خودکشی سیاسی رجل خاکستری پهلوی در قیام 30 تیر
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، یکی از فرازهای بهیادماندنی در تاریخ معاصر ایران قیام 30 تیر 1331 است. در بررسی فرایندی که منتج به قیام 30 تیر شده است، گویای موفقیت جناح مردمی در مواجهه با دربار و حامیان داخلی و خارجی آن است.
زمینه قیام 30 تیر خواست مصدق از شاه برای در اختیار گرفتن زمام امور قوای نظامی و انتظامی بود که مطابق قانون اساسی برعهده نخست وزیر بود. چون شاه به شکل سنتی و برخلاف قانون اساسی، آن را در دست داشت.
تظاهرات مردم به طرفداری از دکتر محمد مصدق در یکی از خیابانهای تهران
فرمان انتخابات دوره هفدهم در 31 شهریور سال 1330 صادر شد. پس از دو ماه مهلت قانونی فعالیت نامزدهای انتخاباتی آغاز شد و در اواخر آذر 1330 به تدریج در شهرستانها و 17 دی در تهران انتخابات شروع شد.
مصدق دستور داد تا انتخابات به صورت کاملا آزاد برگزار شود (یعنی دولت در آن تقلب نکند)، اما این امر، دست ارتش، شاه و محافظهکاران استانها را در تقلب باز گذاشت. مصدق پس از انتخاب 80 نماینده مجلس از ادامه انتخابات مجلس سرباز زد و خود از منتقدین مجلس هفدهم شد.
پس از افتتاح مجلس دوره هفدهم، دکتر مصدق در هفدهم تیر ماه 1331 بنابر سنت پارلمانی از سمت خود استعفا کرد. این در حالی بود که او به تازگی از مسافرت خود جهت شرکت در دادگاه بینالمللی لاهه به وطن بازگشته بود.
در این مسافرت که بیش از یک ماه به طول انجامید، دکتر مصدق با شرکت در جلسات دادگاه ضمن دفاع حقوقی از منافع ایران و رد صلاحیت دیوان لاهه برای رسیدگی به شکایت انگلستان و با استفاده از تریبون آزاد آن دیوان به افشای سیاستهای استعماری انگلستان پرداخت.
در چنین اوضاعی رأی اعتماد مجلس از نظر مصالح ملی با توجه به تأثیری که میتوانست در رأی دیوان لاهه داشته باشد، حائز اهمیت بود، چرا که رأی عدم اعتماد مجلس به دولت به مفهوم بیاعتمادی مجلس از کارکرد دولت مصدق در دیوان لاهه را به همراه داشت و در رأی صادره دیوان میتوانست تأثیری منفی برای ایران داشته باشد. مجلس شورای ملی در پی تظاهرات گسترده و اعتصابات مردم در حمایت از دولت در پانزدهم تیر، تحت تأثیر فشار افکار عمومی مجددا به دکتر مصدق رأی داد، اما مجلس سنا رأی خود را به بعد از اظهارنظر شاه موکول کرد و به این ترتیب نارضایتی خود را برملا ساخت.
این موضعگیری با مخالفت دکتر مصدق مبنی بر اینکه تا پیش از ابراز تمایل مجلس مسئولیت نخستوزیری را نخواهد پذیرفت مواجه شد و نهایتا مجلس سنا مجبور شد به دکتر مصدق رأی اعتماد بدهد.
در نتیجه روز 19 تیر ماه شاه فرمان مجدد نخستوزیری دکتر مصدق را صادر کرد. این بار دکتر مصدق ضمن اعلام برنامههای خود، تقاضای تصویب لایحه اختیارات را به مدت 6 ماه از مجلس کرد. مخالفان او اعم از وابستگان دربار و حزب توده با به راه انداختن تبلیغات وسیع، گرفتن اختیارات را به معنی هموار کردن دیکتاتوری قلمداد کردند. هرچند درخواست مصدق با افزایش اختیارات شکاف در نهضت ملی شدن نفت ایجاد کرد و دوستان او را نیز آزرد و زمینه اختلاف او را با آیت الله کاشانی فراهم کرد.
اما در این شرایط دکتر مصدق روز 25 تیر 1331 برای مشورت و تبادل نظر در مورد وزیران جدید به دیدن شاه رفت. در دیدار با شاه خواست اختیار تعیین وزیر جنگ را از شاه بگیرد. واکنش شاه در برابر این پیشنهاد چنین بود: «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» مصدق در پاسخ فورا گفت که در این صورت استعفا خواهد داد. 1
در آن اوضاع و احوال جانشین مصدق کسی جز قوام یا سیدضیاء نبود. اما شاه قوام السلطنه را برای این کار انتخاب کرد. قوام از جمله سیاستمداران و رجال خاکستری بود که نقاط مثبت و منفی در کارنامه او دیده میشود. او دست به انتحار سیاسی زد و آبروی خود را پای انتخاب نابجا گذاشت. از جمله اقدام موفق قوام السلطنه اخراج اتحاد جماهیر شوروی با سیاست خارجی فعال از خاک ایران و ختم غائله تجزیه آذربایجان ایران بعد از جنگ جهانی دوم بود. 2
مجلس شورا در 26 تیر ماه 1331 به نخست وزیری قوام رأی داد. قوام موفقیت خود را در گرو انحلال مجلس میدانست و هوادارانش هم اصرار داشتند پیش از گرفتن فرمان انحلال تن به قبول مسئولیت ندهد، اما ظاهرا شاه به هر زبانی که بود قوام را راضی کرده بود بدون اصرار در انحلال مجلس دولت خود را تشکیل دهد.
طبق یادداشتهای ارسنجانی، عباس اسکندری که در جریان مذاکرات بود به ارسنجانی گفت: «هنوز اعلیحضرت [با انحلال مجلس] موافقت نکردهاند ولی مآلا موافقت خواهند کرد.» 3
روز 27 تیرماه که خبر نخستوزیری قوام به همه جا رسید، اعلامیهای شدیداللحن به نام او از رادیو انتشار یافت که در آن ضمن ایجاد رابطه با انگلیس به قلع و قمع گروههای سیاسی، تهدید گروههای اسلامی و ایجاد دادگاههای انقلابی و اعدام مخالفان تأکید شده بود.
علاوه بر اینکه صدور این اعلامیه پرطمطراق بگومگوهای زیادی را به دنبال آورد و مخالفت بسیاری را برانگیخت، قوام مرتکب اشتباهی دیگر شد و آن تصمیم به توقیف آیتالله کاشانی بود. این تصمیم در حالی بود که هنوز مجلس منحل نشده بود و آیتالله کاشانی در سمت نمایندگی مجلس مصونیت داشت.
این اقدام قرار بود 4 بعدازظهر 29 تیرماه عملی شود، اما ساعتی قبل رادیو لندن خبر توقیف را افشا کرد و بلافاصله از دربار پیغام رسید که از توقیف صرفنظر شود. به این ترتیب پرده از کار قوام برافتاد و عجز و درماندگی او در مقابله با اوضاع بر همه روشن گشت.
در همان روز 28 تیرماه آیتالله کاشانی اعلامیهای خطاب به افسران ارتش و سربازان انتشار داد و از آنان خواست که به روی برادران خود اسلحه نکشند. در 29 تیرماه اعلامیه دیگری از سوی ایشان منتشر شد که در تهییج مردم و مبارزه با قوام نقش بسیار سازندهای داشت. در پی صدور اعلامیه آیتالله کاشانی، اعلامیه دیگری نیز از سوی نهضت ملی خطاب به سربازان و افسران ارتش و نیروهای انتظامی صادر شد. رفته رفته کارخانهها و تجارتخانهها تعطیل کردند و در خیابانهای اصلی شهر و میدان بهارستان تظاهرات به راه افتاد و مردم شعار مرگ بر قوام و زنده باد مصدق سر دادند.
در پایان 29 تیر مردم آمادگی زیادی پیدا کرده بودند تا روز بعد در برابر قدرت دربار و قوام به مقابله برخیزند. در روز 30 تیر اقشار مختلف مردم و گروههای سیاسی در میادین و خیابانهای تهران به حمایت از دکتر مصدق به تظاهرات پرداختند.
آیت الله کاشانی در منزل دکتر محمد مصدق
در این تظاهرات که به درگیری شدید میان نیروهای نظامی و مردم منجر شد، عدهای مقتول و مجروح شدند. در این روز عدهای از نمایندگان مجلس شورا با شاه ملاقات و خطر سقوط رژیم پهلوی را اعلام کردند. شاه قوام را از نخستوزیری معزول و فرمان نخستوزیری مصدق را مجددا صادر کرد.
نمونه ای از تظاهرات مردم و گروههای سیاسی در حمایت از دکتر مصدق
روز بعد پس از قیام 30 تیر، دیوان لاهه اعلام کرد که در رسیدگی به اختلاف ایران و انگلیس در مورد مسئله نفت صلاحیت ندارد.
دکتر مصدق به مناسبت تجلیل از شهدای روز 30 تیر کلیه ادارات دولتی را تعطیل عمومی کرد و مجلس قیام 30 تیر را «قیام ملی» و شهدای آن روز را «شهدای ملی» نامید.
قیام 30 تیر و رأی دیوان لاهه به منزله شکست انگلیس در ایران تلقی شد و تجربه این قیام نشانه همبستگی ملی و پیروزی مردم بر استبداد و استعمار بود.
1. محمد مصدق. خاطرات و تألمات دکتر مصدق. تهران، علمی، 1365. ص 259. 2. غلامرضا نجاتی. مصدق، سالهای مبارزه و مقاومت. تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 77-1376. ج 1، ص 428. 3. حسن ارسنجانی. یادداشتهای سیاسی، در وقایع 30 تیر. تهران، هیرمند، 1366. ص 21.
موسسه مطالعات تاریخ معاصر
انتهای پیام /
تیر نماینده مجلس مصدق شاه