جایزه وطنفروشی!
غرب «فیلم سیاه از ایران» را برای توجیه تحریمهای ظالمانه علیه سفره و سلامت مردم ایران نیاز دارد و برای آن فرش قرمز پهن میکند. بازیگر باید ایرانی و با یک سابقه «قابل توجه» باشد! کارگردان باید در «وطنفروشی» قسم خورده باشد. داوری باید درس وطنفروشی را قبلاً پس داده باشد. بازیگرانی که روی آنتن تلویزیون شهره شدند باید با تبریک به جایزهبگیران، بخشی از این جورچین وطنفروشی باشند.
جواد محرمی در جوان نوشت: جشنواره سیاستزده کن در این دوره و در قالب فضایی احساسی به لطف حضور اصغر فرهادی در بین هیئت داوران و یک راهبرد رسانهای از پیش تعیین شده به زهرا امیرابراهیمی نخل طلا داد. بهترین دستاویز برای تنگتر کردن حلقه تحریم علیه ایران فیلمهایی است که دستپخت خود ایرانیها باشد. «فیلم سیاه از ایران» را غرب برای توجیه تحریمهای ظالمانه علیه سفره و سلامت مردم ایران نیاز شدید دارد و برای آن فرش قرمز پهن میکند. بازیگر باید ایرانی و با یک سابقه «قابل توجه» باشد! کارگردان باید در «وطنفروشی» قسم خورده باشد. داوری باید درس وطنفروشی را قبلاً پس داده باشد. بازیگرانی که روی آنتن تلویزیون شهره شدند باید با تبریک به جایزهبگیران، بخشی از این جورچین وطنفروشی باشند. همه با هم باید هر «هنر»ی دارند به کار بگیرند تا اروپا و امریکا تصویری سیاه از ایران و اسلام را که برای مقاصد تحریم اقتصادی و غذایی و دارویی مردم ایران نیاز دارند بهدست آورند. این است معنای وطنفروشی در زمانه جدید با نقشآفرینی لعبتکاران عرصه نمایش! در تقسیم جوایز جشنواره کن به فیلمهایی که به نحوی به ایران مربوط میشد، فیلم برادران لیلا جایزه فیبرشی (منتقدان) را برد و نخل طلا به زهرا امیرابراهیمی رسید که گفته میشود بازی شاخصی در فیلم ضد ایرانی عنکبوت مقدس ارائه نداده است، اما هیئت داوران با حضور اصغر فرهادی به دلیل تمرکز غیرمتعارف روی او نگاهها را به سمت او روانه کرد. این درحالی رقم خورد که تیم فیلم برادران لیلا حاضر در جشنواره کن با شوک یک افشاگری تازه و غیرمنتظره علیه بازیگر اصلیاش مواجه شد. سعید پورصمیمی که در این چند روز چهره مورد توجه رسانههای سینمایی ایران بود و نثرهای پرطمطراق و پرتعداد درباره کیفیت بی بدیل بازی و شخصیت او نوشته میشد، از سوی کتایون ریاحی متهم به آزار جنسی شد تا دامنزنندگان جنبش وارداتی موسوم به me too را در وضعیتی متناقض قرار دهد. جالب اینکه ترانه علیدوستی به عنوان لیدر این به اصطلاح جنبش در فیلم برادران لیلا با سعید پورصمیمی همبازی است و پیش از این نیز فرهاد اصلانی دیگر بازیگر فیلم به دلیل اتهامزنی یک زن دیگر مورد حمله و شماتت قرار گرفته بود. ترانه علیدوستی که در کن از هیچ تریبونی برای تحقیر ایران صرف نظر نکرد و بیش از آنکه درباره فیلم و سینما سخن بگوید زیرآب مردم ایران را زد، هنوز درباره این موضوع اظهار نظر نکرده، چرا که اگر قرار باشد هر آن سینماگری از میان زنان تصمیم به اتهامزنی علیه مرد سینماگری بگیرد معلوم نیست ادامه این کارزار مبتذل به کجا ختم خواهد شد. جالب است که زهرا امیر ابراهیمی نیز باید نخل طلای خود را مدیون همین فضای مظلوم نمایانه ضد مرد بداند که رسانههای داخل تا توانستند به آن دمیدند و آن را تا خارج از کشور امتداد دادند. عنکبوت مقدس را باید در ادامه روند تولید فیلمهای ضد ایرانی دانست که در چند دهه گذشته با تزریق بودجههای کلان ناتوی فرهنگی در ایران و خارج از کشور تولید میشوند تا از ایران چهرهای عقب مانده ارائه دهند. دستپخت تازه این حمایتهای مالی فیلمی است که ایران، اسلام و جامعه ایرانی را به طرزی افراطی و انتقامجویانه متحجر و سیاه نشان میدهد. آنها که فیلم را دیدهاند عنوان میکنند که عنکبوت مقدس از سیاهترین فیلمهایی است که در چند دهه اخیر ضد ایران ساخته شده است. یک فریم از تیتراژ این فیلم همزمان با عبارت «عنکبوت مقدس» نمایی از شهر مشهد را از بالا در شب نشان میدهد که همه راههای اصلی شبیه تار عنکبوت به حرم مطهر امام هشتم در مرکز ختم میشود. این بی حرمتی و اسائه ادب به ساحت امام هشتم به طرزی موذیانه شکل گرفته و کلیت اثر هم در راستای تخطئه مذهب جلو میرود. زهرا امیر ابراهیمی البته پیش از این هم در فیلم ضد ایرانی دیگری با نام «تهران تابو» نقشآفرینی کرده بود که از تهران تصویر شهری به شدت غرق در فساد و تباهی جنسی ارائه میداد. فیلمهای ضد ایرانی مکمل تحریمهای ظالمانه فیلمهای ایران ستیز را باید مکمل و مجوزی برای مشروعیت بخشیدن به تحریمهای ایران قلمداد کرد. در واقع بهترین دستاویز برای تنگتر کردن حلقه تحریم علیه ایران فیلمهایی است که از سوی خود ایرانیها ساخته شده باشد. نمایش این آثار در خارج از ایران افکار عمومی را متقاعد میکند که تحریمها ابزار درستی بر ضد ایران هستند و معلوم است که فشارها بیش از همه روی همان مردم محرومی سنگینی میکند که این سینماگران مزورانه سنگ آنان را به سینه میزنند. این بار همه چیز دست به دست هم داد تا در جشنوارهای که به زعم خیلیها سیاستزدهترین دوره را از سر میگذراند یک زن بازیگر ایرانی که مجبور به فراری خودخواسته از کشورش شده، مانند یک قهرمان جلوه کند. این روزها به بهانه حمایت از این زن، جامعه ایران زیر شدیدترین و غیرمنصفانهترین قضاوتها قرار گرفته است. گویی در ماجرای انتشار فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی شخص او هیچ سهمی نداشته و صرفاً به زعم ایران ستیزان دست پلید جامعه از آستین او بیرون آمده و او را به فلاکت و غربت کشانده است. این القای شوم سبب شده بخشی از جامعه ایران زیر بمباران رسانهای بیش از پیش به ضایعه خودتحقیری دچار شود و به این باور برسد که در فلاکت زهرا امیر ابراهیمی نقشی اساسی ایفا کرده است و اینگونه القا شود که او در جامعهای غربی توانست حیاتی دوباره بیابد. واضح است که این صحنهآرایی فرهنگی و رسانهای نیازمند واکنش درخور و هوشمندانهای در داخل است، هرچند این جنگ نرم فرهنگی ظرافتهای خاص خود را میطلبد، اما سهم سینماگران در این خودزنی فرهنگی غیرقابل کتمان است. همایون اسعدیان، فیلمساز پیشکسوت اخیراً در یک گفتگو به مسئولیت سینما در ایجاد این وضعیت اعتراف کرده است: «من در مورد بحث آزار جنسی خودمان را مقصر میدانم، ما شرایطی ایجاد کردیم که دختری جوان فکر میکند برای اینکه وارد کار شود باید چنین عملی از او سر بزند.» در ایجاد شرایطی که باعث شد امیرابراهیمی در تور اهداف ایرانستیزانه غربیها بیفتد و از او سوء استفاده شود نیز اگرچه رسماً به آن اعتراف نشده، اما حقیقتی غیرقابل انکار است. زهرا امیرابراهیمی 16 سال پیش ابتدا در تور غفلت و سرگردانی سینمای ایران افتاد و در مرحله بعد در غفلت مدیریت ضعیف فرهنگی در دام ناتوی فرهنگی گرفتار آمد تا از جامعه خود در قالب فیلمهای ایرانستیزانه انتقام بگیرد.
نخل طلای زهرا امیر ابراهیمی و ایرانستیزی کلامی ترانه علیدوستی در شبکههای اجتماعی نیز بازخوردهای زیادی داشت: ابراهیم داروغهزاده، دبیر وقت جشنواره فیلم فجر نوشت: اینکه در جشنواره کن، از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشورتون شکایت کنید دقیقاً چه فایدهای دارد؟ تحریمهای اقتصادی امریکا و اروپا علیه مردم ایران کم میشود، یا برعکس؟ نمیشد آنجا از تحریمهای غرب علیه ایران شکایت کنید و انتقاد از دولت و حاکمیت را بگذارید برای وقتی که برگشتید؟ علی علیزاده، فعال رسانهای ساکن لندن نیز اینگونه به این موضوع در واکنش به توئیت تمجیدانه آذر منصوری دبیرکلحزب اتحاد ملت واکنش نشان داد: خانم آذر منصوری! فیلم «عنکبوت مقدس» چهرهای هیولایی نه فقط از جمهوری اسلامی، بلکه از اسلام و مردم ایران به غرب نشان میدهد. اسلام را دینی نشان میدهد که تحت تأثیر تعلیماتش مردان تبدیل به قاتلان سریالی میشوند و مردم ایران را کسانی نشان میدهد که این قاتلان سریالی را تشویق میکنند و از این قاتلان قهرمان میسازند. جایزه گرفتن این فیلم صراحتاً بخشی از پازل اسلامهراسی و ایرانستیزی است. خانم منصوری! شما در مقام دبیرکل یکی از مهمترین احزاب اصلاحطلب نمیدانید فیلمهای اینچنینی در نهایت در راستای مشروعیت بخشیدن به تحریمها و انزوای ایران عمل میکنند؟ واقعاً اینقدر با «ایرانستیزی فرهنگی» در غرب که 40 سال قدمت دارد، ناآشنایید یا از لجبازی سیاسی کنار ایرانستیزان ایستادهاید؟ میکاییل دیانی نیز در این باره نوشت: آی مسلمونا! حواستون هست فیلمی که هنوز نتوانستهاید ببینید و برایش کف و سوت میزنید، چیست؟! بروید تصویر تبلیغی فیلم عنکبوت مقدس و جسارتش به حرم مطهر امام رئوف را ببینید تا متوجه شویدپشت چه فیلمی میایستید! علیرضا سلیمانی اینگونه توئیت زد: چه کسی جایزه گرفته؟ یک بازیگر با سابقه رابطه نامشروع اختیاری. چه کسی فیلم او را منتشر کرده؟ یک بازیگر دیگر. چه کسانی در کن او را تشویق میکنند؟ چند بازیگر متهم به تجاوز. محتوای فیلم چیست؟ تجاوز یک مذهبی به دیگران. وجیهه سامانی نیز توئیت کرد: بازم دم معرفت و فهم سیمین دانشور گرم که گفت «من رخت چرک هام را هم در حیاط همسایه نمیشویم.» یک جنتلمن واقعی، هرگز مشکلات خانوادهاش را بیرون مرزهای جغرافیایی کشورش جار نمیزنه. لباس هنرمندی زیادی به تنتون گشاده! یک کاربر فضای مجازی نوشت: جزو تماشاگران هیجان زده دیروز و ستایشگران جوزده امروز نیستیم. از دیروز تا امروز فقط چشم بستیم و تأسف خوردیم، دیروز بهخاطر بیآبرو و بدنام کردن شخصی که میگفت به او خیانت شده است و امروز به خاطر خیانت همان شخص به کشور و بدنام کردن دین و فرهنگ یک ملت. امیرحسین حدادیان، اما اینگونه واکنش نشان داد: میدونید نتیجه این تصویرهای سیاهی که فیلمها و بازیگرانمون از ایران و ایرانی دارن به دنیا نشون میدن چیه؟ آفرین؛ مشروعیتبخشی تو افکار مردم دنیا برای تجاوز به ایران؛ مستمسک تحریمها. کاربر دیگری نوشت: امروز «عنکبوت مقدس» در کن جایزه میگیرد، نه برای اینکه فیلم خوبی است بلکه برای اینکه صراحتاً بخشی از پازل ایرانستیزی و اسلامهراسی است. توی کشور خودمون هم معلوم نیست اصلاحطلبها چرا اینقدر دارن برای این جایزه خوشحالی میکنند... نوید ایرانی نوشت: وقتی زهرا امیر ابراهیمی بشه بهترین بازیگر زن جشنواره کن، پسر خاوری اختلاسگر معروف هم باید بشه تاجر برگزیده الهامبخش! واقعاً غرب ما رو چی فرض کرده؟! محمد علی ابطحی فعال اصطلاحطلب، نخل طلا را تبریک گفت و محمد صالح مفتاح زیر توئیت او کامنت گذاشت: فیلم ضد دین بازی کردن افتخاری نداره. کار بر دیگری نوشت: زلنسکی را به عنوان میهمان ویژه جشنواره کن دعوت میکنند، فیلمسازان روس را از شرکت منع میکنند، فیلمی سیاه از ایران پخش میشود و از فیلم هالیوودی «تاپگان» با موضوع بمباران تأسیسات اتمی ایران حمایت ویژه میکنند! تروریسم هنری یعنی همین. یک کاربر نیز اینگونه واکنش نشان داد: فیلم عنکبوت مقدس دهمین انتخاب مردمی شد و اولین انتخاب سیاسی جشنواره کن، باید گفت جشنواره سیاسی کن. سلبریتیهای جوگیر. اما در میان این موج عصبانیت از وطنفروشی فیلم عنکبوت مقدس تعدادی از سلبریتیها مثل همیشه جوگیر شدند و نخل طلا را به زهرا امیر ابراهیمی تبریک گفتند: بهرام رادان نوشت: حالا بر قله دنیا قرار گرفتی! سام درخشانی هم برای این بازیگر پیام تبریک فرستاد و نوشت: زهرا جان درسی شدی برای همه بی معرفتها! واضح است که این تبریکهای کیلویی از فهم ناقص و درک پایین این سینماگران حکایت دارد که فکر میکنند جایزه جشنواره سینمایی در یک رویداد سیاستزده مثل کاپ تورنمنت ورزشی است و جایزه را به یک قهرمان میدهند.