چهارشنبه 7 آذر 1403

درباره حمله به مادر کهنسال ستار بهشتی

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
درباره حمله به مادر کهنسال ستار بهشتی

فارغ از ابعاد سیاسی و امنیتی قضیه، این که در روز روشن سوار موتور شوند و یک خانم مسن را کتک بزنند و در بروند، چیزی نیست که بتوان از کنارش با بی اعتنایی گذشت؛ چه آن زن سالخورده مادر ستار بهشتی باشد، چه مادران هر کدام از ما 80 و چند میلیون ایرانی!

به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، خبر این است: گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، روز پنج شنبه 18 آذر هنگام رفتن بر سر مزار فرزندش در رباط کریم تهران مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت و از ناحیه سر و صورت مجروح شد.

فارغ از ابعاد سیاسی و امنیتی قضیه، این که در روز روشن سوار موتور شوند و یک خانم مسن را کتک بزنند و در بروند، چیزی نیست که بتوان از کنارش با بی اعتنایی گذشت؛ چه آن زن سالخورده مادر ستار بهشتی باشد، چه مادران هر کدام از ما هشتاد و چند میلیون ایرانی!

قصه البته فراتر از یک ضرب و شتم است و مجددا ناقوس یک سقوط بزرگ اخلاقی را به صدا در آورده است. برای مردمی که برای افراد مسن حرمت ویژه قائل هستند و مثلا در اتوبوس، صندلی خود را به افرادی می دهند که در سن مادر ستار بهشتی هستند رعب آور است که بشنوند کسانی چنین کاری کرده‌اند.

ماجرا اصلا ساده نیست؛ این اتفاق چنان لطمه حیثیتی بزرگی به نظام زده است که اگر ثابت شود از خود تل آویو به رباط کریم آمده و مادر پیر ستار بهشتی را کتک زده‌اند تا اتهام ها متوجه متعلقین جمهوری اسلامی شود، شگفت زده نباید شد.

این سوی قضیه هم هست: کار، کار عده ای است که سال‌هاست با عنوان "خودسر" شناخته می‌شوند و البته اکنون کمتر کسی می‌تواند آنها را واقعا خودسر بداند!

در هر دو حال، خروجی کار یکی است: اقدام ضداخلاقی انجام شده، زنی سالخورده آزار دیده و نظام سیاسی ایران آسیب حیثیتی دیده است.

فارغ از این که آمران و عاملان داخلی‌اند یا خارجی، انتظار جدی و بسیار جدی از دستگاه‌های امنیتی این است که اشخاص دخیل در این حادثه شرم آور را شناسایی، دستگیر و به مردم و دستگاه قضایی معرفی کنند.

مسؤولان بدانند افراد معروف به خودسر، هر چند ظاهری خودی دارند ولی در بهترین حالت، نوکران بی‌جیره و مواجب سیا و موساد و اینتلیجنت سرویس هستند.

به راستی تا کی می توان دست و چشم بسته، شاهد این قبیل اقدامات مخرب، ضدانسانی، ضدامنیتی و آبرو‌بر بود؟ و آیا زمان آن نرسیده است که این لکه ننگ را زدود؟!