درد دل های مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت + فیلم
ساعت 11 صبح آرام آرام هنرمندان پیشکسوت وارد باغ زیبا میشوند. داریوش ارجمند و سیدعباس عظیمی رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت زودتر آمدهاند تا پذیرای میهمانان باشند. حال و هوایِ جالبی دارد؛ عزتالله رمضانیفر با هنرمندان شوخی میکند. زهرا سعیدی بغض گلویش را گرفته که بعد از مدتها همکارانش را میبیند.
رضا بابک میگوید چندسالی است نیامدم و سیدعباس عظیمی آنقدر زحمت کشیده و بارها گفته تا امروز آمدم. خیلی خوشحالم این اتفاق افتاده و دوستانم را بعد از مدتها میبینم. سیاوش طهمورث با داریوش ارجمند گوشهای با هم خلوت میکنند؛ گویی یادِ گذشته کردهاند و خاطرهبازی میکنند.
همه مشغولِ صحبت و خوش و بش هستند تا سیدعباس عظیمی و همکارانش اعلام میکنند هنرمندان به محل همایش بروند تا رسماً مراسم جشن متولدین اسفندماه آغاز شود.
بعد از نمایشِ چند دقیقه از سالهای قبل و آن صحبتهای معروفِ سیاوش گرجستانی درباره مرگ، عباس عظیمی مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت پشت تریبون حاضر میشود.
او ضمن عذرخواهی از هنرمندان به دلیل کموکاستهای این موسسه در سال 1401، درباره برنامههای اقتصادی سال آینده توضیحاتی را ارائه کرد.
عظیمی در ادامه به تلاشهای اعضای هیئتمدیره برای بهبود امور اقتصادی این مجموعه اشاره میکند و میگوید: امسال ما پای نامه درخواست از مجلس شورای اسلامی، سه امضای طلایی از داریوش ارجمند، حسن ریاحی و انسیه شاهحسینی داریم و خوشبینیم که از این طریق بتوانیم تسهیلات و امکانات بیشتری در اختیار هنرمندان پیشکسوت قرار دهیم.
مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت از اتفاقات خوب در سال 1402 خبر میدهد و در عینحال به رایزنیهایی برای ایجاد تسهیلات برای چکآپ و غربالگری قلب با بیمارستان قلب و چکآپ اولیه سرطان با مجموعهای از بیمارستانها اشاره دارد.
سپس نوبت به داریوش ارجمند رئیس هیئت مدیره مؤسسه هنرمندان پیشکسوت میرسد.
او به ارائه درخواستهایی از دفتر معاونت رئیسجمهوری و مجلس شورای اسلامی به واسطه مراجعه حضوری و نامهنگاری اشاره کرد و درباره زنان هنرمند گفت: در این موسسه زنان بسیاریاند که درجات بالای هنری دارند و سالهای سال به رشد و اعتلای کشور کمک کردهاند و شایسته بیشترین تقدیرها و معرفیها هستند. آقایان به هر ترتیب حقشان را میگیرند، اما این امکان برای خانمها سختتر است و باید تلاش کنیم تا حقوق تضییعشده آنها برطرف شود.
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در پایان و درباره بینظیر بودنِ موسسهای برای هنرمندان پیشکسوت در دنیا به این نکته اشاره کرد: ما در این مجموعه مینیاتوریست، سوزندوز، پتهدوز، نقاش، موزیسین، سینماگر و تکنسینهای بسیاری داریم. این مجموعه میتواند در کشور بسیار راهگشا باشد. همچنین این موسسه در دنیا و در نوع خودش بینظیر است و نزدیک به 3 هزار نفر عضو دارد که هرکدام بیش از 50 سال به رشد هنری، تاریخی و فرهنگی کشور کمک کردهاند.
خبرنگار تسنیم با عباس عظیمی مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت، رضا بابک و عزتالله رمضانیفر گفتوگویی انجام داد تا بیشتر مخاطبین در جریان اتفاقاتِ مختلف هنرمندان پیشکسوت قرار بگیرند:* آقای عظیمی! امروز به مؤسسه شما آمدیم ببینیم اینجا چه اتفاقاتی میافتد. و اینکه چه کار کردهاید آنقدر هنرمندان شما را دوست دارند و در قلب آنها جا باز کردید.
من که کار خاصی نکردم محبت هنرمندان پیشکسوت است. من به عنوان کارمند دولت، انجام وظیفه میکنم فقط تنها چیزی که فکر میکنم باعث شده این محبت یک مقدار غلوآمیز باشد این است که تمام تلاشمان این بوده جلوی هنرمندان پیشکسوت آن شأن واقعیشان را حفظ کنیم که سیستم اداری همیشه شأن آنها را بالاتر از خودش میبیند. سعی کردیم در مؤسسه هنرمندان پیشکسوت اداره نباشیم و من هم مدیر نباشم. مرگ این مؤسسه زمانی است که هنرمندان فکر کنند من مدیرم. در مؤسسه ما هیچ علامت اداری نمیبینید و آنجا خانه پدری است. به همین دلیل هنرمندان پیشکسوت وقتی این اتفاقات را دنبال میکنند حس خوبی به آنها میدهد و این را به خادمان خودشان منتقل میکنند.
* شاید خیلیها فکر میکنند مؤسسه هنرمندان پیشکسوت زمانی که هنرمندی خدایی ناکرده بیماری دارد یا فوت میکند وارد عمل میشوند و کاری انجام میدهند. یک مقدار درباره کارکردهای این مؤسسه توضیح دهید.
مؤسسه هنرمندان پیشکسوت مصوبه شورای انقلاب فرهنگی را دارد که میتوان گفت تقریباً با 6 سال تاخیر در سال 1391 فعالیت خود را تحت زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کرد. این را همینجا بگویم من درباره آن بخشی که مربوط به مشکلات اقتصادی، بیماری و یا خدایی ناکرده فوت و قطعه هنرمندان میشود دوست ندارم صحبت کنم. تمام تلاش من و همکارانم این است بخشی که برای هنرمندان، امید ایجاد میکند را پررنگ کنیم که یکی از آنها سفرهای گروهی میشود. فکر میکنم سفرهای خوبی را از سال 1391 تا به الان داشتیم با امکاناتی که در اختیار هنرمندان پیشکسوت قرار گرفت.
ابتکار این مؤسسه بوده که خانوادههای هنرمندان را هم به این سفرها دعوت کند؛ یعنی در واقع هنرمند ما با همسرش در این سفر بوده و برای همسرش هزینه کردیم. همچنین جشنهای تولد برگزار کردیم؛ بازخورد خیلی خوبی داشته است. این اتفاق از سال 1392 تا به الان که 1402 باشد دائماً ماه به ماه برگزار شده و باز هم در این مراسمها هم خانوادهها رکن اصلیاند و در کنار هنرمندان حضور پیدا میکنند.
* با برخی از هنرمندان پیشکسوت صحبت کردیم میگفتند ما عضو مؤسسه نیستیم و دوست داریم این عضویابی اتفاق بیفتد. یک هنرمند پیشکسوت چگونه میتواند عضو مؤسسه شود؟
حداقل سن 60 سال و داشتن درجه یک هنری برای عضویت در این مؤسسه حائز اهمیت است. ما الان بیش از هزار عضو در شاخههای مختلف هنری از موسیقی و تئاتر و هنرهای تجسمی تا خوشنویسی و شعر و ادبیات، داریم که تقریباً میتوان گفت 95 درصدشان دارای مدرک درجه یک هنریاند. ما در مؤسسه از هرکاری که بتوانیم تجربیات این پیشکسوتان را به جامعه انتقال دهیم، استفاده میکنیم. به همین خاطر یکی از بخشهای جدی که روی آن کار کردیم تهیه فیلمهای مستند پرتره بود. تا الان فکر میکنم حدود 130 فیلم مستند پرتره تهیه کردیم که زمانبندی هر فیلم 30 دقیقه است و تقریباً فیلم به صورت حرفهای تهیه شده که درنظر داریم با همکاری صدا و سیما و رسانههای دیگر، این فیلمها را در معرض نگاه مخاطبان قرار دهیم.
* آقای عظیمی! خاطرهای در طول مدیریت این مؤسسه و مواجهه با هنرمندان پیشکسوت دارید برای ما تعریف کنید.
جالب است بدانید این مؤسسه چون در سال 1391 ناشناخته بود به چهرههای مطرح سینما و تلویزیون نیاز داشت تا تبلیغ شود. یادم هست با استاد انتظامی، استاد داوود رشیدی و استاد محمدعلی کشاورز و استاد جمشید مشایخی گروه بزرگان سینمای ایران صحبت کردم و از آنها خواهش کردم اگر امکان دارد با حضورشان در مؤسسه و مصاحبه با رسانهها کمک کنند که این مؤسسه شناخته شود. تمام این عزیزان در هر مقطع زمانی که لازم بود در برنامههای ما و برنامههای داخل مؤسسه حضور پیدا کردند و بخش زیادی از پیشرفتهای این مؤسسه مدیون همین حمایتهاست.
یعنی من یادم میآید هر وقت اذیت میشدیم یکی از این هنرمندان یک بیانیه و یا یادداشتی میفرستاد؛ یادم هست استاد جمشید مشایخی یک یادداشتی را در اختیار روزنامهای قرار داد که کسی حق ندارد در خصوص این مؤسسه اظهارنظر کند مگر اعضای مؤسسه! واقعاً این حمایتها کمککننده بودند تا یک مقدار مشکلات کمتر شود. در جلسات مختلف حضور پیدا کردند و نامههایی را امضا کردند؛ در دولتهای مختلف با حمایتهای این بزرگواران، من ویترین زحمات خود هنرمندان پیشکسوتی شدم که خیلی دوست داشتند این مؤسسه به روزهای خیلی خوبی برسد.
استاد داریوش ارجمند یکی از بزرگان سینمای ما است که هرجا بحث از منافع عمومی و جمعی مؤسسه بوده از حیثیت و آبروی خودش گذشته برای گرفتن امتیاز و بارها برای حل و فصلِ مشکلات مؤسسه با رئیسجمهورهای مختلف صحبت کردند، نامه نوشتند و پیگیری کردند. واقعاً میتوان از این همه تلاش کتابی گردآوری کرد تا شاید خیلیها بدانند ایشان برای حمایت از این مؤسسه و پیگیری امورات هنرمندان پیشکسوت چه گامهای بلندی برداشتند.
* بحث ما درباره هنرمندان پیشکسوت و حفظ جایگاه و شأن آنهاست. اما واقعیتهایی هم مطرح میشود که خیلی تلخاند. از جمله دستمزدهای توهینآمیز، نقشهای کوتاه و فرعی و در شاخههای دیگر هنری عدم توجه به جایگاه و شأن هنرمندان پیشکسوت است. چقدر مؤسسه در خصوص این اتفاقات هنرمندان پیشکسوت ورود میکند؟
اصلاً تمام فضاسازی این مؤسسه برای حفظ شأن است. یعنی اگر ما هزینه میکنیم و اتفاقات خوبی رقم میزنیم برای حفظ این شأن است و نگاه ما این است که از خود خانواده این شأن شروع میشود و به کل جامعه تسری پیدا میکند. ما به اعتراف برخی از هنرمندان پیشکسوت، از موقعی که این مؤسسه راه افتاده و کارهایی انجام داده نگاه خانواده و اعضایِ آن به هنرمند تغییر کرده است. نمونهای داشتیم کدورت و ناراحتیهایی بین اعضای خانواده بوده بعد از برگزاری این جشنها و سفرها و برنامههای مؤسسه و شناختی که نسبت به آن هنرمند پیدا کردند رفته رفته مسائل عاطفی و خانوادگی بهتر شده است. ما دنبال این هدف هستیم که جامعه جایگاه و شأن واقعی هنرمند پیشکسوت را بشناسد و این اتفاق، طبیعتاً از لحاظ روحی و روانی به آن هنرمند کمک میکند و البته به جامعه هم نگاه میدهد که نخبگان هنریاش را بهتر بشناسند.
* یکی از اتفاقاتی که در سال 1401 افتاد بحث فضاسازیهایی بود که خیلی از هنرمندان به واسطه آن، مشکل معیشتی پیدا کردند. ما با آن دسته از هنرمندانی که به هر دلیلی دستمزدهای بهتری میگیرند و شناخته شدهترند و یا شغلهای دیگری دارند کاری نداریم، بازیگرانی که هم پیشکسوتاند و هم کارشان فقط و فقط سینماست و معیشتشان به خطر افتاد موضوع ما است....
بله. متأسفانه این اتفاق افتاد. حتی اگر شرایط کاری هم فراهم بود به واسطه فشارهای فضای مجازی، بعضی از این هنرمندان مجبور شدند حتی دست از کار بکشند و طبیعتاً مشکلات اقتصادی و معیشتی برایشان به وجود آمد. آن جو هم باعث شد مسائل خیلی پیچیدهتر و سنگینتر شود، امیدواریم با یک نگاه باز نسبت به مسائل و اتفاقاتی که از گذشته تا به حال افتاد این شرایط روز به روز بهتر بشود مخصوصاً در سال جدید، تمام کسب و کارهای هنری رونق بگیرند.
* برای مدیران فرهنگی کشور چه توصیهای دارید سیاستگذاریهای بهتری برای حوزه فرهنگ و هنر داشته باشند تا کمتر بشنویم از مشکلات این حوزه خصوصاً در قشرِ پیشکسوتان که شاهد نقشفروشی و عدم توجه به جایگاه و شأن هنرمندان پیشکسوت هستیم.
من فکر میکنم اول از همه هنرمندان باید هوای همدیگر را داشته باشند و این باور در آنها شکل بگیرد هنرمندان پیشکسوت چکیدههای هنری این کشورند و نباید اینطور نگاه کنند که آنها پیر شدهاند و صورتهایشان چروک افتاده و ممکن است از لحاظ جسمی توان بدنی نداشته باشند و بیرحمانه آنها را از فضای هنری حذف کنند. من در قدم اول خواهشم از هنرمندان به خصوص آنهایی که جواناند و مشغول به کارند این است و دوم از لحاظ مدیریتی من سرباز حوزه فرهنگم اما به نظرم میآید اگر بتوانیم بند کفش هنرمندان را ما مدیران سفت کنیم به واقع بدون شعار و بدون فیلم بازی کردن، خیلی از این محبتها و اعتمادها برمیگردد. درخواستم این است که در حوزه فرهنگ و هنر توانایی خم شدن در برابر هنرمندان را داشته باشیم.
*** بعد از گفتوگو با عباس عظیمی، خیلی کوتاه با رضا بابک و عزتالله رمضانیفر از هنرمندان پیشکسوت حوزه تئاتر، سینما و تلویزیون گفتوگو کردم.
رضا بابک اینطور شروع کرد: "امروز من آمدم مؤسسه هنرمندان پیشکسوت، سالهاست واقعاً نیامده بودم. از آقای عظیمی واقعاً شرمندهام! همیشه این مؤسسه به ما لطف داشته و برایمان زحمت کشیده است. واقعاً سعی کرده حرکاتی انجام دهد و قدمهایی بردارد تا اتفاقاتی در زمینه رفاه هنرمندان پیشکسوت بیفتد. از آقای عظیمی تشکر میکنیم."
او به همین صحبتهای کوتاه بسنده کرد که در گزارش ویدئویی دیده میشود. اما عزتالله رمضانیفر به مشکلات حوزه هنرمندان پیشکسوت اشاره کرد. او گفت: ما از مسئولین انتظار داریم مراقب قدیمیها و پیشکسوتان باشند. سالهای سال است که صحبت از صندوق بیکاری میکنیم اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. وزارت ارشاد درصد خیلی کمی از فروش این فیلمها را به صندوق بیکاری اختصاص دهد تا این پیشکسوتان که عمری از آنها گذشته در مخارج روزانه اقتصادیشان نمانند.
رمضانیفر همچنین در واکنش به مشکلات معیشتی هنرمندان به خاطر فضاسازیهایی که اتفاق افتاد به هنرمندی اشاره کرد که به قصد کشت او را کتک زدند که چرا به تلویزیون رفتی و کار کردی؟ این بازیگر پیشکسوت ماجرا را اینگونه تعریف کرد: من شنیدم یکی از همکاران هنرمند ما کتک خورد که چرا به تلویزیون رفته و کار کرده است. نمیدانم چرا اینطور رفتار میکردند یکسری به هر دلیلی که نظر خودشان است کار نکردند اما چرا با کسانی که کار میکنند اینطور رفتار میکنید.
این هنرمند پیشکسوت برای تازهواردهای سینما و تلویزیون هم توصیهای داشت و گفت: ما فدای علاقه و عشقمان شدیم. به خاطر عشق و علاقه به این کار آمدیم اما نمیدانستیم این کار به کجاها ما را میکشد. اما بدانند این کار مشکلات خاص خودش را هم دارد. وقتی به یاد کسانی میافتم که بیکار و خانهنشیناند واقعاً دلم میسوزد. امیدوارم همه سرکار باشند و وضع اقتصادی بهتر شود. سریالها پرخرج، پربیننده و پربازیگر باشند تا هنرمندی بیکار نباشد.