دوئل آقازادههای خوب و بد
«آقازاده» سریالی که محصول سازمان اوج است از همان قسمت اول صدای سیاستمداران را درآورد.
روزنامه همشهری نوشت: پیشبینیها درست از آب درآمد. گفته بودند که دستپخت جدید سازمان هنری رسانهای «اوج» برای پخش در ویاودیها به مذاق خیلیها خوش نمیآید و با عبور از خطوط قرمز، صدای خیلیها را درمیآورد.
همان نخستین قسمت سریال تازهنفس «آقازاده» هم کافی بود تا صدای اهالی سیاست درآید. حسامالدین آشنا توییت کرده؛ «آقازادههای خوب میتوانند برای تأمین مالی پروژهای هنری علیه آقازادههای بد از بودجه عمومی استفاده کنند».
این تیکه سنگینی است به اوج که بهنظر میرسد با بودجه عمومی مثل یک کوه پشت حامد عنقا برای ساخت این سریال ایستاده و در ریخت و پاش برای آن سنگ تمام گذاشته است. این ریخت و پاش را میتوان هم در ترکیب بازیگرانی مثل امیرآقایی، امین تارخ، نیکی کریمی، امین حیایی، ثریا قاسمی، جمشید هاشمپور و... دید و هم در استفاده از لوکیشنهای پر زرق و برق و اتومبیلهای میلیاردی که قرار است روایتگر زندگی مسئولان و آقازادههایشان باشند.
داستان آقازاده، قصه دوئل «آقازادههای خوب» و «آقازادههای بد» است. این هم از زرنگی حامد عنقاست که میخواهد در سریالش، یکی به نعل بکوبد و یکی به میخ و بگوید که ماجرای زندگی سیاه برخی آقازادهها، یک روی سفید زندگی برخی دیگر را هم میتواند داشته باشد. اتفاقا ضعف سریال هم در همین قسمت اول و دوم، ترسیم فضای زندگی مطلقا سیاه و مطلقا سفید برای آقازادههاست.
عنقا در ترسیم آقازاده خوب و بد سریالش زیادی اغراق کرده و سراغ کلیشهایترین چیزهایی رفته که به ذهن میرسد؛ آقازاده بد ماشینهای سوپرلوکس سوار میشود و جت اختصاصی دارد و آقازاده خوب یک پراید فکسنی. آقازاده بد در خانههای لاکچری و ویلاهای رؤیاگونه زندگی میکند و مهمانیهایی آنچنانی میگیرد و آقازاده خوب در خانههای سنتی حیاطدار جنوب شهر با مهمانیهایی که با سلام و صلوات برپا میشود.
عنقا بعد از تجربه نسبتا موفق «قلب یخی» در شبکه نمایش خانگی و پیدا کردن یک همتیمی هماهنگ برای کارگردانی به نام بهرنگ توفیقی در تجربه ساخت سریالهای تلویزیونی «پدر» و «انقلاب زیبا»، حالا بهنظر میرسد خیلی خوب یاد گرفته که چطور رگ خواب مخاطب سریالهای ایرانی را بهدست بگیرد.
آقازاده دست گذاشته روی سوژهای که در سالهای اخیر زیاد خبرساز شده؛ زندگی لاکچری و پر از فساد مالی و اخلاقی ژنهای خوبی که هم به رانتهای اطلاعاتی دسترسی دارند و هم به پول بیتالمال. و البته پدرهایی که در زمان گرفتار شدن آقازادههایشان مثل آب خوردن میتوانند به دادشان برسند. به هر حال شاید قضاوت کردن درباره آقازاده زود باشد، اما از همین حالا میتوان گفت که این سوژه حساس و ملتهب در کنار شیوه روایت معکوس و موسیقی پرحجم و میانپردههای عجیب و غریب و استفاده وافر از هلیشات و... قرار است یک سریال متفاوتتر از آنچه این روزها در شبکه نمایش خانگی و ویاودیها مرسوم شده، پیش روی مخاطب قرار دهد.
سوژه ملتهب
شاید قضاوتکردن درباره آقازاده زود باشد، اما از همین حالا میتوان گفت که این سوژه حساس و ملتهب در کنار شیوه روایت معکوس و موسیقی پرحجم و میانپردههای عجیب و غریب و استفاده وافر از هلیشات و... قرار است یک سریال متفاوتتر از آنچه این روزها مرسوم شده، پیش روی مخاطب قرار دهد