تک فرزندی والدین را در چهل سالگی با بحران تنهایی روبرو می کند
یک کارشناس خانواده و جمعیت گفت: والدین باید از خود سوال کنند که در صورت تک فرزندی، در چهل سالگی با بحران تنهایی خود و تنها بودن فرزند چگونه زندگی خواهند کرد.
یک کارشناس خانواده و جمعیت گفت: والدین باید از خود سوال کنند که در صورت تک فرزندی، در چهل سالگی با بحران تنهایی خود و تنها بودن فرزند چگونه زندگی خواهند کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، مریم اردبیلی عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی قم در 329 نشست تخصصی کارشناسی جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی برای تبیین مسئله «جمعیت»، درباره معضلات تک فرزندی و راهکارهای سیاستی افزایش جمعیت در کشور عنوان کرد: واقعیت این است که امروزه کشورهای فوق مدرن در شمال اروپا و شمال قاره آمریکا تلاش دارند تا سیاستهای منعطفی در مواجهه با مسئله فرزندآوری اتخاذ کنند تا نرخ منفی رشد جمعیت خود را کاهش دهند، بیماری کرونا نیز مزید بر علت شده است که آنها نگرانی بیشتری در مواجهه با مسئله جمعیت از خود بروز دهند. تصور میکنم قرن حاضر تفاوتهای زیادی با قرن گذشته خواهد داشت، افراد زیادی ساختار فعلی حاکمیتها در جهان را نقد خواهند کرد؛ چرا که برای آنها مشخص نیست علت اصرار دولتها به استفاده مطلق از مدل رشد اقتصادی، ساختار اجتماعی، نهادهای حاکمیتی و ساختار قدرت فعلی چیست! بنابراین تلاش خواهند کرد تا تغییراتی بنیادین در سیستم فعلی ایجاد کنند. جمهوری اسلامی با توجه به رویکرد انقلابی و نگاه تمدنی خود باید مدتها قبل به فکر طراحی سیستمی متفاوت از جهان غرب برای مسئله جمعیت میافتاد، این گذاره که تمام مؤلفههای مثبت و منفی تمدنی غرب را وارد کشور کنیم اما آسیبی از این واردات بدون پالایش نخوریم، درست نیست به وضوح مشاهده میکنیم که عناصر نامطلوب فرهنگ وارداتی اثر مخربی بر جامعه ایرانی داشته است.
گام دوم انقلاب؛ تمدن اسلامی ایرانی را متحول خواهد کرد
اردبیلی گفت: ایران و جهان در برحهای حساس از تاریخ قرار دارند. انقلاب اسلامی شرایط منحصر به فردی را دنبال میکند؛ چرا که در آستانه ورود به اجرای مراحل بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است که آن را مقدمهای بر تحقق آرمان تمدن نوین اسلامی میدانیم. اکنون که در آغاز قرن پانزدهم شمسی قرار داریم به وضوح نیاز به تغییر ساختارهای حکمرانی متداول در جهان را احساس میکنیم، سیستمهای مدرن بی کفایتی خود در عرصههای مختلف حکمرانی را نشان دادهاند و ارکان آنها به لرزه در آمده است، این ساختارها دیگر قدرت گذشته را ندارند بنابراین زمان آن رسیده است که با الگویی نوین متحول شوند تا مانع از گسترش بیشتر عوارض آنها به ابعاد مختلف زندگی بشر شده باشیم و البته مدلی نوین در جهان برای رفع مسائل اجتماعی مردم ارائه دهیم، این مدل نوین در مسئله جمعیت چارچوب مشخصی دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
عوارض مدرنیزم؛ فرزندآوری را از خانواده جدا کرد
وی ادامه داد: غرب طی این سالها تلاش کرد تا عوارض مدرنیته بر کاهش نرخ فرزندآوری با اتخاذ سیاستهای خاصی تعدیل کند. سیاست جداسازی مسئله تشکیل خانواده با فرزند دار شدن یکی از آنها بود. اتخاذ این سیاست نتایج عجیبی داشت، طبق آمار منتشر شده در فاصله بین سالهای 2018 تا 2020 حدود 40 تا 60 درصد از موالید اروپایی و آمریکایی خارج از سیستم خانواده و نامشروع متولد شدهاند! آنها به 2صورت زندگی خود را ادامه میدهند، حالت اول این است که بدون مادر و همراه پدر زندگی میکنند (Single father)، صورت دوم این است که فرزند بدون حضور پدر و همراه مادر زندگی میکند (Single mother). دولتهای اروپایی و آمریکایی آنها را میپذیرند و امکانات رفاهی، هزینههای زندگی، اشتغال و حتی آینده آنها را تضمین میکنند، این سیاست نیمی از برنامه کشورهای مذکور برای رشد نرخ فرزندآوری است، بخشی دیگر از مسئله کاهش جمعیت نیز با اعمال سیاستهای مشوق مهاجرتی به داوطلبان ورود به این کشورها جبران میشود، البته واضح است که برخی از مدلها و سیاستهای این کشورها برای رشد نرخ باروری با اعتقادات دینی ما سازگار نیست، برای مثال ما در ایران حتی اگر نرخ رشد جمعیت منفی داشته باشیم، بر اساس باورهای خود هیچگاه فرزندآوری خارج از چارچوب خانواده را دنبال نخواهیم کرد.
حاکمیت باید موانع تکفرزندی را برطرف کند
این کارشناس تصریح کرد: بخشی از بیرغبتی روجین به فرزند آوری با سیاستگذاری درست حاکمیت و تسهیل مشکلات زوجهای جوان حل خواهد شد. خانوادههای زیادی هستند که تصمیم به فرزندآوری دارند اما موانع پیشرو باعث تردید آنها میشود، نتایج پیمایشهای علمی نیز به وضوح حاکی از این است که بسیاری از زوجهای جوان پیش از ازدواج قصد دارند که 2 تا 6 فرزند داشته باشند اما بعد از ازدواج به داشتن یک فرزند اکتفاء میکنند. وظیفه حاکمیت است که این مسئله را دنبال کند و علت فاصله فاحش موجود بین اراده والدین و واقعیت را پیدا کند، امکان دارد که آنها با مسائلی مانند مشکل در باروری، امکانات ضعیف، محیط کار، منزل و... روبرو باشند به همین جهت حاکمیت باید ورود پیدا کند تا میل به فرزندآوری و تحقق آن در خانوادههای ایرانی عددی بیش از «1» را نمایش دهد، آرمانی که تحقق آن مستلزم ایجاد یک تحول فرهنگی گسترده در جامعه است.
رشد نمودار نرخ موالید مستلزم ایجاد تحول فرهنگی در کشور است
اردبیلی در ادامه گفت: متأسفانه نمودار رشد نرخ باروری کشور در طول 5 سال گذشته با شیب تندی نزولی بوده است. طی این 5 سال متوسط به ازای هر 365 روز نرخ موالید ایرانی 100-80 هزار تولد کاهش داشته است به این معنا که در سال 1395 یک میلیون و پانصد هزار کودک ایرانی در کشور متولد شدند اما در سال جاری فقط 1میلیون ولادت جدید در کشور ثبت شده است! واقعیت این است که توقف این شیب نزولی و در پیش گرفتن روند صعودی مستلزم تحول فرهنگی عظیمی در سطح کشور است.
جامعه باید به مسئله فرزندآوری نگرش مثبت پیدا کند
وی ادامه داد: ضروری است که نگرش جامعه به مسئله فرزندآوری تغییر پیدا کند؛ چرا که عوامل متعددی بر تصمیم زوجین جوان در فرزندآوری تأثیر دارد که یکی از مهمترین آنها مطلوبیت فرزندآوری در جامعه است. پدر یا مادری که احساس کند، فرزند وی در مجتمع محل سکوت آنها مقبولیت دارد یا خاندان پدر و مادر به او عشق میورزند و در انتظار ولادت خواهر یا برادر وی هستند، در محیط کار خود وجود انعطافهایی برای کسی که پدر یا مادر میشود را احساس کند، ناخودآگاه متمایل به داشتن فرزندان بیشتری میشود.
حمایت زوجهای جوان نرخ باروری را افزایش خواهد داد
این کارشناس افزود: جوامع غربی دوستدار کودک نبودند اما برای رشد نرخ فرزندآوری سالها فرهنگ سازی کردند. برخی از زوجهای جوان ایرانی در ایران فقط 1 فرزند دارند اما بعد از مهاجرت به کانادا یا فرانسه 1 یا 2 بار دیگر اقدام به فرزند آوری میکنند؛ چرا که احساس میکنند در آن کشور به خانوادهای که فرزند بیشتری دارد، امتیازات متعددی داده میشود بنابراین یکی از راههای افزایش نرخ فرزندآوری تزریق این روحیه با جامعه است اما ابلاغ و قانون راهکار ایجاد احساس مطلوب به فرزندآوری نیست، نقش رسانه در این بین اهمیت زیادی دارد، رسانهها باید از مشکلات زوجهای جوان متحمل در راه فرزندآوری صحبت کنند. رفتارهای کوچک اعضای جامعه به زوج جوان پیام مثبت یا منفی میدهد، گاهی لبخندی کوتاه یا هدیهای کوچک و یا بیان جملهای اثر بخش، فضای ذهنی زوجهای جوان برای داشتن فرزند را آماده میکند.
اردبیلی گفت: حاکمیت باید به نحوی فرهنگسازی کند که بزرگان فامیل مشوق زوجهای جوان برای فرزندآوری به موقع و عبور از تکفرزندی باشند، امری که متأسفانه تاکنون محقق نشده بود. نقش کنشگری مردمی در حکمرانی قرن پانزدهم بسیار مهم است، برای تحقق مدل نوین حاکمیت اسلامی باید تغییر نگرشی اساسی در مدیران، اندیشمندان و مردم اتفاق بیافتد، همه این گروهها باید مسئله جامعه را متوجه خود بدانند و برای حل آن تلاش کنند.
وی ادامه داد: والدین باید از خود سوال کنند که فرزند من اگر تجربه داشتن خواهر یا برادر را نداشته باشد زندگی او در آینده دچار چه مشکلاتی میشود؟ یا همسر من اگر فقط یک مرتبه پدر یا مادر شدن را تجربه کند، پس از ازدواج او چطور با بحران تنهایی در چهل سالگی کنار خواهد آمد بنابراین برای مواجهه صحیح با یک مسئله ابتدا باید تأثیرات آن در زندگی خود و دیگران را بررسی کنیم، بعد از آن به عنوان مسئله خود به جستجوی راهکار برای آن و ارائه ایدههای خلاق و نوآورانه بپردازیم به عبارت دیگر حاکمیت نباید مداخله مستقیم زیادی داشته باشد، نقش تسهیل گری برای کنشهای مردمی اصلی ترین وظیفه حکومت است.
ترغیب مادر متولد دهه 40 با مادری از دهه 70 برای داشتن فرزند، تفاوت زیادی دارد
این کارشناس تصریح کرد: برای ترغیب زوجین به فرزندآوری باید زاویه نگاه آنها را بشناسیم و بر اساس اقتضائات سنی که دارند به فرزند آوری دعوت شوند به طور قطع مشوقی که بانوی متولد دهه چهل را تشویق به فرزندآوری میکند، پاسخگوی مادری از دهه هشتاد نیست همچنین عواملی که مرد متولد دهه پنجاه را برای داشتن فرزند ترغیب میکند با مشوقهای مطلوب پدری از دهه هفتاد متفاوت است بنابراین حاکمیت باید بداند که برای هدایت جامعه به سمت فرزندآوری به خلق کنشهای متعدد و نوآورانه مردمی با مبانی بومی نیاز دارد، باوری که شکل دهنده آن تحول فرهنگی عظیمی است که پیشتر به آن اشاره کردم.
ایده تحولی افزایش نرخ فرزندآوری باید از دل مردم شکل بگیرد
اردبیلی در ادامه عنوان کرد: گاهی بنده در برخورد با کنشگران فرهنگی سطح جامعه دچار شگفتی میشوم، سالهای زیادی است که درباره مسائل مربوط به جمعیت و فرزندآوری مطالعه میکنم، پژوهشهای متعددی در ارتباط با بررسی تطبیقی شرایط ایران با سایر کشورهای جهان انجام دادهام اما هنگامی که در کارگاهی با حضور بانوان جوان کنشگر فرهنگی شرکت میکنم، متوجه اشراف بیشتر آنها به نیازهای روز مخاطب در حیطه بحث میشوم، تقویت این باور در بین آنها که امکان ارائه نوآوری و راهکار برای حل مسئله را دارند، سبب میشود تا مواردی را مطرح کنند که هیچگاه قابل استخراج از میان فیشهای مطالعاتی نبوده است بنابراین اعتقاد دارم که چاره حل بحران فرزندآوری باید در دل جامعه جستجو شود.
مشارکت مردم راهکار بنیادین رفع معضل گرایش به تکفرزندی در ایران است
وی ادامه داد: همه اعضا جامعه ایرانی باید به کنشگران افزایش فرزندآوری تبدیل شوند، در چنین جامعهای عشق به کودکان متبلور است، در چنین محیطی والدین برای حضور در اجتماع احساس معذوریت نمیکنند و به راحتی در محیطهای مختلف مانند هئیتهای مذهبی یا مساجد و... حضور پیدا میکنند. مطلوب است هنگامی که مادری را همراه فرزندش در جامعه مشاهده میکنیم از برخی سختگیریهای اشتباه اجتناب کنیم یا او را برای همراه داشتن فرزند سرزنش نکنیم، اتفاقی که فقط از طریق تقویب کنشگری مردمی میسر میشود. سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی این روحیه در مردم ایران وجود داشت اما با قدرت گرفتن مدرنیته در ایران و اجرای سازوکارهای آن در کشور، منشأ مردمی انقلاب خود را فراموش کردیم اگر به اصل خود برگردیم و اساس هر کاری را نقش مردم بدانیم به طور قطع از این چالش نیز عبور خواهیم کرد.
برای رفع معضل فرزندآوری باید مردم میدانداری کنند
این کارشناس افزود: رفع معضل گرایش به تکفرزندی را نباید معطوف به مصوبات دولت یا مجلس کنیم اگر راهکار ما صرفا انتظار برای مصوبه دولت یا مجلس و تغییر رویکرد سیاستگذاری و اجرایی آنها باشد، در بهترین حالت وضعیت باروری مادران ایرانی تغییرات ناملموس مثبتی را تجربه کند، برای مثال رشد سالانه منفی این نرخ از 1/0 به عدد 05/0 درصد کاهش پیدا کند یا حداکثر به افت 0 درصد دست پیدا کنیم اما اگر قصد داریم تا تحولی جدی در این عرصه ایجاد کنیم باید مردم را درگیر مسئله کنیم و نقش تسهیلگری در اقدامات مردمی را ایفا کنیم، البته متأسفانه در حال حاضر نه فقط روند فعالیت مردمی توسط دولت تسهیل نمیشود، بلکه گاهی شاهد تخریب اراده مردمی توسط دولت هستیم! عملکرد دولت نباید کنشگری مردم را تضعیف کند به هر صورت برای بهبود این شرایط دولت باید کمک حال جریانهای مردمی در روند افزایش نرخ فرزندآوری باشد.