سه‌شنبه 6 آذر 1403

دستاورد یکدست شدن قدرت عمیق‌تر شدن مشکلات است

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
دستاورد یکدست شدن قدرت عمیق‌تر شدن مشکلات است

این روزها در مجلس تحرکاتی در جریان است. گفته می‌شود تعدادی از نمایندگان معترض به عملکرد وزارت صنعت، معدن و تجارت، استیضاح فاطمی‌امین را با 40 امضا آماده کرده بودند که در نهایت 22 نفر از امضا‌کنندگان، امضای خود را پس گرفتند و با این شرایط به‌نظر می‌رسد مجلس در این استیضاح هم ناکام بماند، این در حالی است که شاهد تغییرات پی در پی در کابینه دولت هستیم.

هادی حق‌شناس، نماینده پیشین مجلس و کارشناس اقتصاد می‌گوید: «در 21 ماه گذشته مجلس از حق قانونی خود برای حفظ منافع مردم استفاده نکرد و حالا به یکباره تحرکاتی آغاز شده است. همزمانی این تحرکات با سال انتخابات مجلس این شائبه را به‌وجود می‌آورد که نمایندگان فعلی اهداف سیاسی در سر دارند و استفاده از ابزارهای قانونی نه برای بهبود زندگی مردم که با اهدافی سیاسی در دستور قرار گرفته است.» متن کامل گفت‌وگوی صمت با این کارشناس را در ادامه می‌خوانید.

در روزهای گذشته صحبتهای فراوانی حول استیضاح یا عدم استیضاح وزرا مطرح شده است. آیا میتوان این رویکرد را بهمعنای بههم خوردن «ماه عسل» دولت و مجلس پس از 21 ماه قلمداد کرد؟

واقعیت این است که هنوز هم نمی‌توان قاطعانه از تغییر رویکرد مجلس به دولت سیزدهم صحبت کرد. نمی‌توان کتمان کرد که عملکرد برخی از وزرا و مسئولان از نظر نمایندگان مجلس قابل‌قبول نیست، اما هنوز این نمایندگان از اینکه رودرروی دولت قرار گیرند، می‌هراسند، این در حالی است که بسیاری از چهره‌های برجسته اصولگرا و محافظه‌کار نیز مدت‌هاست انتقادات خود را از وضع موجود به‌طور علنی بیان می‌کنند و از دولت می‌خواهند هرچه سریع‌تر رویکرد خود را تغییر دهد. این شکل از انتقاد دلسوزانه و ریشه‌ای هم‌اکنون در مجلس طرفداران چندانی ندارد.

چرا مجلس و دولت در موقعیتی قرار میگیرند که نمایندگان رفتار «صبورانه» در پیش گیرند؟

مجلس تنها وظیفه قانون‌گذاری را برعهده ندارد و نظارت بر عملکرد مسئولان، به‌ویژه مسئولان قوه مجریه از وظایف ذاتی و جوهری مجلس است. در این مهم تردیدی وجود ندارد و کسانی هم که به قوا توصیه همکاری می‌کنند به هیچ وجه چنین وظیفه‌ای را کتمان نمی‌کنند. نمایندگان مجلس در طول دوره نمایندگی خود ابزارهای متعددی برای کنترل‌گری دولت دارند؛ از جمله این ابزارها طرح سوال یا انجام استیضاح وزرا است. چنانچه این تغییرات نتواند به مسائل نمایندگان پاسخ دهد، انجام تحقیق و تفحص دیگر ابزار نمایندگان برای کنترل عملکرد در بخش‌های اجرایی کشور است. اینجا باید به برخی اصول نانوشته در ارتباط میان مجلس و دولت هم اشاره کنیم. اصولا در آغاز کار یک دولت، نمایندگان مجلس تلاش می‌کنند حداکثر انعطاف را به خرج دهند و شرایطی را فراهم کنند که دولت هرچه زودتر مستقر شود و بتواند برنامه‌های خویش را اجرا کند. این مسئله زمانی که دولت همسو با اکثریت نمایندگان مجلس است، با شدت و احساس دوستانه بیشتری در دستور قرار می‌گیرد. رئیسی 21 ماه است سکان امور را به‌دست گرفته و با مجلس همسویی سیاسی دارد، اما مجلس فعلی حمایت‌های ویژه‌ای از ابراهیم رئیسی داشته که به‌باور من همین حمایت‌های اضافی سبب شده دست آنها امروز در نقد دولت بسته باشد. از جمله اینکه حدود 200 نفر از نمایندگان فعلی در نامه‌ای از ابراهیم رئیسی تقاضا کردند نامزدی ریاست‌جمهوری را بپذیرد. این دست از حمایت‌ها که تاکنون باب نبود و توسط این مجلس صورت گرفت خود به خود کار منتقدان در بهارستان را دشوارتر می‌کند. ضمن اینکه در زمان معرفی وزرا هم این مجلس حداکثر همدلی را با رئیسی داشت و با اینکه به بسیاری از گزینه‌های وزارت به دشواری می‌شد اعتماد کرد، آنها صلاحیت این افراد را هم تایید کردند.

باوجود این همسویی و تعارفهای سیاسی، دولت سیزدهم بیشترین تغییرات را داشت. مجلس در این موضوع نقشی نداشته است؟

به‌واقع مجلس نقشی نداشت و هنوز هم موفق نشده پس از این مدت یک استیضاح را سازمان دهد. در مجلس حرف‌هایی زده می‌شود، اما در عمل نهایت محافظه‌کاری و ملاحظه‌کاری را در پیش می‌گیرند. به‌درستی اشاره کردید که باوجود این رویکرد قوه مقننه، دولت سیزدهم رکورددار بیشترین تغییر در کابینه در 21 ماه است. بیشتر این تغییرات هم در بخش‌های اقتصادی بوده و علاوه بر تغییر برخی وزرا مانند وزیر کار، راه و شهرسازی و جهاد کشاورزی، رؤسای بانک مرکزی و سازمان برنامه هم تغییر کردند، اما هیچ کدام از این تغییرات را مجلسی‌ها انجام ندادند، بلکه خود دولت به این تصمیم رسیده که باید برخی مسئولان تغییر کنند و چنین کاری را هم انجام دادند.

شما هم از جمله منتقدان سیاستگذاران دولت فعلی بودید. این تغییرات را که بالاترین مدیران اقتصادی دولت را هم در بر گرفته امیدوارکننده میدانید؟

مسئله اساسی این است که تغییرات تاکنونی، به‌معنای تغییر در رویکردها و سیاست‌گذاری‌ها نبوده، بلکه افرادی را کنار گذاشتند و افراد دیگری را جانشین آنها کردند؛ این در حالی است که تغییر رئیس کل بانک مرکزی سبب تغییر در سیاست‌های مالی کشور نشده و وضعیت کم‌وبیش همانی است که در زمان رئیس پیشین بود. زمانی می‌توانیم به تغییرات امیدوار باشیم که این تغییرات واقعی باشند. تغییر واقعی فقط جابه‌جایی افراد نیست، بلکه جابه‌جایی افرادی است که توانایی‌های متفاوت، باورهای متعدد و روش‌های دیگری برای اجرای برنامه‌های خود در نظر دارند. تغییراتی که تا امروز انجام شده چیزی بیش از جایگزینی یک مدیر با مدیر دیگری نبوده است.

پیشتر نماینده مجلس بودید. ارزیابی شما از تحرکات اخیر نمایندگان مجلس چیست؟

عملکرد دولت سیزدهم در 21 ماه اخیر ناامیدکننده بوده است. هیچ تغییر شایسته و اصولی در شرایط رخ نداد و حتی برخی شاخص‌ها مانند تورم وضعیت بدتری را ثبت کردند و رکوردهای تورمی کشور شکسته شد. حتی مدتی است مرکز آمار یا بانک مرکزی گزارش تورم را منتشر نمی‌کنند که این خود حاکی از نارضایتی دولتی‌ها از عملکرد خودشان است. مجلس فعلی جز حمایت از دولت، فعالیت مهمی در این مدت برای تغییر رویکردهای اشتباه نداشت. همان‌طور که گفتم در این مدت گرچه دولت دست به تغییرات زیادی زد، اما نمایندگان مجلس حتی یک استیضاح برگزار نکردند و هر بار پس از پخش خبر استیضاح ناگهان امضاهای‌شان را پس می‌گیرند. پس مجلس از حق قانونی خود برای حفظ منافع مردم استفاده نکرد و حالا به یکباره تحرکاتی آغاز شده است. همزمانی این تحرکات با سال انتخابات مجلس این شائبه را به‌وجود می‌آورد که نمایندگان فعلی اهداف سیاسی در سر دارند و استفاده از ابزارهای قانونی نه برای بهبود زندگی مردم که با اهدافی سیاسی در دستور کار قرار گرفته است.

چه انتظاری در این 21 ماه از نمایندگان مجلس میرفت؟

انتظار می‌رفت وظایف نظارتی خود را فراموش نکنند. همسویی سیاسی چیز عجیبی نیست. در کشورهای توسعه‌یافته موافقان و مخالفان سیاسی در یک مجلس کنار هم می‌نشینند و گاه هم‌حزبی‌های یک مقام مسئول زودتر از مخالفان خواهان اصلاح امور می‌شوند. در ایران نیز چنین چیزی وجود داشته و اتفاق تازه‌ای رخ نداده است؛ مسئله‌ای که پیش از این سابقه نداشته حمایت تمام‌قد نمایندگان مجلس فعلی از دولت و 21 ماه سکوت مطلق در مقابل سیاست‌گذاری‌های غلط است. با این شرایط این سوال در ذهن ایجاد می‌شود که اگر بنا باشد هر جناحی از رئیس‌جمهوری متبوع خود تا آخرین نفس دفاع کند، انصاف و منافع مردم چه می‌شوند؟ قربانی کردن منافع مردم به پای اهداف جناحی کاری بس غلط و ضدمردمی است. تمام جناح‌بندی‌ها و ایدئولوژی‌های سیاسی بر این مبنا ایجاد و تقویت می‌شوند که می‌توانند منافع مردم را بهتر تامین کنند؛ پس نعل وارونه خواهد بود اگر منافع مردم در نهایت قربانی منافع جناحی شود.

شما در کدام دوره نماینده مجلس بودید؟

من افتخار نمایندگی مردم انزلی در مجلس هفتم را به‌دست آوردم.

نیمی از دوره نمایندگی شما دولت اصلاحات سر کار بود و در نیمه دوم آن دولت احمدینژاد. تنظیم رابطه شما با این دو دولت چگونه بود؟

من از حامیان دولت اصلاحات یا آن‌طور که در آن زمان می‌گفتند از جناح دوم خرداد بودم. همان‌طور که گفتید نیمی از دوره حضور من در مجلس همزمان با دو سال پایانی دولت اصلاحات بود و نیمی دیگر از آن در دو سال ابتدایی آقای احمدی‌نژاد گذشت. آن زمان حتی اغلب اصولگرایان مجلس هم در مقابل دولت خاتمی تلاش می‌کردند منافع ملی را سرلوحه قرار دهند. در دوره احمدی‌نژاد هم تلاش شد با او کنار بیایند تا زودتر کارش آغاز شود. بعدها دیدیم که برخی از نمایندگان اصولگرای مطرح مجلس‌های وقت با برخی از طرح‌های دولت احمدی‌نژاد مخالفت کردند و کار به جایی رسید که در اواخر دوره دوم او، میان احمدی‌نژاد و علی لاریجانی بحث‌های علنی رخ داد. پس می‌توانم بگویم در آن زمان نیز باوجود برخی کجروی‌ها، بیشتر نمایندگان تلاش می‌کردند منافع مردم را مبنای بحث‌های خود قرار دهند.

یکی از انتظارات خود از مجلس فعلی را استفاده از ابزارهایی چون استیضاح دانستید. فکر میکنید تغییر افراد و جایگزینی آنها با افراد همتراز چقدر سودآور خواهد بود؟

به‌هرحال استیضاح از مهم‌ترین ابزارهایی است که نمایندگان مجلس به‌دست دارند و باید پیش از عمیق شدن مشکلات، عوامل ایجاد و تعمیق آن را پیدا کنند و آن را از بین ببرند. نکته درستی است که جایگزین افرادی که تاکنون تغییر کردند، افراد متفاوت نبودند و همچنان در بر همان پاشنه می‌چرخد، اما نمایندگان مجلس می‌توانند در جلسه رای اعتماد، از اعتماد کردن به افراد ناتوان و همسو با مسئول پیشین جلوگیری کنند. در هر حال هیچ وزیری نمی‌تواند بدون رای اعتماد مجلس کار خود را آغاز کند. با اینکه من هم بعید می‌دانم دولت حاضر باشد از افراد دیگری استفاده کند، در مقام یک نماینده مجلس، سازش کردن به‌جای پرداختن به مشکلات قابل‌قبول نیست.

21 ماه فعالیت و 6 تغییر در سطح مدیران کلان چه معنایی میدهد؟

6 تغییر در سطح کلان مدیریت اقتصادی در 21 ماه فعالیت نشان می‌دهد دولت رئیسی که در آغاز کار با اعتماد به‌نفس مدعی بود یک‌ساله مشکلات را حل می‌کند و می‌تواند به‌سرعت تورم را تک‌رقمی کند، متوجه دشواری سیاست‌گذاری در کشور شده است.

دولتی که روزی می‌گفت 7 هزار صفحه برنامه دارد، امروز از نوشتن برنامه هفتم توسعه هم ناموفق بیرون آمده و برنامه ششم برای دومین سال پیاپی تمدید شد. دولتی که می‌خواست چندماهه نرخ تورم را تک‌رقمی کند، در 2 سال گذشته رکورد بدترین تورم کشور را شکست و در سال گذشته نرخ تورم به گزارش بانک مرکزی بیشتر از 50 درصد شده است. اینها اتفاقات کوچک و پیش‌پا‌افتاده‌ای نیستند و اگر هم در ابتدا گفته می‌شد رئیسی و تیمش شعارهای بزرگ ندهند، به‌این دلیل بود که وقتی شعارهای بزرگ عملی نمی‌شوند، اعتماد اجتماعی شدیدا خدشه‌دار می‌شود. انتخاب وزرا و مسئولان دولتی هم نشان می‌داد فعلا از مشکلات و دلایل آن بی‌خبر هستند و صرفا افراد مورداعتماد و نزدیکان خود را برای اداره امور مدنظر دارند، به همین دلیل افرادی در سمت‌هایی قرار گرفتند که در اندازه آن نبودند و متعاقب آن سیاست‌هایی انتخاب کردند که اثبات اشتباه بودن آنها امروز نیاز به بحث جدی ندارد.

فکر میکنید یک تغییر واقعی در رویکردها چگونه و چه زمانی محقق خواهد شد؟

زمانی که بپذیرند بی‌تدبیری‌های داخلی مشکلات امروز را تشدید می‌کند و کشور از سر بی‌تدبیری دچار رکود تورمی شده است. از سوی دیگر رویکرد فعلی به مذاکرات هسته‌ای باید یکسره تغییر کند. هنگامی‌که آقایان شعار می‌دادند اقتصاد را به تحریم گره نمی‌زنیم، باید فکر این را می‌کردند که بدون توافق چگونه یک اقتصاد در محاصره را می‌توان اداره کرد. کسی در ظالمانه بودن تحریم‌ها تردیدی ندارد و کسی هم کتمان نمی‌کند ترامپ عهدشکنی کرد، اما به‌لحاظ منطقی هم نمی‌توان منکر نقش منفی تحریم‌ها شد. من فکر می‌کنم دولت زمانی به‌معنای واقعی تغییر می‌کند و در مسیر درست قرار می‌گیرد که مذاکرات جدی گرفته شود و تلاش دستگاه دیپلماتیک در راستای رفع آن باشد، وگرنه تداوم تحریم‌ها اجازه آزاد شدن انرژی بالقوه را نخواهد داد و مشکلات امروز را تشدید خواهد کرد. باید توجه کنیم وقتی شعار دادند که اقتصاد را به تحریم گره نمی‌زنیم، در واقع می‌گفتند ما کاری به تحریم‌ها نداریم و رفع آنها موضوعیت ندارد. این رویکرد امروز وقتی مرغ کیلویی 90 هزار تومان شده، هیچ حرفی برای مردم فقیرتر شده ایران ندارد و حتی امیدواری به تغییر این وضعیت را هم ایجاد نمی‌کند، به همین دلیل من فکر می‌کنم تغییر رویکرد در مدیریت اقتصاد علاوه بر تغییر نگاه‌ها در اداره اقتصاد باید در بخش‌های دیگر، از جمله وزارت امور خارجه هم دیده شود.

پیش از روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، برخی یکدست شدن قدرت را به فال نیک میگرفتند. دستاورد یکدست شدن قدرت در یک سال گذشته را چه میدانید؟

در حمایت از یکدست شدن قدرت بحث‌های گوناگونی مطرح می‌شد؛ از جمله اینکه وقتی کنترل امور دست جناحی باشد که قدرتمندتر است، با مشاهده ضعف‌های واقعی و چالش‌های ساختاری، به سمت رفع مشکلات خواهند رفت. این ایده را امروز می‌توانیم خوشبینانه و حتی متوهمانه بنامیم، چراکه در عمل تنها تغییری که رخ داد عمیق‌تر شدن مشکلات کشور بوده است./ روزنامه صمت