یک‌شنبه 30 دی 1403

خطبه غدیر (2)| شباهت عهدشکنی صف‌اولی‌های اسلام با بنی‌اسرائیل

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
خطبه غدیر (2)| شباهت عهدشکنی صف‌اولی‌های اسلام با بنی‌اسرائیل

امام باقر علیه‌السلام در فرازی از خطبه غدیر نتیجه غدیر را مطرح می‌کنند؛ به این صورت که آن را به ماجرای عهدشکنی بنی‌اسرائیل نسبت به موسی علیه‌السلام و روی آوردن به گوساله و سامری تشبیه می‌کنند.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از بهترین منابعی که درباره ماجرای غدیر و خطبه غدیر وجود دارد، حدیثی از امام باقر علیه‌السلام در کتاب الاحتجاج نوشته جناب طبرسی از عالمان قرن ششم است. کتاب الاحتجاج، از کتب معتبری است که علما به آن اعتماد دارند و بدون هیچ دغدغه‌ای روایات آن را نقل می‌کنند.

در شماره قبل تا این قسمت از حدیث مطرح شد که جبرئیل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت خداوند فرموده از این دین، دو فریضه بر عهده‌ی تو باقی مانده است که باید آنها را بر قوم خود ابلاغ کنی: فریضه‌ی حج و فریضه‌ی ولایت و خلافت بعد از خودت را.

خطبه غدیر (1)| یک حکمت ارتباط حجهالوداع با ماجرای غدیر

در ادامه روایت می‌خوانیم: فَنَادَی مُنَادِی رَسُولِ اللَهِ ص فِی النَاسِ أَلَا اِنَ رَسُولَ اللَهِ یُرِیدُ الحَجَ وَ أَن یُعَلِمَکُم مِن ذَلِکَ مِثلَ الَذِی عَلَمَکُم مِن شَرَائِعِ دِینِکُم وَ یُوقِفَکُم مِن ذَاکَ عَلَی مَا أَوقَفَکُم عَلَیهِ مِن غَیرِهِ فَخَرَجَ ص وَ خَرَجَ مَعَهُ النَاسُ وَ أَصغَوا اِلَیهِ لِیَنظُرُوا مَا یَصنَعُ فَیَصنَعُوا مِثلَهُ فَحَجَ بِهِم؛ پس منادیِ رسول‌الله صلی الله علیه و آله میان مردم ندا داد که همانا رسول‌الله اراده‌ی حج دارد تا حج را به شما بیاموزد همان‌گونه که سایر شرایع دینتان را به شما آموخته است، و شما را با حج آشنا کند همان‌گونه که شما را با غیر آن آشنا کرد. پس پیامبر از مدینه بیرون آمد و مردم نیز همراه او بیرون آمدند و گوش به سخنان ایشان دادند تا ببینند ایشان چکار می‌کند تا آنها هم همان گونه رفتار کنند. پس با ایشان عازم حج شد.

وَ بَلَغَ مَن حَجَ مَعَ رَسُولِ اللَهِ مِن أَهلِ المَدِینَهِ وَ أَهلِ الأَطرَافِ وَ الأَعرَابِ سَبعِینَ أَلفَ اِنسَان أَو یَزِیدُونَ عَلَی نَحوِ عَدَدِ أَصحَابِ مُوسَی السَبعِینَ أَلفَ الَذِینَ أَخَذَ عَلَیهِم بَیعَهَ هَارُونَ فَنَکَثُوا وَ اتَبَعُوا العِجلَ وَ السَامِرِیَ وَ کَذَلِکَ أَخَذَ رَسُولُ اللَهِ ص البَیعَهَ لِعَلِی بِالخِلَافَهِ عَلَی عَدَدِ أَصحَابِ مُوسَی فَنَکَثُوا البَیعَهَ وَ اتَبَعُوا العِجلَ وَ السَامِرِیَ سُنَهً بِسُنَه وَ مِثلًا بِمِثل وَ اتَصَلَتِ التَلبِیَهُ مَا بَینَ مَکَهَ وَ المَدِینَه؛ شمار همراهان رسول‌الله که در حج شرکت کردند، از مردم مدینه و حومه‌ی آن و دیگر اعراب، به هفتاد هزار یا بیشتر می‌رسید به شمار هفتاد هزار همراه موسی که از ایشان برای هارون بیعت گرفت که بیعت خود را شکستند و از گوساله و سامری پیروی کردند؛ همچنین رسول‌الله از همراهانش که به تعداد همراهان موسی بودند، برای خلافت علی علیه‌السلام بیعت گرفت. پس ایشان نیز همانند آنها بیعت‌شان را شکستند و از گوساله و سامری پیروی کردند و از مکه تا مدینه صدای تلبیه به گوش می‌رسید.

فَلَمَا وَقَفَ بِالمَوقِفِ أَتَاهُ جَبرَئِیلُ ع عَنِ اللَهِ عَزَ وَ جَلَ فَقَالَ یَا مُحَمَدُ اِنَ اللَهَ عَزَ وَ جَلَ یُقرِؤُکَ السَلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اِنَهُ قَد دَنَا أَجَلُکَ وَ مُدَتُکَ وَ أَنَا مُستَقدِمُکَ عَلَی مَا لَا بُدَ مِنهُ وَ لَا عَنهُ مَحِیص فَاعهَد عَهدَکَ وَ قَدِم وَصِیَتَکَ- وَ اعمِد اِلَی مَا عِندَکَ مِنَ العِلمِ وَ مِیرَاثِ عُلُومِ الأَنبِیَاءِ مِن قَبلِکَ وَ السِلَاحِ وَ التَابُوتِ وَ جَمِیعِ مَا عِندَکَ مِن آیَاتِ الأَنبِیَاءِ فَسَلِمهُ اِلَی وَصِیِکَ وَ خَلِیفَتِکَ مِن بَعدِکَ حُجَتِیَ البَالِغَهِ عَلَی خَلقِی عَلِیِ بنِ أَبِی طَالِب ع فَأَقِمهُ لِلنَاسِ عَلَماً وَ جَدِد عَهدَهُ وَ مِیثَاقَهُ وَ بَیعَتَهُ وَ ذَکِرهُم مَا أَخَذتُ عَلَیهِم مِن بَیعَتِی وَ مِیثَاقِیَ الَذِی وَاثَقتُهُم وَ عَهدِیَ الَذِی عَهِدتُ اِلَیهِم مِن وَلَایَهِ وَلِیِی وَ مَولَاهُم وَ مَولَی کُلِ مُؤمِن وَ مُؤمِنَه عَلِیِ بنِ أَبِی طَالِب ع. فَاِنِی لَم أَقبِض نَبِیاً مِنَ الأَنبِیَاءِ اِلَا مِن بَعدِ اِکمَالِ دِینِی وَ حُجَتِی وَ اِتمَامِ نِعمَتِی بِوَلَایَهِ أَولِیَائِی وَ مُعَادَاهِ أَعدَائِی وَ ذَلِکَ کَمَالُ تَوحِیدِی وَ دِینِی وَ اِتمَامُ نِعمَتِی عَلَی خَلقِی بِاتِبَاعِ وَلِیِی وَ طَاعَتِه. و چون در عرفات وقوف کرد، جبرئیل از جانب خداوند عز و جل نزد او آمد؛ و گفت: ای محمد، خداوند عز و جل سلام می‌رساند و می‌فرماید: همانا اجل تو نزدیک و مدت عمرت سپری شده است و من ترا به چیزی که از آن چاره و گریزی نیست پیش می‌برم. پس عهدت را بگیر و وصیتت را بکن و آنچه از علم و میراث علوم انبیاء پیش از تو و سلاح و تابوتِ سکینه و همه‌ی آنچه از آیات انبیاء نزد توست را به وصی و خلیفه‌ی بعد از خودت، حجت بالغه‌ام بر خلقم، علی بن ابی طالب تسلیم کن و او را به عنوان نشانه برای مردم برپا کن. و عهد و میثاق و بیعت او را تجدید کن و به مردم بیعت و میثاقم را که از ایشان گرفته‌ام، یادآوری کن و عهدم را که درباره‌ی ولایت ولیِ خودم و مولای ایشان و مولای هر زن و مرد مؤمن، علی بن ابی طالب، با ایشان بسته‌ام را به آنها یادآوری کن. همانا من هیچ یک از پیامبران را قبض روح نکردم مگر پس از کامل‌کردن دینم و حجتم و اتمام نعمتم به وسیله‌ی ولایت اولیای خود و دشمنی با دشمنانم و این همان کمال توحید و دین من و اتمام نعمتم بر خلقم است که به وسیله‌ی تبعیت و طاعت ولیِ من حاصل می‌شود.

نکته اول اینکه امام باقر علیه‌السلام در این فراز از حدیث از همان ابتدا نتیجه غدیر را مطرح می‌کنند؛ به این صورت که آن را به ماجرای عهدشکنی بنی‌اسرائیل نسبت به موسی علیه‌السلام و روی آوردن به گوساله و سامری تشبیه می‌کنند و می‌فرمایند امت همانند بنی‌اسرائیل بیعت‌شان را شکستند و از گوساله و سامری پیروی کردند. این فراز از حدیث یک پیام قرآنی است، آن زمان که موسی علیه‌السلام چهل روز به میقات رفت و هارون را جانشین خویش در امت قرار داد، اما زمانی که بازگشت، مشاهده کرد بنی‌اسرائیل از سامری پیروی کرده‌اند و گوساله‌پرست شده‌اند. آیات 142 تا 150 سوره اعراف و نیز 85 و 86 سوره طه اختصاص به این موضوع دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله بارها ماجرای موسی و هارون را نشانه‌ای از ماجرای خویش با امیرمؤمنان قرار دادند؛ حدیث مشهور به «منزلت» در این باره است. حضرت فرمود «أنتَ مِنی بِمَنزلهِ هارونَ مِن مُوسی، اِلاأنه لانَبی بَعدی»؛ یعنی منزلت تو نسبت به من، به منزله جایگاه هارون به موسی است؛ جز اینکه بعد از من پیامبری نیست.» در فراز دیگر این حدیث، خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله چند نکته را درباره امیرالمؤمنین علیه‌السلام یادآور می‌شوند؛ از جمله آنکه او را به عنوان عَلَم و نشانه معرفی کن، عهد و میثاق درباره ولایت او را تجدید کن، نسبت به این عهد و میثاق تذکر بده. این مسئله گویای آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله از سال‌ها قبل بر پایبندی درباره ولایت و وصایت و خلافت امیر مؤمنان تأکید داشتند و در روز غدیر تجدید عهد کردند؛ اما مسلمانان این عهد را اندکی پس از فوت پیامبر شکستند.

انتهای‌پیام /