دهه هشتادیها؛ امیدهای جدید برای خلق «رمان انقلاب»
حکیمیان با اشاره به ضعفهای موجود در شکلگیری رمان انقلاب گفت: بهترین آثار در حوزه رمان انقلاب را میتوان از نویسندگان دهه هشتادی انتظار داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات داستانی انقلاب اسلامی هرچند تلاش داشته تا در سالهای گذشته بخشی از ضعفهای موجود در این حوزه را مرتفع کرده و دریچههای جدیدی را به روی ادبیات معاصر ایران بگشاید، اما نتیجه حاصل شده چندان مطلوب اهل نظر نیست. حقیقت آن است که ادبیات داستانی این حوزه نتوانسته همپای دغدغهها، آرمانها و آرزوهای یک ملت حرکت کند و از این رو، همواره یک قدم از مردمش عقبتر حرکت کرده است. هرچند در سالهای گذشته بارقههای امیدوارکنندهای درخشیده است، اما آسمان ادبیات داستانی انقلاب اسلامی همچنان کمفروغ است. باوجود آنکه چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته، اما اثری همسنگ «دن آرام» یا «گذر از رنجها» و... باشد.
کارشناسان درباره چرایی این موضوع دلایل مختلفی را ذکر میکنند؛ از رنجی که نگاههای سیاسی بر ادبیات انقلاب وارد میکند، تا نبود نقدی آینهوار که کژیها و کاستیهای ادبیات این حوزه را یادآوری کرده یا فقدان نظریههای علمی در این باب و غیره و غیره. جریان داستاننویسی در حوزه انقلاب اسلامی با تلاشهای نویسندگانی چون زندهیاد امیرحسین فردی در حوزه هنری پایهگذاری شد، اما با وجود اهتمام نویسندگان به این حوزه و شرکت نویسندگان پیشکسوت و جوان و حتی نوقلم در رویدادهای ادبی مرتبط با آن، هنوز اثری که بتواند معرف کامل انقلاب از گذر روایت داستانی باشد، خلق نشده است.
هادی حکیمیان، نویسنده، معتقد است شکلگیری رمان انقلاب در مسیر یک جریان شکل خواهد گرفت. او در گفتوگو با تسنیم، در اینباره گفت: باید جریانی در مسیر شکلگیری رمان انقلاب ایجاد شود. تعدادی آثار در این زمینه نوشته شده، اما تا رسیدن به نقطه ایدهآل فاصله داریم.
وی ادامه داد: جملهای است که میگویند کار را که کرد، آن که تمام کرد. اما به نظرم کار را کسی انجام داده که شروع کرده است. مرحوم امیرحسین فردی با راهاندازی جشنواره داستان انقلاب آغازگر این مسیر بود؛ جشنوارهای که چند سالی است گویا برگزار نمیشود.
این نویسنده اضافه کرد: خاطرم هست که زندهیاد فردی به من میگفت «30 سال از انقلاب گذشته و در این مسیر کار خاصی انجام ندادهایم»، اگر هم بنشینیم کاری انجام نمیشود. برای رسیدن به آن نقطه ایدهآل، ما نیازمند تداوم کار در این حوزه هستیم، ممکن است در این مسیر هم آثار ضعیف و متوسطی هم منتشر شود، اما در نهایت کارهای قوی نیز خود به خود شکل خواهد گرفت.
حکیمیان از امیدهای جدید در حوزه ادبیات انقلاب گفت و افزود: من فکر میکنم بهترین آثار در حوزه رمان انقلاب را میتوان از نویسندگان دهه هشتادی انتظار داشت. لزوماً نباید انتظار داشته باشیم که این آثار توسط کسانی نوشته شود که شاهد ماجراها و وقایع انقلاب بوده و در این مسیر حضور داشتهاند؛ چه اینکه بهترین آثار درباره وقایع مهمی همچون جنگ جهانی دوم، سالها پس از آن و توسط افرادی ساخته شد که شاهد این واقعه نبودهاند.
وی ادامه داد: باید به نسل جوان برای حرکت در این مسیر فضا داده شود. آنها از فضای جنگ، انقلاب، شعارزدگی و مسائل پس از آن فاصله دارند و میتوانند با فراغ خاطر بیشتری به این موضوع بپردازند.
قوجق: نقدهای سیاسی، رمق ادبیات انقلاب را میگیرد / آرزویی به نام «رمان انقلاب»روایت انقلاب و چرایی پیروزی آن توسط مردم در قالب رمان و بیان هنری، از جمله تأکیدات مقام معظم رهبری طی دهههای مختلف بوده است. ایشان بارها با طرح نمونههای مختلف و کارهای درخشان برآمده از انقلاب روسیه، توجه اهالی هنر را به این سمت و سو سوق دادهاند. اما چرا روایت انقلاب در قالب رمان مهم است؟ برای پاسخ به این پرسش بخشهایی از سخنان مقام معظم رهبری را دراینباره در ادامه بخوانید:
این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کمکارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست!... وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا میکند، در طول 1015 سال، آنقدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف، راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایی که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند که از کتابهای آنها استفاده کنند! آنقدر فضای ذهنی پر شده است که روشنفکرهای خود کشورها مینشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب مینویسند!
در سه چهار دهه گذشته، چقدر ایرانیها درباره مبانی فکری انقلاب شوروی، بهزبان فارسی کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند؛ یعنی آنها آنقدر نوشتند که همه روشنفکرهایی که بهنحوی از لحاظ فکری با آنها ارتباط پیدا میکردند، از لحاظ فکری اشباع میشدند و بعد یک آدم مثلاً دستبهقلم و بافکر و روشنفکری، خودش میجوشید و مطالبی، غیر از ترجمههای فراوانی که از آثار آنها میشد، مینوشت، ما چهکار کردهایم؟ کاری که ما در این زمینه کردهایم، واقعاً خیلی کم است. گاهی انسان دلش نمیآید که بگوید در حد صفر، چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند، اما اگر نخواهیم ملاحظه این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر!
11 سال از انقلاب میگذرد، خوب بود که صدها نویسنده اسلامی، مبانی انقلاب را بنویسند... میبایست تربیت میکردیم که نکردیم. (دیدار با مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمی قم؛ 68/9/7)
وقت رسیدن به اثر برتر داستانی در حوزه انقلاب استو یا ایشان در جای دیگری میفرمایند: من گمان میکنم که هیچ تاریخی از انقلاب اکتبر شوروی نمیتواند گویایی آن رمانهایی را که در باب این تاریخ نوشته شده، داشته باشد. اگر شما این رمانها را خوانده باشید، میفهمید چه میگویم، مثلاً رمان «دن آرام» را در نظر بگیرید، نمیدانم شما آقایان این رمان را خواندهاید یا نه. این رمان یکی از رمانهای تبلیغاتی مارکسیستها در دوران اختناق رژیم شاه بود. این کتاب با اینکه رمان بود، اما بهعنوان تبلیغ آن را به همدیگر میدادند و مطالعه میکردند!... اینها بهقدری خوب نوشتند و انقلاب را خوب تصویر کردند که شما در این کتابها میتوانید ابعاد این انقلاب به آن عظمت را پیدا کنید.
آرزویی بهنام «رمان انقلاب»/ چرا «دن آرام» انقلاب هنوز نوشته نشده است؟البته نقطهضعفهایش را هم در همین کتابها میشود فهمید؛ اگرچه آن که نوشته، بهعنوان نقطهضعف ننوشته است. ما در این مقوله چه نوشتیم؟ البته چرا، یکچیزهایی نوشته شده است؛ آن هم دروغ! کتابی درباره انقلاب نوشته شده است؛ البته آن هم درباره همان چند صباح قبل از ورود امام (ره) به ایران، که آن هم خلاف واقع و دروغ است! ما که در این انقلاب و در این کوچه و خیابانهای تهران و جاهای دیگر بودیم، آن کتاب را که میخوانیم، میبینیم دروغ نوشته شده است؛ طبق نظرات خودشان برداشتند یک چیزهایی نوشتند. (دیدار با وزیر و مسئولان وزارت ارشاد 71/9/4)