شنبه 3 آذر 1403

دوراهی پذیرش مسئولیت و یا رفتن به جبهه

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
دوراهی پذیرش مسئولیت و یا رفتن به جبهه

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، علیرضا نوری در مهر 1331 در محله سردار در شهرستان ساری متولد شد. او از کودکی همراه پدرش به مسجد می‌رفت و بسیار پر جنب‌وجوش بود. وی سال 1350 از دبیرستان شریف در شهرستان ساری موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد. سپس به خدمت سربازی رفت و پس از پایان خدمت، در سازمان محیط‌زیست مشغول به کار شد. وی سال 1354 با شرکت در آزمون سراسری، در دانشکده پلی تکنیک در رشته مهندسی راه و ساختمان پذیرفته شد. مدتی بعد هم به استخدام راه‌آهن درآمد. او ابتدا کارمند راه‌آهن ساری بود، اما چندی بعد به تهران منتقل شد و در قسمت پل‌سازی و ساختمان راه‌آهن به‌عنوان تکنسین، مشغول به کار شد. علیرضا نوری در کنار آشنایی با امور فنی، طبع شعر هم داشت و سروده‌هایی از او باقی‌مانده است. او در مهر 1355 ازدواج کرد و در سال‌های سخت مبارزه با طاغوت، نقش مؤثری داشت. علیرضا نوری پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت حفاظت و نگهداری از تأسیسات راه‌آهن را بر عهده گرفت. همچنین کمیته انقلاب اسلامی راه‌آهن را تشکیل داد و فرماندهی آن را بر عهده گرفت. او انجمن اسلامی کارکنان راه‌آهن را نیز تأسیس کرد. سال 1358 هم به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و بعد از مدتی به‌عنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در راه‌آهن انتخاب شد. وی پیشنهاد پذیرش مسئولیت ریاست راه‌آهن را نپذیرفت و می‌گفت: در این شرایط که بچه‌ها به جبهه می‌روند، پیشنهاد مسئولیت برای من امتحان است که کدام را انتخاب کنم. من جبهه را می‌پذیرم. با آغاز تحرک گروهک‌های ضدانقلاب در انفجار لوله‌های نفتی در جنوب کشور، او به‌اتفاق جمعی از همکاران، به جنوب عزیمت کرد و کمیته انقلاب اسلامی را در راه‌آهن ناحیه جنوب تشکیل داد.

حضور در جبهه

با آغاز جنگ تحمیلی، هم با استفاده از تجربیات دوران سربازی، به یک گروه 72 نفره از نیرو‌های راه‌آهن، آموزش نظامی داد و آن‌ها را با نام 72 شهید کربلا، راهی جبهه‌های جنوب کرد. این گروه در محور سوسنگرد و بستان استقرار یافت و در شکستن محاصره سوسنگرد مشارکت داشت. فعال شدن پادگان نیرو‌های آموزشی در اتوبان قم نیز از دیگر اقدامات او بود. علیرضا نوری در عملیات کربلای 5، قائم‌مقام فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) بود. قبل از آن‌هم سمت‌های مختلفی بر عهده داشت. جانشینی فرمانده پایگاه ابوذر تهران، فرماندهی عملیات منطقه 1 ثارالله تهران، فرماندهی نیرو‌های قدس در اجرای مانور طرح لبیک یا خمینی، مسئولیت قرارگاه رمضان در جنوب و جانشینی فرمانده تیپ عمار لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص). مهربانی، انسان‌دوستی، پرکاری، داشتن پشتکار، نشاط و شادابی، امیدواری، ایثارگری، داشتن گذشت، پیگیر بودن در مبارزه، داشتن حسن ظن، دلسوزی برای مردم، ساده زیستی، داشتن علم و دانش، توانمندی در فن بیان، صبوری، مقاومت در کار‌های سخت و دشوار، داوطلب بودن برای انجام دادن اقدامات خطرناک و هوش و استعداد سرشار، از بارزترین ویژگی‌های علیرضا نوری بود.

قطع دست مانع از جهادش نشد

به گفته مادرش، علیرضا نوری 50 بار زخمی شد که 4 بار جراحتش خیلی عمیق بود، طوری که 3 تا 4 ماه تحت درمان و بستری قرار گرفت. یکی از این عملیات‌ها، عملیات آزادسازی تپه‌های الله‌اکبر در شمال غربی سوسنگرد بود که تصور می‌شد به شهادت رسیده است، اما با مراقبت‌های ویژه بهبود یافت. در عملیات والفجر مقدماتی در سال 1361 نیز براثر انفجار مین، دست راستش قطع شد، اما هیچ‌یک از این آسیب‌های جدی او را از تلاش و فداکاری بازنداشت. علیرضا نوری وصیت‌نامه‌اش را در سوم دی‌ماه 1365 نوشت و دیدگاه‌ها و عقاید خویش را در آن بیان کرد؛ گویا به او الهام شده بود که شهادتش نزدیک است. همچنین سه روز قبل از شهادتش، همسرش را آماده و او را به الگوبرداری از حضرت زینب کبری (س) در مصیبت حضرت سیدالشهدا (ع) توصیه کرد.

شهادت

سرانجام او پس از 6 سال تلاش و مبارزه در جبهه‌های حق علیه باطل، در 9 بهمن‌ماه 1365 هنگام پاتک شدید دشمن، روی پل کانال ماهی در شلمچه (عملیات کربلای 5) به شهادت رسید. وی در حال انتقال یک مجروح بود که براثر انفجار خمپاره و اصابت ترکش آن به خودرو حامل مجروح، از ناحیه سر و سینه زخمی شد و به یاران شهیدش پیوست.

منبع:

شیری، حجت، اطلس لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، 1400، صفحه 215.