نسبی در جامعه شد.
این آزادی و پیامدهای بعدی آن نشان داد که فراتر و مهمتر از دستورات حکومتی، قواعد و نظم های خودجوشی در جامعه وجود دارند که گرچه به چشم ظاهربین دیده نمی شوند اما در باطن و واقعِ امر بسیار کارآمدتر و مفیدتر عمل میکنند. عملکرد چنین نظم ها و قواعد خودجوش مستلزم رعایت اصل بنیادین آزادی است. دولتمردان و صاحبان قدرت سیاسی که به زندگی با دستور عادت کرده اند اغلب درک درستی از نظم ها و قواعد مبتنی بر اصل بنیادین آزادی ندارند و تنها در شرایط ناگزیری به آن تن میدهند.
اقتصاد دستوری و فرهنگ دستوری که مردم ایران نزدیک به نیم قرن مواجه با هزینه های آن هستند، ناشی از درک نادرست و صرفا ایدئولوژیک تصمیمگیران ما از روابط اجتماعی و انسانی است.
پارادایم اصلی علم اقتصاد به عنوان گل سرسبد علوم اجتماعی مدرن اساسا مبتنی بر نظم های خودجوش ناشی از اصل بنیادین آزادی است. تمدن پیشرفته امروزی با همه دستاوردهای شگفت انگیزش زمانی میسر شد که آنترپرنرها یا نوآوران و مبتکران در عرصه اقتصادی از آزادی آفرینش و نیز از بهره بردن از آن برخوردار شدند.
سخن گفتن از اقتصاد آزاد یا اصل بنیادین آزادی سر دادن یک شعار ایدئولوژیک نیست بلکه بیان یک واقعیت علمی انکارناپذیر است. نیازی به تکرار نیست که فضیلت آزادی منحصر به عرصه اقتصادی نیست بلکه اصل کلی شامل بر همه عرصه های زندگی اجتماعی است.
علم زمانی پیشرفت میکند که دانشمندان در بیان نظریات خود آزاد باشند. هنر در همه شکل های گوناگونش در شرایط آزادی شکوفا میشود. برای ایجاد همدلی و همکاری میان شهروندان، دستورات حکومتی سم مهلک است و تحقق چنین آرمانی، همان گونه که در این جنگ 12روزه دیدیم، مستلزم آزادی شهروندان برای تصمیمگیری است.
زمانی سیاستمداران کاردان بر مصدر امور می نشینند که آزادی واقعی احزاب و رقابت میان آنها در جامعه حاکم باشد. خبرها و تحلیل های سیاسی دقیق زمانی در دسترس قرار میگیرد که آزادی انتشار خبر و انتقاد از دیدگاه های مختلف وجود داشته باشد.
امیدواریم تجربه یا تکانه (شوک) این جنگ ضایعهبار 12روزه تصمیمگیران ما را نسبت به واقعیت و اهمیت اصل بنیادین آزادی هشیار کرده باشد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید