خداحافظی بهروز افخمی 45 دقیقه طول کشید؛ آیا مقدسیان میتواند «هفت» را زنده کند؟
وقتی بهروز افخمی دوباره به «هفت» بازگشت، کمتر کسی تصور میکرد بازگشتش اینقدر بیرمق باشد. مردی که روزگاری گفتوگوهای تند و بیپروا را به قلب تلویزیون آورد، حالا در سکوت و بیهیجانی از آنتن خداحافظی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقت رفتن بهروز افخمی فرا رسیده بود. مردی که روزی با ساخت «عروس»، «شوکران» و «کوچک جنگلی» در سینما به چهرهای جریانساز بدل شده بود، حالا بعد از چند دوره حضور پراکنده در برنامهی «هفت»، به نقطهای رسید که خودش هم پذیرفت باید خداحافظی کند.
افخمی سالها در قامت مجری و سردبیر برنامه «هفت» حاضر بود، اما آن افخمیِ پرشور و بحثبرانگیزِ دورههای قبل، دیگر در میان نبود. اجرای او در «هفت» شبکه نمایش هیچ نسبتی با حضور جسورانهاش در نسخهی قبلیِ این برنامه نداشت. آن روزها «هفت» میدان گفتوگو، چالش و نقد بیپرده بود؛ امروز اما برنامهای است که هرچه خنثیتر، آرامتر و بیدغدغهتر باشد، بیشتر دوام میآورد.
برنامهای که زمانی میتوانست در حد و اندازههای «نود» فوتبالی در سینما تأثیرگذار باشد، حالا به جایی رسیده که آمدن و رفتنش حتی برای بدنهی سینما هم مهم نیست. «هفت» در دوران طلاییاش میتوانست معادلات مدیریتی را تغییر دهد و از دل نقدها، تکانی به سینمای ایران بدهد. اما امروز، نبودش نه خللی ایجاد میکند و نه دغدغهای.
نمیشود همه این سقوط را گردنِ تغییر شبکه انداخت. از شبکه سه به شبکه نمایش رفتن، تنها بخشی از ماجراست. شبکه نمایش هم اتفاقاً دیده میشود؛ همانطور که فیلمهایش در آخر هفته پربینندهاند. مسأله این است که «هفت» روح و جان انتقادیاش را از دست داد.
از زمانی که محمدحسین لطیفی سکان برنامه را گرفت، «هفت» آرامآرام از مسیر گفتوگوهای زنده و چالشی فاصله گرفت. با آمدن دوباره بهروز افخمی هم امیدی زنده شد، اما او نه تنها موفق به بازگرداندنِ اعتبار پیشین نشد، بلکه خودش در میان بیحسی و محافظهکاریِ ساختار جدید گم شد. در بهترین حالت، تک و توک برنامههایی مثل گفتوگوی تلفنی با رضا میرکریمی توانست کمی خبرساز شود، اما آن هم زود فراموش شد.
نبودن مسعود فراستی هم ضربهای جدی بود. هرچقدر که او منتقدی تند و جنجالی بود، حضورش برنامه را زنده نگه میداشت. حذف او یعنی حذف جدل، حذف نقد، حذف صراحت. شاید اگر افخمی زودتر از «هفت» کنار میرفت، خداحافظیاش کمتر به سکوت و کسالت میانجامید.
او حالا میگوید میخواهد به مسیرِ فیلمسازی، نویسندگی و تهیهکنندگی بازگردد. باشه فعلا پیگیری نمیکنمبابببدر سینما نیز تفاوت از زمین تا آسمان است. افخمیِ «عروس» و «شوکران» با افخمیِ امروز قابل مقایسه نیست. آن زمان جسارت داشت، حالا گرفتار تکرار و بیحوصلگی است.
امید است تمرکز تازهاش بر فیلمسازی، بالاخره باعث شود پروندههایی مثل مستند «قتل داریوش مهرجویی» که وعدهاش را داده بود، از خاک دربیایند. شاید او بتواند به ریشههای فیلمساز بودنش بازگردد؛ نه صرفاً مجری بودن.
مسیر آینده «هفت» و توصیه به مقدسیان
در عین حال، اجرای برنامه حالا به محمدرضا مقدسیان سپرده شده است؛ منتقد و مجری کارشناس جوانی که سالهاست در برنامههای تخصصی سینمایی حضور دارد و اجرای نشستهای مطبوعاتی جشنواره فجر را هم تجربه کرده است. مقدسیان ششمین مجری «هفت» به شمار میرود و کارنامهاش نشان میدهد بیشتر اهل نقد و تحلیل است تا هیجان و چالش. او از نسل تازهی مجریان تلویزیون است که با ادبیاتی آرامتر و منطقیتر سخن میگوید.
امیدواریم «هفت» به عاقبتِ «رعد و برق» دچار نشودبرای ادامه مسیر «هفت»، راهکارهایی میتواند کارآمد باشد:
بازگرداندن نقد بیپروا و گفتوگوی زنده با حضور منتقدانی که از جناحبندیها و محافظهکاریها دور باشند.
تقویت بخش تحلیل فیلمها و جریانهای سینمای ایران بهگونهای که برنامه، نه فقط سرگرمی، بلکه مرجع مطلع مخاطب باشد.
ایجاد تعامل با کارگردانان و تهیهکنندگان جوان و فراهم کردن فضایی برای بحثهای حرفهای و چالشی در مورد روندهای سینما.
بازسازی هویت برنامه با ادغام تجربه گذشته و نگاه تازه؛ یعنی حفظ هویت افخمی در نقد و جسارت، ولی با انرژی و نگاه نسلی تازه مثل مقدسیان.
توصیه به مقدسیان:
با توجه به تجربهاش در برنامههای دیگر، مقدسیان بهتر است با تمرکز بر بیطرفی، تسلط بر تحلیلها و ایجاد فضایی برای نقد صریح، هویت خود را تثبیت کند و از تکرار محافظهکاریهای پیشین پرهیز کند. او میتواند به «هفت» جان تازهای بدهد و این برنامه را دوباره به محلی برای گفتوگوهای جدی و جریانساز در سینما بدل کند، بدون آنکه گرفتار حاشیهها یا جناحبندیهای سنتی شود.
«هفت» دیگر آن برنامهی جریانساز و نقدمحور نیست؛ همانقدر بیصدا که مجریاش از آنتن خداحافظی کرد. رفتن افخمی شاید پایان یک دوره باشد، اما با برنامهریزی هوشمندانه، بازسازی هویت نقدی و حضور مجریای مانند مقدسیان، هنوز امکان دارد این برنامه دوباره به مرجع اصلی سینمای ایران بدل شود.