جای خالی مهارتآموزی در اشتغالزایی فارغالتحصیلان
به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس فاطمه سادات میرهادی سالانه سه میلیون دانش آموز با هزاران امید و آرزو به عرصه دانشگاه وارد میشوند تا مهندسان و پزشکان آینده مملکت شوند، این در حالی است که طبق آمار سازمان آمار کشور سه میلیون نفر بیکار در ایران وجود دارد که 38درصد این افراد فارغ التحصیلان دانشگاهی هستند، به عبارتی سالانه کشور 800هزار فارغ التحصیل بیکار را در آغوش خود جای میدهد.
نکته قابل توجه این است که طبق آمار به دست آمده نرخ بیکاری در رشته های مهندسی وحرفههای مهندسی با وجود استقبال و تقاضایی که از این رشته می شود بسیار زیاد است، این آمار نشان می دهد که سهم بیکاری دختران فارغ التحصیل دانشگاهی بیش از 2 برابر پسران است.
عموما در سطح دنیا نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی از سایر افراد جامعه کمتر است اما متاسفانه این امر در ایران وضعیتی کاملا عکس وضعیت جهانی دارد، برای جویا شدن این علت به سراغ برخی از دانشجویان، اساتید و مسؤولان رفتیم که بخشی از گفتوگو با دانشجویان را در این بخش میخوانید.
نگار حیدری دانشجوی رشته روزنامه نگاری در مقطع کارشناسی درباره بیکاری جوانان به خصوص فارغ التحصیلان میگوید: علت بیکاری جوانان به خصوص فارغ التحصیلان رادر نحوه تربیت فرزندان از سوی پدر و مادرها میدانم، چرا که اغلب والدین انتظار دارند فرزندشان شغلی مستقل داشته باشند و پشت میز ریاست بنشینند، من نخستین دلیل بیکاری را نحوه تربیت پدر و مادرها میدانم و دلیل بعدی این است که جوانان امیدشان را برای کارکردن از دست دادهاند، همانطورکه همه ما می دانیم هر محیط کاری سختیهای خودش را دارد ولی جوانان امروز تن به این سختی ها نمی دهند و تحمل از صفر شروع کردن را ندارند، اغلب پدر و مادرها اجازه نمیدهند فرزندشان کار کردن را در جامعه تجربه کنند و معتقد هستند که فرزندشان شغلی دولتی داشته باشند.
* مشکل اصلی بیکاری را عدم اعتماد به نفس جوانان میدانم
حیدری ادامه میدهد: جوانان همنسل ما آینده شغلی خود را روشن نمی بینند و صرفا درس خواندن را برای اخذ مدرک ادامه میدهند و برای کارکردن تحصیل نمیکنند، خیلی از جوانان به رشته تحصیلی خود علاقه ای ندارند و به اجبار ادامه به تحصیل می دهند، من دانشگاه ها و استادان را خیلی مقصر این ماجرا نمیدانم چرا که معتقدم همه چیز به خود فرد بازمیگردد، اگر فرد به رشته تحصیلی اش علاقه داشته باشد و برای آینده اش برنامه ریزی کند، بیکار نخواهد ماند.
وی میافزاید: مشکل اصلی بیکاری را عدم اعتماد به نفس جوانان میدانم به دلیل اینکه حاضر نیستند کارهای مختلف را تجربه کنند، از نظر من فرد باید سختی بکشد تا تجربه کسب کند و به آینده شغلی که میخواهد برسد، کار به اندازه کافی در جامعه هست و این ما (جوانان) هستیم که تنپرور شدیم و پیگیر کار نیستیم، البته همه ما به لفظ به دنبال کار میگردیم ولی به عمل کار برمی آید نه به سخن دانی.
نیلوفر مولایی نیز دانشجوی روزنامه نگاری در مقطع کارشناسی دانشگاه سوره میگوید: علت بیکاری دانشجویان فارغ التحصیل موارد زیادی را شامل می شود، از نظر من اول باید زیرساختهای کشور را درست کنند، دانشجو باید بداند در آینده چه شغلی در انتظارش است؛ متاسفانه به جوانان میدان داده نمی شود و فردی که می خواهد شغلی را مرتبط با رشته تحصیلی اش آغاز کند از او سابقه کار میخواهند، این درحالی است که یک جوان 22ساله که تمام وقت خود را صرف تحصیل کرده و هیچ سابقه کاری ندارد چگونه ممکن است هفت سال سابقه کار داشته باشد.
مولایی میافزاید: بیکاری اغلب فارغ التحصیلان بخشی مربوط به خودآن ها در زمان دانشجویی و بخشی مربوط به اساتید و دانشگاه است، ما اساتیدی داریم که بسیار خوب تدریس میکنند و آگاهی بالایی دارند ولی دانشجو علاقهای به رشته تحصیلیاش ندارد و پیگیر درس نیست البته برخلاف این امر هم وجود دارد.
وی ادامه میدهد: مشکل اصلی بیکاری فارغ التحصیلان به وزرات علوم و آموزش و پرورش نیز برمیگردد که همه این موارد در نهایت به نهاد دولت متصل میشود چرا که این وزارتخانهها زمینه مناسب اشتغال را برای جوانان فراهم نمیکنند در صورتی که باید در زمان دانش آموزی آموزش های لازم داده شود تا فارغالتحصلها مهارت آموزی را کسب کنند.
* علت بیکاری فارغ التحصیلان عدم مهارتآموزی است
زهرا بهادری دانشجوی رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی نیز علت بیکاری فارغ التحصیلان را عدم مهارتآموزی آنها عنوان میکند و میگوید: من علت بیکاری بیشتر فارغالتحصیلان را عدم مهارت آموزی می دانم، چراکه من دانشجوی رشته علوم تربیتی هستم دانشجویان این رشته قرار است در آینده با کودکان، دانش آموزان و دانشجویان ارتباط برقرار کنند ولی دانشجویان هیچ مهارتی اعم از فن بیان و خلاقیت ندارند و میخواهند با اخذ مدرک لیسانس بدون گذراندن هیچ کارگاه و کسب مهارتی وارد بازار کار شوند و حقوق معینی داشته باشند، درحالی که باید سطح فکری مان را بالا ببریم، ازنظرمن بعد از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی حداقل باید دو سال مهارت آموزی در رابطه بارشته تحصیلی داشته باشیم.
بهادری ادامه میدهد: امروزه یک روحیه نا امیدی به سراغ دانشجویان آمده است که گمان میکنند آینده شغلی نخواهند داشت و عامل اصلی این بیکاری عدم مهارت آموزی است که من دولت و وزرات علوم را دراین امر مقصر میدانم چرا که بسترهای لازم را برای مهارت آموزی فراهم نکردهاند.
فرناز مظاهری دانشجوی رشته روانشناسی بالینی دانشگاه الزهرا (س) نیز تاکید دارد که مجموعه ای از عوامل دست به دست یکدیگر می دهند تا این اتفاق رخ میدهند، مهم ترین عامل از نظر من نظام آموزشی و فراهم نبودن بستر جامعه برای فارغ التحصیلان دانشگاهی است، چرا که فرد از زمان دانش آموزی خود مهارت آموزی را یاد نمی گیرد، همینطور در بعداز فارغ التحصیلی دانشجو مهارت لازم در رشته تحصیلی خود را کسب نکرده و صرفا به صورت تئوری تحصیل میکند چرا که در بیشتر رشته ها دانشجویان باید کار را به صورت کارگاهی و عملی انجام دهند، از سوی دیگر ازدیاد دانشگاه ها و تعداد زیاد فارغ التحصیلان سبب شده است شرایط مناسب کاری وجود نداشته باشد.
سارا کیادربند سری دانشجوی رشته حقوق نیز در این زمینه میگوید: مهمترین دلیل بیکاری فارغ التحصیلان تعدد دانشگاهها و ازدیاد فارغ التحصیلان است که این امر موجب مدرک گرایی می شود، چرا که امروزه برخی از افراد بدون گذراندن تحصیلات آموزش عالی مدرک میگیرند و همین امر باعث می شود نیروهای جوانی که دارای تحصیلات عالی هستند کار مناسب پیدا نکنند، درکنار این موارد پذیرش و استخدام در بیشتر مراکز دولتی سخت است به عنوان نمونه برخی ازرشته ها مانند حقوق فرد می تواند بعد از فارغ التحصیلی به صورت انحصاری وارد بازار کار شود ولیکن در دیگر رشته ها اینگونه نیست.
وی در ادامه می گوید: متاسفانه در کشور ما زیرساخت های فرهنگی به شدت ضعیف است، ممکن است دولت بودجه کافی داشته باشد ولی این بودجه در راه درست استفاده نمی شود و همین طور به نیروهای جوان میدان داده نمی شود، اگر بودجه مربوطه صرف اشتغال زایی جوانان شود مسلما به نفع آینده کشور خواهد بود، باتوجه به ازدیاد فارغ التحصیلان سبب میشود فرد به سراغ اشتغال ناقص برود و اشتغال ناقص به معنای این است که فرد شغل متناسب با رشته تحصیلی خود را پیدا نمی کند و از نظر من این امر برای آینده کشور خطر آفرین است، اساتید نیز در این امر تاثیرگذارند، اگر استادی روحیه دلسوزی نسبت به دانشجویان خود نداشته باشد و مفاهیم را به خوبی منتقل نکند دانشجویان بار علمی مفیدی نخواهند داشت.
* مدرک گرایی مانع کسب مهارت شده است
امیرحسین ابراهیمی دانشجوی رشته برق نیز در رابطه با عوامل موثر در بیکاری فارغ التحصیلان میگوید: علت بیکاری اکثر دانشجویان این است که در فضای دانشگاه منفعل عمل می کنند و هدف اصلی آنها مدرک گرفتن است، اگر از قبل در مدارس استعداد بچه ها سنجیده شود و مشخص شود که چه تواناییهایی در مقاطع مختلف تحصیلی دارند و بررسی شود تا اشتباه وارد دانشگاه نشوند و آینده شغلی برسر راه آنها قرار بگیرد بدون شک دانشجویانی با بار علمی بالا و توانمند خواهیم داشت که بعداز اتمام تحصیل مشغول به کار می شوند، البته امروزه برخی از افراد براساس ناشایسته سالاری بر سر پستهایی قرار می گیرند که به ضرر جامعه است.
ابراهیمی میافزاید: آمورش از طریق دولت اتفاق می افتد و این دولت است که بودجه را تعیین می کند و باید زیر ساخت های لازم فراهم شود تا نظام آموزشی مفیدتری شگل بگیرد تا دانشجو امیدوار ادامه تحصیل دهد و آینده ای روشن مقابل چهره اش ترسیم کند.
* دولت برای ابتکارات و ایجاد اشتغال جوانان جوابگو نیست
امیدعلی مسعودی مدیرگروه رسانه و تبلیغات دانشگاه سوره بخشی از علت بیکاری فارغالتحصیلان را خود دانشجویان میبیند و میگوید: متاسفانه دانشجویان نمی توانند ابتکار عمل داشته باشند و ایجاد اشتغال کنند، از سوی دیگر دولت برای ابتکارات و ایجاد اشتغال جوانان جوابگو نیست و حمایت چندانی از دانشجویان ندارد.
مسعودی میافزاید: نکته حائز اهمیت این است که جوانان نمیتوانند با یکدیگر کار کنند چراکه روحیه جمعی و مشارکت جویی افراد پایین است، در حالی که در کشورهای توسعه یافته بیشتر جوانان به صورت گروهی بوده و تحول و اشتغال را در کشورشان ایجاد کرده اند؛ از طرف دیگر امکاناتی که در کشور برای جوانان درنظر گرفته شده محدود است، ما در ایران نرم افزاری را با عنوان کاریابی نداریم، البته در کشور وزارت کار داریم ولی این وزارتخانه محدود به منطقه و ناحیه هر شهراست، اگر بتوانیم نرم افزاری را طراحی کنیم تا مهارتها و تواناییهای افراد بررسی شود و به سازمان های مرتبط با تخصصهایشان معرفی شوند بسیار مثمر ثمر خواهد بود و عدالت برقرار میشود.
وی ادامه میدهد: دولت سعی کرده با برگزاری آزمون های استخدامی تاحدودی این مشکل را حل کند اما این راه خیلی دشوار است چرا که ازبین 20هزار داوطلب، یک یا دو نفر نیرو میپذیرند که این سبب نوامیدی در فرد میشود و حتی کسانی که استعداد کافی دراین امر دارند در آزمون شرکت نمیکنند، البته نقطه امیدی که وجود دارد این است که شیوه استخدام از صورت خصوصی به شیوه اداری تغییر یافته اما با وجود تعداد زیاد داوطلبان این شیوه خیلی پاسخگو نخواهد بود و نیز رسانه ها در این امر وظیفه سنگینی دارند چراکه میتوانند باساخت یک برنامه و ایجاد فرهنگ سازی نقش بسزایی داشته باشند.
مهرانگیز پیوسته معاون اداری و مالی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه الزهرا (س) عامل بیکاری فارغ التحصیلان را ازدیاد دانشگاه ها و فارغ التحصیلان میداند و میگوید: یکی از دلایل بیکاری فارغ التحصیلان افزایش بی شمار دانشجویان است چرا که در گذشته تنها چند دانشگاه دولتی در کشور وجود داشت ولی امروزه با تعدد دانشگاهها، جذب دانشجو بسیار زیاد شده؛ به عنوان نمونه اگر در گذشته 2 هزار دانشجوی فارغ التحصیل در رشته روانشناسی داشتیم امروزه این آمار در سال به 20 هزار دانشجوی فارغ التحصیل رسیده است و کشور قدرت جذب این همه نیروی فارغ التحصیل را ندارد، به علاوه اینکه مراکز دولتی استخدامهایشان را کم کرده اند، سالهاست دولت مجوز استخدام افراد جدید را نمیدهد.
* دانشجو باید خودش پای کار باشد
عضو هیات علمی رشته روانشناسی و علوم تربیتی مهم ترین دلیل بیکاری را خود دانشجویان میداند و میافزاید: دلیل مهم این است که دانشجو باید خودش پای کار باشد، در خیلی از مواقع افرادی با واسطه (پارتی بازی) وارد بازار کار می شوند که بار علمی بالایی ندارند و چه بسا افرادی نیز هستند که فارغ التحصیل از دانشگاه های برتر کشور هستند و در بیکاری به سرمی برند. امروزه بسیاری از دانشگاه ها هستند که دانشجویانی را با معدل پایین جذب می کنند و این امر سبب میشود تا افراد با بار علمی بالا فارغالتحصیل نشوند و امروزه صرفا مدرک گرایی مطرح است.
دلیل مهم بیکاری فارغالتحصیلان این است که دانشجو باید خودش پای کار باشد، در بسیاری مواقع افرادی با واسطه (پارتی بازی) وارد بازار کار می شوند که بار علمی بالایی ندارند
وی اظهار داشت: مراکز علمی به تبع رشد علم باید رشد کنند و دانشجویان در دوران تحصیل مهارت های لازم را متناسب با رشته تحصیلی خود بدست بیاورند در حال حاضر مراکزی وجود ندارد که از این توان ها استفاده کنند و همه این موارد برعهده وزارت علوم است. علوم و رشته های تخصصی برای رشد کشور به وجود آمده اند به این امید که موسساتی برای این رشته ها وجود داشته باشد و فارغ التحصیلان در آن مراکز متناسب با رشته تحصیلی خود فعالیت کنند به همین دلیل ما رشدی در به وجود آمدن این مراکز نداشتیم و این به ضرر کشور خواهد بود.
* آموزشها متناسب با واقعیت های جامعه نیستند
رویا رسولی عضو هیات علمی راهنمایی مشاوره دانشگاه الزهرا (س) نیز در رابطه با عوامل بیکاری میگوید: اگر سیستم آموزشی کشور به گونه ای عمل کند که دانش آموزان در مقطع متوسطه در عین آموزش، مهارت آموزی را نیز یاد بگیرند و افراد غربال شده و سپس به دانشگاه راه پیدا کنند این امر در آینده شغلی افراد مثمر ثمرخواهد بود؛ در بیشتر موارد فارغالتحصیلان در شغل هایی غیر از رشته تحصیلی خود مشغول هستند و این به معنای این است که تمام زحمات فرد هدر رفته در نتیجه یکی از علتهای بیکاری این است که سیستم آموزشی ما متمرکز بر واقعیتهای جامعه نیست.
*دانشگاه هابه دنبال سودآوری هستند
حسن نصیری قیداری مدرس رشته روابط عمومی دانشگاه سوره سه فاکتور را عامل بیکاری فارغالتحصیلان می داند و میگوید: سه فاکتور می تواند عامل بیکاری بیشتر فارغ التحصیلان باشد که در واقع یکی از آنها شرایط اقتصادی است، ما در عرصه تولید، بسترهای مناسب را برای اشتغال زایی فراهم نکرده ایم با وجود اینکه می دانستیم جمعیت کشور رشدی فزاینده دارد، از طرفی ظرفیت دانشگاه های کشور بالا رفته اما ظرفیت های تولیدی و کارخانه هایی که باید بتوانند نیرو جذب کنند رشد پیدا نکرده و ما در کشور یک محدودیت اساسی در خصوص این موضوع داریم، فاکتور دوم به پرورش و تربیت منابع انسانی و بدون برنامه بودن دانشگاه ها برمی گردد، یعنی نظام آموزشی کشور که مهم ترین آنها دانشگاه ها باشد بدون مطالعه و برنامه ریزی ظرفیت هایی را ایجاد کردند که امکان آنها در جامعه نیست، اصول این امر آن است که دانشگاه ها مطالعه و برنامه ریزی داشته باشند و پیش بینی کنند که در 10 سال آینده به چه تخصص و چه تعداد دانشجو احتیاج داریم ولی متاسفانه این اصول رعایت نشده و امروزه دانشگاه ها به دنبال سودآوری هستند و آینده شغلی دانشجو اهمیت چندانی ندارد و صرفا جنبه مالی امری قابل توجه است.
سه فاکتور می تواند عامل بیکاری بیشتر فارغ التحصیلان باشد که در واقع یکی از آنها شرایط اقتصادی است، فاکتور دوم به پرورش و تربیت منابع انسانی و بدون برنامه بودن دانشگاه ها برمی گردد، فاکتور سوم هم به فرهنگ جامعه مرتبط است
وی ادامه میدهد: فاکتور سوم، به فرهنگ جامعه برمی گردد اینکه جامعه ازاشتغال تعریف خاصی ندارد و درایران تعریف کار را پشت میز نشینی می دانند در حالی که پشت میزنشستن بخش خاصی از کار است کارهای متفاوت و متعددی است که ما نمی شناسیم وبرای ما تعریف نشده هستند.
وی می افزاید: اگر جوانان مطالعات لازم، روحیه کارآفرینی و خلاقیت داشته باشند بخش اعظمی از بیکاری در جامعه کاسته خواهد شد، البته فضای بین المللی نیز می تواند در این موضوع تاثیرگذار باشد در حال حاضر فضای بین المللی روحیه کار آفرینی و خلاقیت را در جامعه کاهش داده است و این امر جوانان را بی روحیه و بی میل میکند و سبب میشود فرصت هایی که در جامعه است دیده نشود و مخفی بماند.
نصیری قیداری می گوید: عدم مهارت آموزی افراد به نظام آموزشی برمیگردد از زمان تاسیس اولین دانشگاه در ایران استراتژی آموزش تغییر چندانی نکرده و در حال حاضر محوریت آموزش و مهارت آموزی تربیت مدرس است، در صورتی که بیش از ظرفیت نیرو می گیرند این درحالی است که می توان این کار را در دیگر رشته انجام داد تا مهارت آموزی را یاد بگیرند و در آینده بازار کار داشته باشند.
*روحیه پشت میرنشینی ضربه سنگینی به مملکت وارد میکند
محمد مهدی نژاد نوری نیز معاون اسبق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری عدم مهارت آموزی را عامل بیکاری فارغ التحصیلان میداند و میگوید: درس خواندن و اشتغال اگر قرار باشد با یکدیگر پیوند منطقی داشته باشند باید همه چرخههای موجود در زیرساخت های آموزشی، جذب دانشجو و دانش آموختگی اصلاح شوند، نخستین و مهم ترین اصلاح، بحث مهارت آموزی دانشجویان است، دانشجویی که در رشته تحصیلی اش با یک سری مفروضات نمره قبولی می گیرد و فارغالتحصیل می شود مهارتی کسب نکرده و این در حالی است که بعضی از واحدهای آموزشی حتی روی بحث مفروضاتی رعایت کیفیت سطح کار را نمی کنند و این بدیهی است که وقتی دانشجو فارغ التحصیل میشود در همان مقطع خاص تحصیلی خودش نه مطلب را خوب فهمیده و نه مهارت لازم را کسب کرده، این دانشجویان قدرت کار آفرینی ندارد و انتظار دارند شغلی پشت میز نشینی داشته باشند در موارد دیگر نیز به بحث اقتصاد کشور مربوط میشود.
وی ادامه می دهد: چهار دلیل اصلی موجب بیکاری فارغ التحصیلان می شود، اول کیفی نبودن مطالبی که دانشجویان در دانشگاه آموخته اند، دوم مهارت نداشتن در عرصه علمی، سوم عدم تناسب رشته ها و تخصص هایی که نیاز جامعه نیست و چهارم وضعیت ضعیف اشتغال در کشور است. اگر ما بخواهیم توسعه علمی و اشتغال سطح بالا در کشور داشته باشیم راه حل این است ظرفیت های دانشگاهی متناسب باافق های اشتغال کشور داشته باشیم.
* بی برنامه بودن دولت باعث بیکاری فارغ التحصیلان میشود
علیرضا سلیمی عضو هیات رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در رابطه با بیکاری فارغ التحصیلان میگوید: یکی از عوامل بیکاری رکود حاکم است، سیاست های اقتصادی دولت نتوانسته آنچنان که باید رونق اشتغال ایجاد کند، عمل کند، دولت در این بخش سردرگم است، همچنین در زمینه اشتغال زایی برنامه ای ندارد و این بی برنامه بودن دولت باعث بیکاری بیشتر فارغ التحصیلان شده است، نکته قابل توجه این است که دولت به قانون عمل نمیکند در صورتی که قانون میگوید در سال باید یک میلیون شغل در کشور ایجاد شود که تابه حال این امر محقق نشده است.
وی ادامه داد: نکته بعدی عدم حمایت دولت از واحدهای تولیدی است و بحث مهمی که حائز اهمیت است واردات کشور است. امروزه قطعات حساس را شرکتهای دانش بنیان تولید میکنند ولی دولت آن قطعات را خریداری نمیکند و ترجیح می دهد قطعات را وارد کند و واردات کمر کشور را خم میکند.
سلیمی می گوید: دلیل دیگری که در این امر دخیل است نوع آموزش در دانشگاه های کشور است که دانشجویان را به سمت مهارت آموزی سوق نمی دهد، من معتقد هستم که دولت کم کار است و امروزه جوانان را به مسائلی مشغول میسازد که بودن و نبودن این مسائل فرقی به حال جوانان ندارد و مشکلی از مشکلات جوانان را حل نمیکند.
به گزارش فارس، دانشجویان، اساتید و مسؤولان کشور بر این باورند که اگر مهارت آموزی از زمان تحصیل افراد در دوره متوسطه آغاز شود و فرد در کنار آموزش، مهارت را نیز بیاموزد وهم چنین روحیه کارآفرینی و کارگروهی را در خود تقویت کند بیکاری 38درصدی فارغ التحصیلان کاهش مییابد و این امر به نفع آینده کشور خواهد بود.
انتهای پیام /
مهارت آموزی آموزش عالی بیکاری فارغ التحصیلان سودآوری اشتغال جوانان کسب و کار بیکاری