جریانشناسی رفتار اینفلوئنسرها به عنوان پیشقراولان لشگرهای صفر و یکی
تحقیقات انجام شده نشان میدهد اینفلوئنسرهای دنیای مجازی با توجه به تعداد مخاطبان خود از سوی برخی کشورها برای جریانسازی با اهداف از پیش تعیین شده در سایر نقاط دهکده جهانی بهکار گرفته میشوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هرچند مدتهاست واژه اینفلوئنسر یا به قول معروف شاخهای اینستاگرامی درکنار واژه سلبریتیها در فضای مجازی دست به دست میشود اما واقعیت امر اینجاست که از یک دهه اخیر این عبارات رنگ و بویی تازه به خود گرفته است.
مدتهاست موضوع گسترش دنیای مجازی و گره خوردن صفر و یکهای مرتبط با آن به زندگی واقعی جامعه بشری در دهکده جهانی به یکی از موارد بسیار مهم در رسانهها تبدیل شده و کارشناسان و متخصصان از زوایای مختلف آن را به بحث و بررسی نشستهاند، اما واقعیت اینجاست که اخیراً مشخص شده این ارتباط تنها به موضوع صفر و یکی و دنیای فان مجازی مرتبط نیست و برخی جریانها در تلاش هستند با استفاده از این فضا و تمرکز بر مخاطبان اینفلوئنسرهای دنیای مجازی، برنامههایی خاص در سایر نقاط جهان یا حتی داخل مرزهای کشور خودشان را پیش برند یا افکار خاصی را ترویج دهند.
البته این روند در گذشتههای دور هم متناسب با امکانات آن دوره در جریان بوده و بعضاً جریانسازیهایی با استفاده از ابزار همان دوره انجام شده است که شاید یک نمونه وطنی آن را بتوان، اثرگذاری رادیوی بی بی سی در جریان کودتای 28 مرداد در نظر گرفت و نمونه خارجی آن هم انتشار آگهیهای تبلیغاتی مک دونالد در اتحادیه جماهیر شوروی و تبلیغ موسیقی راک و کانتری و تغییر نگاه افکار عمومی آن دوره در اتحاد جماهیر شوروی بود.
تشکیل کمپینهای ایجاد شده با استفاده از ابزار رسانه ای در دوره خود، زمانی کاملتر شد که رسانههای مکتوب، رادیو و تلویزیون هم از راه رسیدند و رفته رفته هنر هفتم و پرده نقرهای به ابزارهای ایجاد جریانهای خاص در کشورهای دیگر افزوده شد و حتی کوچکترین فرصتها هم در این زمینه، ضایع نشده و از دست نرفت.
به هرحال اظهار نظر برخی افراد مشهور امروز در فضای مجازی که در بخشهای هنری، ورزشی یا حتی لایف استایل برجسته و صاحب شهرت بودهاند درحاشیه جان باختن دردآور خانم مهسا امینی در دوره یاد شده عاملی بود که یکبار دیگر این پرسش مطرح شود که به واقع جایگاه افراد مشهور شده در فضای رسانهای چیست و این افراد چطور میتوانند نقشی اثرگذار در جهت دو قطبیسازی یا به عکس آن، احیای پیوندهای از دست رفته و ترمیم شکافهای ایجاد شده بر عهده بگیرند.
در این زمینه کارشناسان فضای مجازی براین باورند که برخی از افرادی که در میان صفر و یکها به آنها سلبریتی گفته میشود، اصولا شناخت دقیقی از فراز و فرودهای متنوع و متعدد جامعه نداشته و به واسطه یکی از شاخههای موجود مثل غذا، هنر، سینما یا... به شهرت رسیده و گروهی هم به عنوان فالوئر مطالب آنها را دنبال میکنند و برخی از آنها به همین واسطه قابلیت دارند جریانهایی را در گوشه و کنار جامعه هدایت کنند.
این کارشناسان تاکید میکنند اصولا افراد مشهور دنیای مجازی به دو گروه مشخص تقسیم بندی میشوند و این تفکیک عبارت است از افرادی که دانسته به موضوعی واکنش نشان میدهند و گروهی دیگر هم برای اینکه هواداران خود را در فضای مجازی از دست ندهند مواردی را در صفحه رسمی خود به اشتراک میگذارند که شاید اصولا ندانند اصل ماجرا چیست یا اینکه اشرافی به موضوع داشته باشند و این دسته عمدتاً براساس خواستهها یا حتی فشارهای گروه هواداران مجبور به انتشار برخی مطالب یا اتخاذ مواضع میشوند.
به گفته کارشناسان تکلیف گروه اول کاملاً با خودشان روشن است چون در این گروه فرد مشهور براساس دادهها یا دانش ذهنی خود واکنش نشان میدهد و به همین دلیل مسئولیت تمام پیامدهای این نوع واکنش به مسایل پیرامونی مشخصا متوجه خود او میشود اما واقعیت امر اینجاست که امروز بخش عمدهای از چهرههای مشهور در بخش دومِ تقسیم بندی قرار میگیرند و چندان بر جوانب تخصصی موضوعات متعدد مسلط نیستند و موضعگیریهایشان بیشتر جنبههای نمادین، هیجانی و یا ناشی از غلبه اتمسفر احساسی دارد.
کارشناسان، برخی افراد گروه دوم را به عنوان یکی از بهترین و در دسترسترین گزینهها برای سوء استفاده برخی جریانهای حرفهای بخصوص اتاق فکرها یا سرویسهای خبری و امنیتی برای پیشبری پروژههای حساس معرفی میکنند چون فرد مورد نظر معمولاً تحت فشار قابل توجهی، در ظاهر از سوی افکار عمومی، وارد جریانی از واکنشها میشود که نهایتاً بیآنکه بداند در راستای اهداف پشت پرده همان اتاقهای فکر حرکت کرده است.
در این زمینه بیشترین سوء استفاده از برخی افراد مشهور در فضای مجازی میشود که هیچ سابقه مشخصی در جهتگیریها نداشتند و به یکباره پیج یا صفحه او که قرار است به عنوان لیدر معرفی شود مورد هجوم گسترده طرفداران قرار میگیرد که چرا مثلا درباره فلان موضوع جهتگیری نداشته و نهایتاً ادامه ماجرا...
چهرههای مشهور در امواج صفر و یکی
اوایل قرن جدید یعنی درست زمانی که صفر و یکهای مجازی رفته رفته قصد ورود به حقیقت زندگی ما را داشتند، کسی تصور نمیکرد، دنیای غیرواقعی که امروز تقریباً همه ساکنان دهکده جهانی را به خود وابسته کرده قابلیت ایجاد اخلال و مشکل از یک نقطه در نقطه دیگری از جهان داشته باشد.
هنوز ماجرای انتخابات ایالات متحده آمریکا در رسانهها مطرح میشود که مقامات این کشور اعلام کردند برخی هکرهای روس در نظرات مردم دخالت کردند و روند انتخابات با چالشی جدی روبرو شد یا در سوی دیگر، جلیقه زردها با هماهنگی بالا به واسطه همین دنیای صفر و یکی به خیابان ریختند و جنبشی علیه شرایط اقتصادی فرانسه راه افتاد؛ رویدادهایی که در نگاه اول کمتر کسی باور میکرد که جرقه آغاز آنها از میان دنیای مجازی شکل گرفته و به کف خیابان کشیده شده است.
کارشناسان و متخصصان فضای مجازی در این زمینه معتقدند ظهور و بروز اینترنت اگرچه امکانات و امتیازهای گستردهای را در زندگی بشری بهخصوص امور تجاری ایجاد کرده اما واقعیت امر اینجاست که این صفر و یکهای غیر واقعی فرصتی فراهم کرده تا سیاستهای مختلف اتاق فکرهای کشوری در کشور دیگر ظهور کند و اثر زیادی در زندگی واقعی مردم آن منطقه بگذارد.
کارشناسان براین باورند که مراحل تکمیل پروژههای اینچنینی بگونهای است که ابتدا افراد جذب روند میشوند و با گره خوردن دنیای مجازی به واقعیت زندگی آنها، ناگهان گردابی ایجاد میشود که رفته رفته کل خانواده را درگیر کرده و از آنجا که خانواده بخش کوچک تشکیل دهنده جامعه است، با درگیر شدن خانوادههای متعدد به یکباره کل جامعه دگرگون میشود.
فالوئرها؛ ارتش صفر و یکی برای جریانسازی
روند ایجاد شده در اثرگذاری دنیای مجازی در تک تک اعضای جامعه بخصوص کانون خانواده به گونهای است که اکنون برخی از تحلیلگران و جامعهشناسان براین باورند که فاوئرهای فضای مجازی یا آنهایی که دنبال کننده افراد مشهور در بحثهای مختلف این فضا شناخته میشوند در واقع ارتش صفر و یکی آنها در اقصی نقاط دهکده جهانی هستند.
این نظر در شرایطی شکل گرفته که میبینم از اواخر سال 2015 میلادی رفته رفته شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره تک تک کاربران اثرگزاری بالاتری داشته است تاجایی که براساس آخرین بررسیهای انجام شده کاربران دنیای مجازی در سراسر جهان متوسط هفت ساعت از روز خود را در میان صفر و یکهای مجازی سپری میکنند و نکته جالب توجه اینجاست که 80 درصد کاربران دنیای مجازی مصرف کننده اطلاعات و تنها 20 درصد از آنها تولید کننده محتوا هستند.
گلوبال دیجیتال ریپرتر در آخرین گزارش خود از میزان وقتی که کاربران در میان صفر و یکهای مجازی سپری میکنند، آورده، بررسیهای انجام شده میان کاربران 16 تا 64 سال نشان داده که در حال حاضر هرکاربر فضای مجازی به میزان 6 ساعت و 55 دقیقه از روز خود را در این فضا سپری کرده و به دنبال دادههای مورد نظرش است.
به گفته کارشناسان تهیه کننده این گزارش البته نکته جالب توجه اینجاست که در میان ابزاری که کاربران از آن برای رسیدن به اطلاعات مورد نیاز خود استفاده کرده اند موبایل بالاترین جایگاه و در میان پلتفرمهای شبکه اجتماعی فیسبوک بیشترین میزان محبوبیت را به خود اختصاص داده است.
از سوی دیگر برخی از کارشناسان همین گروه تاکید دارد این اطلاعات از آغاز دوره همهگیری کرونا دستخوش تغییراتی معنادار شده و روند روبه رشد آن عاملی شده برای استفاده از ردپای دیجیتالی افراد در این پلتفرمها که میتوان از آن با استفاده از هوش مصنوعی یا حتی تحلیل دادهها در زمینههای مختلف از اقتصاد گرفته تا سیاست تصمیمگیری و هدفگذاری کرد.
سیمون کمپ مسئول ارشد تهیه کننده گزارش مذکور یادداشتی در این زمینه نوشته و تاکید کرده استفاده از ردپای دیجیتالی افراد در دنیای صفر و یکی امروز با درنظر گرفتن اینکه وابستگی بسیار زیادی میان تصمیمگیریها و انتخاب افراد با اطلاعاتی که در میان صفر و یکهای مجازی جستوجو میکنند وجود دارد، در واقع سرمایهای است که هیچ کس نباید به آن بیتفاوت باشد.
کمپ همچنین تاکید میکند دادههای جمعآوری شده از رفتار دیجیتاری کاربران دقیقا تعیین کننده مسیری است که میتوان بر ذهن و افکار آنها اثرگذاری داشت و با استفاده از شیوههای خاص سیاستگذاری آنها را به سمت اهداف مورد نظر هدایت کنیم که سادهترین آن موضوع خریدهای روزانه کاربران است.
به گفته این کارشناس فضای مجازی و تحلیل دادهها شاید بسیاری از کاربران به این نکته تاکنون توجه نکردهاند که مثلا بعد مدتی فعالیت در پلتفرم اینستاگرام محتوای پیشنهادی روزانه آنها با هربار تازه سازی کاملا براساس آن چیزی است که در گذشته بیشترین جستوجو را نسبت به آن داشتهاند به عنوان مثال اگر یک کاربر برای خرید یک جفت جوراب در میان انبوهی از محصولات دو یا سه بار در یک دوره زمانی کوتاه جستوجو کرده باشد بدون تردید در تازهسازی بخش پیشنهادهای مرتبط حداقل دو آیتم از محصولات مشابه یا مرتبط را میبیند بیآنکه همچنان نیازی به دنبال کردن آن کالا داشته باشد.
کمپ همچنین تاکید میکند هوش مصنوعی امروز ردپای دیجیتالی افراد را ثبت میکند و با تحلیل آنها دادههایی به خریداران ارایه میکند که در برخی موارد حتی امکان اثرگذاری در رای افراد هنگام انتخابات نیز دور از انتظار نیست.
اینفلوئنسرها پیشقراولان لشکر صفر و یکی
در این تحقیقات مطرح شده چین کشوری است که در این زمینه بخصوص در دوره پاندمی کرونا توانسته با استفاده از شهرت اینفلوئنسرها و افرادی که آنها را دنبال میکنند در سایر نقاط جهان اثرگذاری ایجاد کند.
تحلیلگران تحقیق یاد شده براین باورند بیشترین تمرکز سرزمین اژدها براین نکته معطوف شده که با تبلیغات مختلفی که علیه چین از سوی سایر کشورها انجام میشود مقابله کند و افراد مشهور که در شبکههای مجازی تعداد مخاطبان بالایی را به خود اختصاص دادهاند فرصتی بوده که از آن به خوبی استفاده کرده است.
طبق تحقیقات «میبورو»، شرکت آمریکایی که عملیات اطلاعات جعلی نفوذی از خارج را ردیابی می کند، حداقل 200 اینفلوئنسر وابسته به دولت چین، دست کم به 38 زبان مختلف روی شبکه های اجتماعی برای این کشور تبلیغ می کنند.
خبرنگاران حرفهای کاتالیزور افزایش فالوئر
این درحالی است که کاتالیزور این روند برای ایجاد جریانهای خبری و مطرح شدن اینفلوئنسرها در میان کاربران، خبرنگاران حرفهای هستند تا با توانمندی خاص خود افرادی ناشناخته در دنیای حقیقی بتوانند از میان صفر و یکهای مجازی یکباره به سمت واقعیت جریانسازی جامعه مهاجرت کنند بیآنکه قبلا در منطقه مورد نظر یا حتی اقشار مختلف شناخته شده باشند.
یکی نمونه از این فرآیند را میتوان در "ویکا لی" اینفلوئنسر چینی دید که نزدیک به یک و نیم میلیون دنبال کننده دارد و دنبال کنندگان وی را به عنوان یک ارائه دهنده سبک زندگی و گردشگر حرفهای میشناسند و همیشه در تمامی محتوایی که تولید میکند، تاکید دارد که فقط به دنبال انتقال تجارب سفر و گردشگری به دیگران است.
این درحالی است که در تحقیقاتی که آسوشیتدپرس انجام داده مشخص شده 9 خبرنگار حرفهای با اهدافی خاص محتوای منتشر شده در فضای مجازی از سوی لی را براساس نقشهای از پیش تعیین شده و هدفمند مدیریت میکنند.
به گفته محققان طرح یاد شده، پاشنه آشیل شناسایی اهداف پشت پرده اینفلوئنسر یادشده زمانی مشخص شد که وی با چندین زبان زنده دنیا اقدام به تولید محتوا میکرد و براساس الگویی کاملا مشخص - از نظر ساعت، تعداد پست - زمان پست و... - در کشورهای مورد نظر میان مخاطبان منتشر میکرد.
کارشناسان پروژه یاد شده همچنین تاکید دارند عمده فعالیتهای مشابه اکنون در منطقه خاورمیانه در جریان است و بعد از آن بحران اوکراین در جایگاه دوم قرار گرفته به همین دلیل میبینیم که پروژه نفوذ و اثرگذاری دیجیتالی بر افکار عمومی کاملا هدفمند، زمانبندی شده و همچنین از پیش تعیین شده است.
اعطای تابعیت برای اهداف پشت پرده
از سوی دیگر در تحقیقات یاد شده، آمده که کشورهای سلطهگر درصورتی که داخل مرزهای خودشان و واقعیت جامعه فردی را برای استفاده با این منظر نداشته باشند یا اگر فردی حاضر به همکاری برای دستیابی به اهدافشان نباشد از میان چهرههای مشهور منطقه موردنظرشان اقدام به انتخاب کرده و با اهدای تابعیت به فرد مورد نظر در واقع آن را نمکگیر کرده و برای اهداف خود بکار میگیرند.
کابی لیم نمونه ای از یک پروژه ایتالیایی
یکی از نمونههای اخیر و تازه روند یاد شده اعطای تابعیت ایتالیایی به یک اینفلوئنسر از سنگال به نام "کابی لیم" است. پسری که در 22 سالگی توانست با همراه کردن نزدیک به 150 میلیون نفر در فضای مجازی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اینفلوئنسرهای بینالمللی شناخته شود.
لیم که در واقع کارهای کمدی انجام میدهد در پلت فرم تیک تاک اینبار قرار است با استفاده از اعتبار ایتالیایی در میان فالوورهایش خودنمایی کند.
کابی در سنگال به دنیا آمد و وقتی بسیار کوچک بود به ایتالیا مهاجرت کرد و در یکی از محلههای فقیرنشین کیواسو در حومه شهر تورین بزرگ شد. با شیوع همهگیری کرونا، خابی 22 ساله، کار خود در کارخانه را از دست داد و مانند میلیونها ایتالیایی مجبور به خانهنشینی شد.
کابی برای وقت گذرانی شروع به فعالیت در شبکههای اجتماعی کرد و با ویدیوهای بی صدای خود در شبکه اجتماعی تیک تاک به شهرت رسید.