در انتظار دیپلماسی

اقتصاد ایران در شرایطی که چند روز بیشتر به تعیینتکلیف بازگشت یا تداوم تعلیق تحریمهای سازمان ملل باقی نمانده است، در شرایط سخت و دشواری قرار گرفته است. دشواری و سختی این شرایط برای اقتصاد و بازار ایران نه ناشی از بیم بروز تلاطمات و شوکهای اقتصادی بعد از بازگشت احتمالی تحریمهای سازمان ملل بلکه ناشی از تداوم وضعیت بلاتکلیفی و ادامه شرایط حکمرانی سوداگری در اقتصاد است.
البته اقتصاد ایران سالهاست با این شرایط آشناست و فعالان اقتصادی و صاحبان کسبوکار تلاش داشته و دارند با این شرایط کنار آمده و وضعیت خود را حفظ کنند، اما باید اذعان کرد که تابآوری اقتصاد و بازار ایران دائمی نیست و نمیتوان روی پایداری اقتصاد و به تبع آن تابآوری نظام اجتماعی چندان امیدوار بود.
واقعیت این است که حل مسائل اقتصادی و گذر از چالشهای اقتصادی سالهاست از حوزه سیاستگذاری و اقدام اقتصادی خارج شده است و در عمل نظام سیاستگذاری اقتصادی ایران به دلیل فشار تحریمهای اقتصادی و بهرهگیری از سیاستها و روشهای غیرمعمول برای مدیریت شرایط اقتصادی و نه الزاما برنامهریزی توسعهای، در انفعال و ایستایی قرار دارد. ریشه اصلی چالشهای اقتصادی و کلید حل این چالشها سالهاست در دستان سیاستمداران و دیپلماتها قرار دارد و در حال حاضر و در این شرایط حساس نیز همه نگاهها به حوزه سیاسی و دیپلماسی دوخته شده است. حوزهای که حداقل از سال 1397 و با وجود تغییر در بافتار و روندهای سیاسی و تغییر 3 دولت و 3 تیم دیپلماتیک، توفیقی در تغییر شرایط به دست نیاورده و چه بسا با تشدید تحریمها، جنگ تحمیلی 12روزه و فعال شدن مکانیسم ماشه، شرایط سختتر و دشوارتر نیز شده است.
انتظار طبیعی و بحق بازار و فعالان اقتصادی در شرایط حساس کنونی، بهرهگیری نظام سیاسی از همه ظرفیتهای سیاسی و دیپلماتیک داخلی و خارجی برای جلوگیری از بازگشت تحریمها در میدان جنگ سیاسی نیویورک و حضور رئیسجمهور در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل است. این نشست آخرین آوردگاه برای جلوگیری از بازگشت تحریمهای سازمان ملل است که با برجام به مدت 10 سال به حالت تعلیق درآمده بود و قرار بود بر اساس برجام در روزهای آینده کاملا لغو شود، اما با فعال شدن مکانیسم ماشه نهتنها لغو نمیشود، بلکه بیم فعال شدن مجدد آن بسیار زیاد است. به طور طبیعی تیم دیپلماسی ایران روزها و ساعات سختی را در پیش دارد که در نیویورک از آخرین کارتهای بازی و ابتکارعملهای خود بهره گیرد تا مانع از بازگشت به شرایط قبل از سال 1392 شود.
آنچه اهمیت دارد فارغ از اینکه چقدر دست تیم سیاسی و دیپلماتیک ایران در نیویورک پر است، تلاش مبتکرانه و خلاقانه و تجربه راهبردها و تاکتیکهای جدید در حوزه دیپلماسی است. تحرکاتی که حتی اگر موفق به جلوگیری از بازگشت تحریمها در این بازه زمانی نشود، حداقل میتواند آغازگر روندهای جدید دیپلماسی، قرارنگرفتن در بنبست سیاسی و مهمتر از آن عدم شمولیت ماده 42 فصل هفتم منشور ملل متحد و تسهیل برخورد نظامی شود. این مساله خود میتواند دستاورد حداقلی از آوردگاه نیویورک 1404 باشد. دستاوردی که اقتصاد و بازار را همچنان امیدوار به آینده و دیپلماسی نگه میدارد و مانع از بروز تلاطمات و شوکهای اقتصادی میشود. بنابراین باید پذیرفت که دولت پزشکیان در آزمونی سخت و نفسگیر قرار دارد. ناکامی در این آزمون هزینههای سنگینی برای دولت و اقتصاد به همراه دارد.
در عین حال این مساله نیز باید مورد توجه قرار گیرد که در صورت بازگشت تحریمهای سازمان ملل، نوع رفتار و مواضع دولت و دولتمردان نسبت به شرایط ایجادشده برای بازار و اقتصاد از اهمیت زیادی برخوردار است. به طور طبیعی رفتارهای هیجانی بهخصوص درقبال آژانس بینالمللی انرژی هستهای، نهتنها به بهبود شرایط کمک نمیکند، بلکه زمینه و بهانه لازم را برای التهابات سیاسی و حتی نظامی تقویت میکند. درست است که بازگشت تحریمها اتفاق بسیار سنگین سیاسی و اقتصادی برای ایران است، اما واقعیت این است که این بازگشت به معنای پایان راه نیست، بلکه میتواند زمینهای مجدد و البته سخت و طولانی برای آغاز روند جدید دیپلماتیک میان ایران و آمریکا و اروپا باشد. روندی که شاید با حضور ترامپ و به شرط مهار عوامل ثالث مخرب مانند اسرائیل و تقویت حسننیت قدرتهایی مانند روسیه، به یک چارچوب جدید توافق منجر شود.
* تحلیلگر مسائل بینالملل