دستبردهای وحشتناک رفاقتی دزدان نقابدار!
ساعت3 بامداد بیست و یکم مرداد گذشته چند جوان پژو سوار نقابدار در حالی که سلاح جنگی و شکاری در دست داشتند، وارد یک مجموعه خرید و فروش اگزوز و کاتالیزور شدند. آن ها با تهدید به مرگ خانواده نگهبان و سرایدار این مرکز تجاری، مقادیر زیادی کاتالیزور و دیگر اموال را با شکستن قفل انبار به سرقت بردند. ساعت3 بامداد بیست و یکم مرداد گذشته چند جوان پژو سوار نقابدار در حالی که سلاح جنگی و شکاری در...
ساعت3 بامداد بیست و یکم مرداد گذشته چند جوان پژو سوار نقابدار در حالی که سلاح جنگی و شکاری در دست داشتند، وارد یک مجموعه خرید و فروش اگزوز و کاتالیزور شدند. آن ها با تهدید به مرگ خانواده نگهبان و سرایدار این مرکز تجاری، مقادیر زیادی کاتالیزور و دیگر اموال را با شکستن قفل انبار به سرقت بردند. طولی نکشید که گروهی از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و با دستورهای ویژه قاضی سجادی شهری (بازپرس شعبه 204 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) تحقیقات گستردهای را برای دستگیری عاملان سرقت مسلحانه آغاز کردند. آن ها پس از رصدهای اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته موفق شدند همه اعضای این باند خطرناک را دستگیر کنند و به مقر انتظامی انتقال دهند.
متهمان این پرونده در بازجوییهایی که زیر نظر سرهنگ وحید حمیدفر (رئیس دایره مبارزه با سرقت مسلحانه) صورت گرفت علاوه بر سرقت مسلحانه از کاتالیزور فروشی، راز سرقتهای دیگری را نیز در مشهد فاش کردند. آن چه میخوانید گفت وگوی کوتاه با برخی از متهمان این پرونده است.
خودت را معرفی میکنی؟ «ح» هستم و 28 سال دارم.
معتادی؟ تریاک مصرف میکنم.
سابقه کیفری هم داری؟ یک مورد شرب خمر.
چرا تصمیم به سرقت مسلحانه گرفتی؟ آن شب یکی از دوستانم به همراه چند دوست دیگرم دنبالم آمدند و من هم سوار بر خودروی خودم با آن ها همراه شدم. در بین راه پیشنهاد سرقت دادند که من هم در رودربایستی قرار گرفتم و قبول کردم. سپس به سراغ یکی دیگر از دوستانمان به نام «ر» رفتیم که او پشت فرمان خودروی من نشست و به طرف روستای گرجی حرکت کردیم.2 نفر از همدستانمان لباس بلوچی پوشیده بودند تا شناخته نشوند. وقتی به محل انبار کاتالیزورها رسیدیم آن ها با اسلحه به طبقه بالا رفتند که یکی از آن ها با اسلحه بالای سر نگهبان و خانوادهاش ایستاد تا سر و صدا نکنند، بعد هم وارد انبار شدیم و کاتالیزورها را به همراه مقدار زیادی خاک کاتالیزور و اموال دیگر سرقت کردیم. بعد از این ماجرا سوار بر خودروها شدیم و از محل فرار کردیم که آن ها مرا در بولوار رسالت پیاده کردند.
چند سرقت دیگر با اعضای باند انجام دادهاید؟ اولین بار بود که دستگیر شدم.
شما هم اسلحه داشتید؟ نه! فقط «الف» و «ح» کلت جنگی و وینچستر (سلاح شکاری) به همراه داشتند.
قرار بود چه مبلغی از این سرقت دریافت کنی؟ هیچی! من رفاقتی برای سرقت رفتم!
یکی دیگر از متهمان تبعه خارجی این پرونده نیز این گونه به سوالات پاسخ داد.
چند سال داری؟ 26 ساله هستم.
سابقه داری؟ بله! به خاطر نزاع و درگیری.
چگونه وارد باند سرقت مسلحانه شدی؟ دوستم «الف» ساعت 12 شب زنگ زد که کاتالیزورها را از کارگاه سرقت کنیم. من هم پشت فرمان یکی از خودروها نشستم و به روستای گرجی در جاده کلات رفتیم. آن ها اسلحه داشتند و در نیم ساعت همه اموال را از انبار سرقت کردیم و متواری شدیم. حدود 2هفته بعد که خبری از فروش کاتالیزورها نبود «الف» به من زنگ زد که مشتری پیدا کرده است. من هم قرار بود مقداری از کاتالیزورهای سرقتی را به عنوان نمونه ببرم که قیمت آن ها را تعیین کنند ولی قبل از فروش اموال سرقتی، ماموران آگاهی به سراغمان آمدند و من هم دستگیر شدم.
خودرو هم سرقت کرده اید؟ من خبر ندارم! فقط گفتند پلاک سرقتی است.
نقاب به چهره داشتید؟ بله!
اموال سرقتی دیگری هم به مالخر باند دادهاید؟ یکی دو تا.
قرار بود چه مبلغی در این سرقت مسلحانه دریافت کنی؟ 10 میلیون تومان
در سرقتهای دیگر هم شرکت داشتی؟ نه! پیشنهاد سرقت پلی استیشن مطرح شد ولی من نرفتم!
بر اساس این گزارش «الف» متهم مسلح نیز به سوالات خبرنگار خراسان چنین پاسخ داد.
چند ساله هستی؟ 28 سال دارم.
ماجرای سرقت مسلحانه کبوترها چیست؟ حدود یک ماه قبل با دوستانم به میدان نمایشگاه رفته بودیم که در آن جا یکی از آن ها پیشنهاد سرقت یک دستگاه پراید را داد که از خیابان نهضت سرقت کنیم. من مخالفت کردم ولی دوستم همچنان اصرار داشت که در همین هنگام «م» یکی از متهمان در پراید را باز کرد و به ما گفت: هل بدهید! سپس سوار بر پراید به بولوار کوثر رفتیم که دوستانم وارد منزل شدند و به درخواست «م» کبوترها را آوردند چون «م» گفته بود که من خودم مشتری برای فروش دارم!
چرا در سرقت از کاتالیزور فروشی لباس بلوچی پوشیده بودید؟ من 6 جیب مشکی به تن داشتم!
اما همدستانتان خلاف اظهارات شما را میگویند. آن ها درباره من دروغ میگویند! سرقت را آن ها انجام دادند من بیرون ایستاده بودم.
حاکی است تحقیقات کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت های مسلحانه پلیس آگاهی خراسان رضوی برای ریشهیابی جرایم اعضای این باند خطرناک با راهنماییهای قضایی همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان
هم اکنون دیگران می خوانند-
سقوط از ارتفاعات «کوزو» / ماجرای خودکشی مخوف جوانان در ساختمان های مسکن مهر
-
انفجار هولناک ساختمان 8 طبقه در مجتمع فرهنگیان شیراز / ماجرا چیست؟
-
ماجرای دختری که درتهران، از جاسوس آمریکایی باردار شد / برادر، خواهر را خفه کرد
-
پشت صحنه جنجالی پوست شیر; از روایت سکانس تجاوز تا حذف پانتهآ بهرام
-
جزییات پرونده سرقتهای سریالی باگرفتن فیلمهای مستهجن از زنان و مردان میانسال
-
ماجرای جنجالی حضور این دختر ایرانی در کاخ سفید | آرین طباطبایی کیست؟
-
راز جنازه تکه تکه شده زن جوان در چمدان | شوهر مشهدی با جنازه 1000 کیلومتر سفر کرد