جامعه بومگردی در تند باد حوادث سالی که گذشت
اصفهان - ایرنا - کرونا تیر آخری بود که به یکباره قامت گردشگری را نقش بر زمین کرد؛ نونهال گردشگری اما جامعه بومگردی است که اسیر تندباد حوادث همچنان افتان و خیزان راه میپیماید و در این میان بستههای حمایتی دولت نسخهای در خور برای او و جامعه بومی و محلی نیاندیشده است.
روزی که بومگردی با تکیه بر جامعه محلی و بومی متولد شد، از همین تکیهگاه استوار، آموخت که باید ایستاد و راه پیمود. جامعه محلی حالا دلخوش به بارقههای امید برآمده از بومگردی، هیچ جا را بهتر از سرزمین و آبادی خودش نمی دید. جایی و راهی برای مشق زندگی و رفع دغدغه های معیشت که رو به افق های بلندتری می رفت.
همیشه اما باد نمیآید و گل سرخ بیاورد، هر راه و پیمایشی سختیهای خودش را دارد. نهال نورسته گردشگری هم خواسته و ناخواسته در همین مسیر، تناور میشود؛ اما اگر تاب بیاورد و بایستد!
سالی که بر گردشگری سخت گرفت و غولهایی که ماهیگیر شدند
حالا که سال بر همه سخت گرفته و گردشگری در صف اول آسیبدیدگان، نیازمند علاج یا مسکنی ایستاده، متولیان گردشگری کشور بستههای حمایتی ترتیب دادهاند تا برای جامعه گردشگری ایران کاری کرده باشند. تعویق سه ماهه پرداخت مالیات، قبضهای حامل انرژی، حق بیمه و تسهیلات و البته قسطبندی پرداختها بعد از تمام شدن این فرصت سه ماهه؛ بسته ای که قرار است مسکنی باشد تا دوباره جامعه گردشگری به خود آید و روی پایش بایستد. اما گویا لقمهها همیشه برای کسانی است که بیشتر حرص و طمع میورزند؛ غولهای گردشگری، از آژانسها گرفته تا هتلهای بزرگ همه دهان باز کردهاند و با اعلام ورشکستگی دست به سوی بستههای حمایتی دولت دراز کردهاند و به مدد بزرگی شان، سایه بر بخشهای دیگر انداختهاند. بومگردی هم یکی از این بخش هاست که در ماجرای کرونا و تندباد حوادث اخیر در کنار غولهای گردشگری قرار گرفته و یکسان قلمداد میشوند یا دستکم تناوران گردشگری فرصت را غنیمت شمرده اند و خود را مستحقتر میپندارند و از این آب گلآلود ماهی میگیرند.
غم نان و روزهای سخت جامعه بومگردی
جامعه بومگردی روزهای سختی را میگذراند. روزهایی که سرنوشت روزهای بعدی را رقم میزند؛ ماندن یا میدان خالی کردن؟! دلزدگی از عرضه آنچه که داشتند. چشم به راه کدام حادثه دیگر باید باشند؟! همه چیز گنگ و مبهم است؛ غم و غصه نان و گذر زندگی تا کجا توان ماندن میدهد؟! جامعه محلی به بومگردی دلخوش کرده بود و دست در دست کارآفرینان کار میکرد؛ حالا اما به کدام دست برخیزد و باز هم مرد راه باشد؟!
فرزانه سلیمانی دست در دست همین جامعه محلی در روستای زردنجان، حوالی شرق اصفهان اقامتگاه بومگردی دارد، این کارآفرین در حوزه گردشگری از آنچه که بر تن جوان بومگردی گذشته بیشتر میگوید؛ اینکه چگونه اقامتگاههای بومگردی و کسب و کارهای نوپای آن در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بودند تا موقعیتشان را در عرصه گردشگری تثبیت کنند که بحران های اخیر از سیل نوروز 98 تا کرونا بر سر آنها آوار شد.
از بوی تند بنزین تا سرفه های کرونا
سلیمانی اما از همبستگی فعالان عرصه بومگردی که به طور معمول خانوادهها و زوجها هستند و هر بار در برابر بحرانها ایستاده اند گفت: بحرانها انگار هر بار تبری بر بدنه این نهال میزدند و هربار به دلیل اینکه اکثر فعالان عرصه بومگردی کسب و کار خانوادگی هستند با همبستگی هم، این زخم ها را ترمیم میکردند و مانع فرو ریختن میشدند تا اینکه به گرانیهای بنزین و فاجعه های آبان و بعد از آن سقوط هواپیما و حالا کرونا رسیدیم.
وی ادامه داد: همه این مصائب باعث شده شکاف عظیمی بر بدنه این نهال عرصه گردشگری ایجاد شود و به شکلی باورهایی که نسبت به آینده این حوزه گردشگری بوجد آمده بود دچار تزلزل شود.
اشاره این فعال عرصه بومگردی به باور جامعه محلی است که به سختی با بومگردی همراه شده بود و حالا معلوم نیست با بحرانیهایی که یک سال است دست از سر گردشگری برنمیدارد و کرونایی که آخرین فاجعه بوده آیا می تواند دوباره اعتماد کند و در خانواده کوچک بومگردی دست در دست هم به راهشان ادامه بدهند؟!
سلیمانی در گفتگو با ایرنا افزود: نبض جامعه بومگردی روی جامعه فرهنگی و اجتماعی است. در خاورمیانه و جهان سوم بیشترین آسیبها و بحرانها متوجه کسبوکارهایی است که بنیانهای فرهنگی و اجتماعی دارند؛ مثل اقامتگاههای بومگردی که آسیبپذیرتر، چالشپذیرتر و ناپایدارتر هستند.
جامعه بومگردی در منگنه اقتصادی
از نگاه این فعال گردشگری اقامتگاهها تنها بخشی از جامعه بومگردی هستند و بنیان و ریشه اقامتگاههای بومگردی موفق، وقتی ست که به جامعه بومگردی از همه جوانب فرهنگی، اجتماعی و به خصوص اقتصادی فکر شود و برایش برنامه داشته باشند.
سلیمانی با اشاره به کسب وکارهای جامعه محلی از جمله صنایع دستی، هنرهای سنتی و صنایع سبز و کشاورزی گفت: بعضی از اقامتگاهها به صورت جدی افرادی از جوامع محلی را برای تولید فرش، گلیم، زیلو و هزاران صنایع دستی خرد دیگر استخدام کرده بودند و جامعه محلی مشغول شده بودند اما حالا کارها نصفه مانده و شاید به لحاظ روحی و نگاه کارآفرینانه، آنقدر افراد عشق به این کار دارند که به امید پایان بحرانها و عرضه دوباره محصولات ادامه میدهند اما به هرحال در یک منگنه و بن بستی اقتصادی هستند.
او یکی از افرادی است که در گیرودار بحران های بومگردی و حالا ماجرای کرونا دست و پنجه نرم میکند و بر آنچه بر همکارانش و جامعه محلی در عرصه بومگردی میگذرد شاهد است؛ شرایطی که هم کارفرما و هم کارگران در عرصه بومگردی در انقباض شدید مالی هستند. با تمام این تفاسیر اما این فعال گردشگری معتقد است هنوز جامعه بومگردی روحیهاش را نباخته و به انگیزهها و نشاط این جامعه باور عمیق دارد.
نفس زدن های جامعه بومگردی بر گردشگری بحران خیز ایران
نگرانی سلیمانی از باوری است که به سختی در این سالها از سوی جامعه محلی با آنها و همکارانش همسو شده و حالا شاید در حال تضعیف باشد.
وی در اینباره یادآور شد: خیلی زمان میبرد تا یک جامعه بومی و محلی ماجرای تاثیر گردشگری مثبت و پایدار در منطقه خودش را باور کند. حالا موضوع این است که با مشکلات پیش آمده ریشه این باورها تضعیف می شود.
به اعتقاد سلیمانی جامعه اقامتگاههای بومگردی حالا با بحرانهای پیش آمده با ویروس کرونا بیشتر از پیش با چالشها روبهرو هستند؛ گرچه همیشه بر زمین زلزله خیز و بحرانی نفس میکشند.
وی افزود: چالشهای زیادی وجود داشت تا در جامعه محلی این باورها را تقویت کنند اما هر بحرانی یک ضربه به این باور است؛ باور جامعه محلی برای کارآفرینان و سرمایهگذاران و مدیرانی که دغدغه مندند مثل ماهی لغزنده ایست که هر لحظه با هر تکانی سر میخورد.
این کارآفرین عرصه بومگردی نقبی به گذشته تاریخ ایران میزند، مصیبتهایی که در تاریخ ایران وجود داشته و روستاییها و عشایری که خودشان را محکم از این گرداب بالا کشیده اند. افرادی که هیچوقت طمع نداشته و با روحیه قانع گرایی بیشتر دوام آورده اند.
نسخه نویسی یکسان دولت برای تاسیسات گردشگری در بحران کرونا
سلیمانی معتقد است که این بحرانها فرصتی برای بازنگری در جامعه بومگردی و غربال آن است؛ سرعت توسعه بومگردی اشتباه و بیرویه بود و از همین گذر افراد سودجو با سرمایههای کلان و مازاد از سر سوار بر موج حوزه بومگردی، وارد این حوزه شده بودند و همین افراد در شرایط بحرانی از گود خارج میشوند.
وی گفت: باید در نگاه دولت به غول های صنعت گردشگری و نسبت به جوامع کوچکتر این صنعت مثل اقامتگاه های بومگردی بررسی و بازبینی شود؛ در شرایط بحرانی هیچوقت نگاه جدی به جامعه بومی و اقامتگاههای بومگردی نشده است و بستههای حمایتی و شعارهای تبلیغاتی در بحرانها از طرف جوامع دولتی همیشه پروپاگاندایی است.
سلیمانی در ادامه گفت: اینکه مالیاتها حذف میشوند و وامها را تعویق میاندازیم، اینکه کمکهای تسهیلات بانکی را بیشتر میکنیم بیشتر مسائلی ست که باعث میشود خیلی از کسانی که در حوزه گردشگری قدرتمندتر هستند طمعشان بیشتر شود.
به گفته این کنشگر گردشگری، دولت نباید برای همه حوزهها و تاسیسات گردشگری یکسان نسخه بنویسد و برنامهریزی کند؛ نگاه دولت به حوزه گردشگری برای جامعه کوچکتری مثل جامعه بومگردی باید بیشتر باشد و نباید نسخه کلی و عمومی بدهد که شامل غولهای گردشگری میشود بلکه باید برای هر کدام نسخه جدا بپیچید.
وی با اشاره به لزوم به کارگیری اقدامات بنیادی از سوی دولت در جامعه محلی برای حل مشکلات جامعه بومگردی در بحرانها بیان داشت: فضای اقامتگاههای بومگردی در عرصه گردشگری بسیار متفاوت از سایر قسمت های بزرگ گردشگری است، چون پایه اقامتگاههای بومگردی در جامعه محلی، بومی و محیط زیست جامعه مدنی و هر دوی اینها زیربنایشان فرهنگ است.
بسیاری از کارکنان حوزه بومگردی جامعه محلی هستند و آنطور که سلیمانی میگوید وقتی مسافر نباشد و میزبان و اقامتگاه توانایی مالیاش به صفر برسد برای توانمندسازی و توانافزایی جامعه محلی هم دچار مشکل خواهد شد. کارکنانی که 50 درصد از درآمدشان از رهگذر بومگردی و گردشگری بوده و حالا با بحرانهایی که چاره و نگاهی به آنها نیست، باورشان از حوزه گردشگری دچار تزلزل می شود.
سرمایه هایی که رفت و دستهایی که در حنا ماند
مازیار آلداوود یکی از کسانی است که در روستای گرمه در حوالی خورو بیابانک اصفهان با بومگردی، رونق اقتصادی را برای جامعه بومی و محلی ارمغان آورده، او که نهال نورسته بومگردی را آب و جان داده و کسان زیادی را در این راه در سراسر ایران همراه خود کرده، رییس انجمن اقامتگاههای کشور است و از آنچه این روزها بر جان و تن این نهال نوپا می گذرد بیشتر میداند.
آل داوود در گفتوگو با خبرنگار ایرنا از آسیبهایی که متوجه اقامتگاهداران و جوامع محلی است، گفت؛ از مهاجرانی که بومگردی آنها را به موطنشان برگرداند و تشویق به تولید کرد و حالا بحرانهای اخیر و به خصوص کرونا که شاید این ورق را دوباره برگرداند. از کسانی که وام گرفتند و اقامتگاه بومگردی زدند و حالا دستشان در حنا مانده و چاره ای پیش رویشان نیست.
وی افزود: تاکنون تعداد زیادی تماس داشتم که شدیدا به مشکل برخوردهاند؛ چون هرآنچه داشتند را هزینه کردند؛ سرمایه هایشان را خرج کردهاند و درآمدی ندارند و حالا در این شرایط چیزی که مضاعف برای آنها مشکل ایجاد کرده، حقوق و بیمه کارگرها و کارمندانی است که در این فضا کار میکنند.
وی ادامه داد: بعضی از اقامتگاهها به صورت خانوادگی اداره میشوند و مشکلی ندارند ولی اقامتگاههایی که در سطح وسیعتری فعالیت میکردند کارگر دارند و حالا با مشکل بیمه و حقوق مواجه اند و اگر حق آنها را ندهند کارکنان در اقامتگاهها نمیمانند.
سه ماه تعویق پرداخت ها کافی نیست؛ فرصت بیشتری بدهید
رییس انجمن اقامتگاههای کشور هم از شرایط سخت کارفرمایان و جامعه محلی در مجموعه بومگردی میگوید. از اینکه شرایط سخت شده و حالا باید حداقل 6 ماه بگذرد تا مگر اول پاییز پیش رو، اگر بحرانی نباشد تا کارها از سر گرفته شود.
آلداوود درباره مدت تعویق سه ماهه در بسته حمایتی دولت معتقد است این بازه زمانی حداقل باید 6 ماهه باشد.
وی گفت: این سه ماهه خیلی کمک می کند اما مساله این است که این سه ماه اول، فصل کارمان بود که از بین رفت و هیچ شد؛ تابستان هم که فصل کارمان نیست وگردشگر نداریم؛ در واقع در این 6 ماه نه گردشگری هست و نه درآمدی که پرداخت ها انجام شود و بنابراین باز هم مشکل خواهیم داشت.
رییس انجمن اقامتگاههای کشور، بیمه کارکنان را مشکل بزرگی میداند که باید برای از دست نرفتن نیروی کار چاره ای برای آن اندیشید.
وی تاکید کرد که بعضی از روستاهای کوچک معاف از مالیات هستند و شاید آنقدر دراینباره فشاری نداشته باشند. بسته حمایتی دولت برای تاسیسات بزرگتر مثل آژانس ها و هتل ها می تواند کمک بزرگی باشد اما چیزی که می تواند در روستاها کمک باشد و دستگیری کند بحث بیمه است.
وی افزود: اگر بتوانند برای بیمه اقساط کنند و تسهیلاتی بدهند که اقامتگاهها مجبور به اخراج کارگرها و کارکنان نشوند حداقل این ماجرا باعث میشود کسانی که شاغل بودند از این مزایا استفاده کنند.
آلداوود از ناامیدی جامعه بومگردی گفت و اینکه بسیاری به خاطر نگرانی از پرداخت بیمه و مالیات در این شرایط به فکر فروش اقامتگاهشان افتاده اند.
نگاه انجمن اقامتگاههای کشور باز به دست مسوولین است که جدیتر با این مساله برخورد کنند تا بتوانند تاسیسات بومگردی را در جوامع محلی و بومی حفظ کنند چرا که آسیبهای بحرانهای گردشگری ایران بر تن بومگردی جوان، همراه با بیم از دست رفتن باور جامعه محلی به گردشگری پایدار است و این بهمثابه از بینرفتن تمام تلاشهای آنها در طول عمر ده ساله جامعه بومگردی خواهد بود.
*س_برچسبها_س*