دوشنبه 5 آذر 1403

«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید اما کتاب خاطرات او با عنوان «حاج قاسم»، چند کتاب دیگر که با محوریت او نوشته شده است و همچنین یادداشت‌های او بر برخی کتاب‌ها باقی خواهند ماند.

به گزارش ایسنا، تا کنون چند کتاب با محوریت سردار شهید سلیمانی منتشر شده است که به روایت خاطرات او می‌پردازد.

کتاب «حاج قاسم» (جستاری در خاطرات حاج قاسم سلیمانی) هفدهمین اثر از مجموعه کتاب‌های «یاران ناب» نوشته علی‌اکبر مزدآبادی است که توسط انتشارات یا زهرا منتشر شده است. این کتاب مجموعه‌ای است از زندگینامه خودنوشت شهید سردار قاسم سلیمانی، فعالیت‌های او در دوران جنگ، سخنرانی‌ها و خاطرات او در برخی از عملیات‌ها.

در کتاب «حاج قاسم» یکی از مقالات خارجی که درباره سردار شهید سلیمانی که توسط یکی از پژوهشکده‌های سیاسی آمریکا منتشر شده، ترجمه و آورده شده است.

کتاب دیگر «ذوالفقار» نوشته علی‌اکبر مزدآبادی بخش‌هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی است که توسط انتشارات یا زهرا منتشر شده است.

بخش نخست کتاب به معرفی مفصل شهید سلیمانی می‌پردازد.

خاطره‌ای با عنوان «مرام شیعه» از این کتاب که در پی می‌آید:

ما یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سال‌ها به دنبال او بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت می‌کرد و هم تعداد زیادی از بچه‌های ما را شهید کرده بود را با روش‌های پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دوت کردیم به منطقه خاصی و پس از ورود آن‌ها به آن جا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلا پنجاه بار اعدام بود.

در جلسه‌ای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس‌العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند!

من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم که:«آقا چرا؟ من اصلا متوجه نمی‌شوم که چرا باید این کار را می‌کردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟»

رهبری گفتند:«مگر نمی‌گویی دعوتش کردیم؟»

بعد از این جمله من خشکم زد.

البته ایشان فرمودند:«حتما دستگیرش کنید.» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم.

مرام شیعه این است که کسی را که دعوت می‌کنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.

کتاب «بچه‌های حاج قاسم» نیز نوشته افسر فاضلی‌شهربابکی است که توسط نشر فاتحان منتشر شده است. این کتاب شرحی از زندگی سردار حسین معروفی، کم‌سن‌ترین فرمانده گردان لشکر 41 ثارالله در طول دوران دفاع مقدس به روایت شهید سردار سلیمانی است.

همچنین سردار شهید قاسم سلیمانی بر کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» که رحیم مخدومی نوشته و توسط نشر معبر نور منتشر شده و شامل خاطرات 30 فرمانده تخریبچی دوران دفاع مقدس است، مقدمه‌ای را نوشته که در پی می‌آید:

«این کتاب رایحه‌ای است از بوستان معطر مردان مردی که بارها بر مسیر به انحراف رفته بشریت، طریق جدیدی گشودند و خطی سرخ و ماندگار را برای گم نشدن‌ها و نیفتادن در انحراف‌ها، نشانه‌گذاری کردند. این کتاب که با همت مردان لمس‌کننده آن بوستان و استشمام‌کننده آن رایحه‌ها به تحریر درآمده است، ذره نوشته‌ای است از حقیقت آن دنیای نادیده در نیمه‌های تاریک شب. آفریده‌ای که ملائکئ الله با دیدن عظمت‌اش سر بر سجده خاک نهادند و فریاد تبارک الله احسن‌الخالقین سردادند. سرگذشت مردان پاره پاره و تکه‌های بر زمین فرش شده برای عبور جندالله در حمایت از حزب‌الله. غنچه‌های آویزان بربلندی‌های سیم خاردارها. سرگذشت بی دست و پاها. سرگذشت چشم‌های برخاک افتاده. کلمه تخریب، شاید برای آنچه می‌بایست در وصف آن جوانان و مردان با عظمت نقل کرد، عبارت جامعی نباشد. تخریب یعنی نافله‌های پشت تله‌های مرگ. سجده‌های شکر پس از بازگشت؛ نه برای زنده ماندن، بلکه برای توفیق حیات بخشیدن.»

شهید حاج قاسم سلیمانی یادداشتی را نیز بر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» که حمید حسام نوشته و نشر سوره مهر آن را منتشر کرده است نوشته است که به شرح زیر است:

«بسمه‌تعالی عزیز برادرم علی عزیز همه شهدا و حقایق آن دوران را در چهره تو دیدم

یکبار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده‌ای که صدها نفر از آن‌ها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع می‌کنم و رویم نمی‌شود در تشییع آن‌ها شرکت کنم. ده روز قبل بهترین آنها را - مراد و حیدر را - از دست دادم، اما خودم نمی‌روم و نمی‌میرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آن صدها شیر دیروز له‌له می‌زنم و به درد «چه کنم» دچار شده‌ام. امروز این درد همه وجودم را فراگرفته و تو نمکدانی از نمک را به زخم‌هایم پاشاندی. تنهای تنهایم. عکست را بروی جلد بوسیدم ای شهید آماده رفتن و دوست ندیده‌ام که بهترین دوستت را در کنارم از دست دادی. امیدوارم سربلند و زنده باشی تا مردم ایران در زمین همانند دب اکبر در آسمان نشانی خدا را از تو بگیرند و به تماشایت بنشینند. برادر جامانده‌ات قاسم سلیمانی»

بامداد روز جمعه (13 دی ماه 98) در پی حمله هوایی نیروهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چند نفر از همراهانش از جمله برخی فرماندهان و رزمندگان حشد الشعبی، به شهادت رسیدند.

انتهای پیام

«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها 2
«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها 3
«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها 4
«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها 5
«حاج قاسم» به روایت کتاب‌ها 6