دفاع از مهران با پای برهنه
هنوز عرق بازگشت از مرزهای غربی بر تنش خشک نشده بود که تابستان 77 برای مقابله با شرارت اشرار در شرق کشور راهی خطوط مرزی در جنوب خراسان گردید و در همین زمان به عنوان فرمانده تیپ جوادالائمه (ع) منصوب شد. ماموریتی که سه سال به طول انجامید و فضای بسیار امنی برای مردم خراسان در مرزهای شرقی به یادگار گذاشت.
به گزارش ایسنا، سومین روز از هفته وحدت به نام سردار شهید «رجب علی محمدزاده» نام گذاری شده است. به همین مناسبت مروری بر زندگی او خواهیم داشت.
رجبعلی دوم اردببهشت سال 1340 در روستای «نوده» خراسان شمالی به دنیا آمد. عشق به اهل بیت و حضور در هیئتهای عزاداری و به دوش کشیدن علم اباعبدالله الحسین از جمله ویژگیهایی است که یکی از دوستان دوران کودکی او همواره از آن یاد میکند. این عشق و علاقه تا سالهای آخر عمر شهید محمدزاده همراه او بود، به گونهای که حتی در سالهایی که مسئولیتهای سنگین بر عهده داشت، هرگاه در ایام عزاداری امام حسین علیهالسلام توفیق حضور در هیئت رزمندگان اسلام در بجنورد را پیدا میکرد، با شستن ظروف غذا ابراز خدمت و ارادت میکرد.
دوران نوجوانی و جوانی او با سالهای اوجگیری انقلاب اسلامیهمزمان بود و هنوز یاد و خاطره حضور او در مبارزه با رژیم ستمشاهی برای اطرافیانش زندهاست. پس از پیروزی انقلاب اسلامیو تشکیل بسیج، از نخستین کسانی بود که با شنیدن ندای امام خمینی (ره) برای پیوستن به این سازمان اقدام کرد.
آغاز جنگ تحمیلی فصل تازهای در زندگی سردار شهید محمدزاده رقم زد. سال 1361 رسما وارد سپاه شد. دفاع جانانه رجبعلی محمد زاده در تثبیت خط جزیره مجنون در عملیات «خیبر» در سال 1362زمینه آشناییاش را با سردار شهید نورعلی شوشتری فراهم کرد و این آشنایی تا لحظه شهادتش در پاییز 88 در سیستان و بلوچستان، او را همراه دیگر سردار بزرگ خراسانی نگه داشت.
رزمندگان خراسانی شرکت کننده در عملیات بدر در سال 1363، خاطره رشادت و شجاعت شهید محمدزاده را هنگامی که سردار شهید برونسی، فرمانده تیپ جوادالائمه به شهادت رسیده بود، در دفع حملات دشمن به خاطر دارند. بعد از عملیات بدر، به عنوان جانشین فرمانده یگان دریایی «لشکر 5نصر» به ادامه خدمت پرداخت. حضور ظفرمند در «عملیات والفجر 8» و دیگر عملیاتهای بزرگ و کوچک سپاه اسلامیدر جنوب و غرب مانند عملیاتهای «نصر6 و 8» و «بیتالمقدس2» و «کربلای 10» درعمق خاک عراق که به آزادی شهر حلبچه انجامید.
از دیگر خاطرات به جا مانده از حضور او در پستفرماندهی گردان خط شکن نصرالله است. بچههای گردان نصرالله به خوبی به یادمیآورند که «آقا رجب» در جریان تک مهران در بهار 65 با پای برهنه آر. پی. جی به دوش به شکار تانکهای دشمن میپرداخت. زخمی شدن شدید در جریان عملیات «کربلای4» او را برای مدتی از حضور در جبهه دور داشت، اما هنوز بهبودی کافی نیافته بود که بار دیگر در جمع رزمندگان گردان نصرالله حضور یافت و تا پایان دفاع مقدس از پای ننشست.
بعد از پایان جنگ تحمیلی، دوره عالی نظامی «دافوس» را با موفقیت پشت سر گذاشت و در آذر 1369 به عنوان رئیس ستاد تیپ جوادالائمه (ع) منصوب شد. از سال 1373 تا پایان 1376 به عنوان جانشین فرمانده این تیپ مسئولیت 90 کیلومتر از نوار مرزی با عراق را بر عهده گرفت.
هنوز عرق بازگشت از مرزهای غربی بر تنش خشک نشده بود که تابستان 77 برای مقابله با شرارت اشرار در شرق کشور راهی خطوط مرزی در جنوب خراسان گردید و در همین زمان به عنوان فرمانده تیپ جوادالائمه (ع) منصوب شد. ماموریتی که سه سال به طول انجامید و فضای بسیار امنی برای مردم خراسان در مرزهای شرقی به یادگار گذاشت.
سال 1381 به عنوان معاون عملیات لشکر 5 نصر مشغول بهکار شد. مسوولیتی که تا سال 1384 و تقسیم خراسان به سه استان ادامه یافت. تقسیم خراسان باعث شد تا مردم خراسان شمالی فرصت بیشتری برای استفاده از خدمات سردار شهید محمدزاده در کسوت فرماندهی تیپ جوادالائمه(ع) پیدا کنند، اما ناامنی در جنوب شرق کشور باعث شد تا این سرباز فداکار ولایت در معیت سردار شهید شوشتری راهی سیستان و بلوچستان گردد و مسئولیت تیپ مستقل سلمان و فرماندهی قرارگاه شهید حسنی را بر عهده گرفت. پس از ایجاد تغییرات ساختاری در سپاه، فرماندهی سپاه سلمان سیستان و بلوچستان به وی سپرده شد. آخرین مسئولیتی که در صبحگاه خونین 26 مهر 1388 با پرواز روح ملکوتیاش در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان به پایان رسید.
از این شهید گرانقدر دو فرزند دختر و یک فرزند پسر به یادگار مانده است.
انتهای پیام