سه‌شنبه 6 آذر 1403

دین‌ستیزان و «مصادره راهبران دینی»!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع

به گزارش مشرق، احمدحسین شریفی، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) مطلبی را با عنوان دین‌ستیزان و «مصادره راهبران دینی»!، در کانال خود در ایتا منتشر کرد و نوشت:

یکی از خیانت‌های بزرگ دین‌ستیزان از اواخر دوران قاجاریه تا زمان حاضر این بوده و هست که با سوء استفاده از جهل مردم و بی‌تفاوتی بسیاری از عالمان دینی، بزرگان عرفان و ادب و اخلاق ایرانی را که قرن‌ها به عنوان راهبران دینی و اخلاقی و الگوهای عرفان و حکمت اسلامی شناخته می‌شدند، به عنوان مدافعان «می» و «شراب» و «همجنس‌بازی» و «لاابالی‌گری جنسی» و مخالفان «فقه» و «شریعت» و «مناسک دینی» و «حکومت دینی» و اخیراً نیز به عنوان «مخالفان قدیمی حجاب اجباری!» را معرفی کرده و می کنند!

بزرگانی چون فردوسی و سعدی و مولوی و حافظ در رأس این دستبردهای ناجوانمردانه بوده و هستند.

فی‌المثل مدتی است عده‌ای از دین‌ستیزان با استناد به کتاب تاریخ ادبیات ایران، نوشته ادوارد براون، داستان خاک‌سپاری حافظ را چنین دین‌ستیزانه بافیده‌اند:

« از دنیا می‌رود ار می‌ریزند ، به این !

برمی‌خیزند. ، می‌دهد ...

می‌دهند

می‌کند می‌شود:

َِ

می‌شوند می‌افکنند. پیکر حافظ انجام می‌شود ...»

این در حالی که است که

اولاً، در زمان وفات حافظ اساساً هنوز کتابی با عنوان «دیوان حافظ» وجود نداشته است! حافظ در زمان خود مجموعه اشعار و غزلیاتش را گردآوری نکرده بود؛ و بعدها یکی از شاگردانش به نام محمد گلندام با سختی‌های فراوانی اقدام به این کار کرد.

ثانیاً، مسأله تفأل به دیوان حافظ از مسائل متأخر است و در آن زمان اساساً چنین فرهنگی در میان عوام مردم وجود نداشته است؛

ثالثاً، هیچ مخالفتی با محل دفن حافظ وجود نداشته است؛

رابعاً، به دلیل جایگاه دینی و عرفانی و معنوی و قرآنی حافظ، جنازه او را در بهترین جای مصلای شهر دفن کردند؛

خامساً، حافظ در زمان خودش از مفسران و حافظان قرآن و حدیث شناخته می‌شده است و نه بی‌دین و شراب‌خوار! و مخالف حجاب و ضد ولایت فقیه!

یکی از اساتید بزرگ حافظ متکلم و اندیشمند بزرگ اسلامی میرسید شریف گرگانی بود که «هرگاه در مجلس درسش شعر خوانده می شد می گفت به عوض این ترهات به فلسفه و حکمت بپردازید. اما چون شمس‌الدین محمد می رسید، علامه گرگانی می پرسید: بر شما چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانید. شاگردان علامه به وی اعتراض می کردند: این چه رازی است که ما را از سرودن شعر منع می کنی ولی به شنیدن شعر حافظ رغبت نشان می دهی؟ و استاد در پاسخ می گفت: شعر حافظ همه الهامات و حدیث قدسی و لطایف حکمی و نکات قرآنی است.»

و سادساً، اساساً چنین دروغی در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» ادوارد براون وجود ندارد! بلکه یک دروغ دیگری است که خود وی هم تصریح کرده است که از منبع نامعتبری آن را نقل می کند!

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.