دیپلماسی آب در تعلیق
با وجود تاکید دولت چهاردهم بر دیپلماسی آب و رایزنیهای مکرر با همسایگان بهویژه افغانستان، مساله حقآبه رودخانههای مرزی بهخصوص هیرمند و هریرود همچنان یکی از چالشهای حلنشده روابط ایران با این همسایه شرقی به شمار میرود. درحالیکه ایران از تشکیل کمیتههای فنی و گفتوگوهای مستمر خبر میدهد، هنوز نشانی از گشایش واقعی در این پرونده دیده نمیشود. «دنیایاقتصاد» در گزارشی با بررسی حقآبههای...
حقآبه هیرمند یکی از موضوعاتی است که همچنان مسالهای مهم بین تهران و حاکمان کابل به شمار میرود. با رفتن حاکمان قبلی و به قدرت رسیدن طالبان هنوز که هنوز است، حقآبه هیرمند از چالشهای اصلی ایران و همسایه شرقیاش به شمار میرود. بهرغم تاکید وزارت خارجه دولت چهاردهم بر مولفه محوری دیپلماسی آب و تماسها و رفتوآمدهای منظم با حکومت طالبان، اما در واقعیت اتفاقی در حقآبه ایران روی نداده است. این مساله ریشهای تاریخی دارد و معاهده آب رود هیرمند بین ایران و افغانستان در سال 1351 به امضا رسید. درواقع این پیمان، یکی از پیمانهای مهم منطقهای در حوزه تقسیم منابع آب مشترک است. این توافقنامه در تاریخ 22 اسفند 1351خورشیدی (13مارس 1973) میان دولتهای وقت ایران و دولت افغانستان به امضا رسید.
ایران علاوه بر افغانستان، با چند کشور دیگر نیز در زمینه دیپلماسی آب و حقآبه چالشها و مسائل حلنشدهای دارد. این اختلافها بیشتر مربوط به رودخانهها و منابع آبی مشترک است که از مرزهای ایران عبور میکنند. از جمله با ترکیه، عراق، ترکمنستان و پاکستان. اما بیشترین تنش سیاسی و زیستمحیطی مربوط به دو پرونده است: هیرمند افغانستان و پروژههای سدسازی ترکیه روی دجله و ارس که نیازمند توجه جدیتر به مقوله دیپلماسی آب با همسایگان است. با این وجود، این چالش همچنان به دلیل بهانهتراشی و خلف وعده کابل حلوفصل نشده است و رایزنیها نیز ادامه دارد. در این راستا روز یکشنبه وزیر امور خارجه ایران در ادامه تماسهای خود با مقامات طالبان درباره ضرورت تعامل و همکاری برای تامین حقآبههای ایران با وزیر خارجه افغانستان گفتوگو کرد. سیدعباس عراقچی صبح یکشنبه در تماس تلفنی با امیرخان متقی در خصوص همکاریهای دوجانبه و نیز تنشهای اخیر بین پاکستان و افغانستان و روند مذاکرات فیمابین دو کشور گفتوگو و تبادل نظر کرد.
در عین حال روز گذشته اسماعیل بقایی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی، تاکید کرد: «ما نسبت به هرگونه افزایش تنش در مرزهای شرقیمان حساس هستیم؛ نه فقط به دلیل همسایگی، بلکه به این دلیل که همسایگان شرقی ما، پاکستان و افغانستان، دو کشور مسلمان و دارای رابطه بسیار دیرپای تاریخی، فرهنگی و دینی با ما هستند.» بقایی افزود: «هرگونه ناامنی در مرزهای شرقی ما، امنیت را در کل منطقه متاثر میکند. به همین دلیل، از همان ابتدای بروز تنش، ما طرفین را به خویشتنداری دعوت کردیم و اعلام آمادگی کردیم که ظرفیتهای خودمان را جهت رفع تنش میان دو کشور به کار بگیریم.»
گشایشی در راه است؟
همچنین کمتر از یک ماه پیش بقایی در خصوص برنامههای دستگاه دیپلماسی کشور برای تامین حقآبه استانهای شرقی از رودخانههای هیرمند و هریرود در سال آبی جدید، درحالیکه سال گذشته این سهم تنها 16درصد محقق شده، همچنین عدم تحقق سهم آبی خراسان و کلانشهر مشهد از هریرود و تاثیر نبود یک رژیم حقوقی مدون و توافقشده بین دو کشور در مورد این رودخانه، تاکید کرد که «ما نسبت به عملکرد افغانستان در زمینه حقآبهها ناراضی هستیم»، و «ما از هر فرصتی استفاده کردهایم تا مقامات ذیربط در افغانستان را مجاب کنیم به تعهدات خود هم طبق معاهده هیرمند که مشخص است و هم هریرود عمل کنند.»
بقایی همچنین با اشاره به سفر اخیر کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و امور بینالملل وزارت امور خارجه، به کشور افغانستان و مذاکراتش با مقامات حکومت سرپرستی افغانستان گفت: «این سفری مهم بود و در جریان آن درباره سه موضوع مهم مذاکرات جدی صورت گرفت که یکی از آنها موضوع حقآبهها و اجرای توافقات صورتگرفته در این زمینه بود.» سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور خاطرنشان کرد که در این مذاکرات و دیدارها تفاهم شد در مدت کوتاهی کمیتههای فنی مرتبط با مساله حقآبه از سوی دو کشور تشکیل شده و نشستهایی برای بررسی وضعیت موجود و اجرای توافقات داشته باشند. وی افزود: «در جریان این سفر بهصورت فنی و مشخص نکات مدنظر ما به طرفهای افغانستانی بیان شده و امیدواریم از قبل این مراودات بتوانیم حقآبه ایران را از دو رودخانه تامین کنیم.»
امیدواری به وعدههای پوچ
همچنین هفت بهمنماه 1403 بود که وزیر خارجه کشورمان راهی افغانستان شد و در آن کشور با مقامات حکومت طالبان درباره مسائل مهم فیمابین از جمله تامین حقآبه هیرمند، مسائل امنیتی و بازگشت مهاجران غیرقانونی افغان به کشورشان رایزنیهایی انجام داد. با وجودی که از آن زمان تا به حال درباره بحث بازگشت مهاجران غیرقانونی برخی رخدادهای مثبت را شاهد بودهایم، اما در خصوص حقآبه هنوز شاهد تحول خاصی نیستیم.
عراقچی در آن زمان در خصوص بحث حقآبه به خبرنگاران گفته بود که بحث آب، بحثی جدی بود و الحمدلله رویکرد طرف مقابل رویکرد سازندهای است. وزیر خارجه افزود: «هم رئیسالوزرا و هم سرپرست وزارت خارجه تاکید کردند که حقآبه ایران بر اساس معاهده هیرمند داده خواهد شد و حتی بالاتر از آن تعبیر بسیار زیبایی را که داشتند این بود که حتی اگر معاهده هم نبود وظیفه شرعی و انسانی ما حکم میکرد که آب را به ایران برسانیم.»
وی در بهمن سال گذشته تاکید کرد که یکسری نکات فنی وجود دارد که باید رفع شود. البته بارشها هم موثر است و پدیده خشکسالی پدیدهای است که کل منطقه را در بر گرفته ولی اینکه خشکسالی واقعا در چه سطحی است و آب چه میزان است خود این یک بحث فنی است که باید به صورت دوجانبه حلوفصل شود؛ در این خصوص توافقاتی صورت گرفته، اصل قضیه مورد تایید دوستان ما در کابل است و انشاءالله با پیگیریهایی که خواهد شد امیدواریم این امر حل و فصل شود. هر چند از بهمن سال گذشته تا به امروز تحول مهمی در این خصوص رخ نداده است.
سرنوشت پرچالش توافق هیرمند
دکتر نوذر شفیعی *در پاسخ به این پرسش که آیا در موضوع حقآبه با افغانستان پیشرفت خاصی رخ داده یا خیر، باید تاکید کرد این مساله باید با خود وزارت خارجه مطرح شود. ولی طبق اطلاعاتی که بنده دارم آنچه نشان دهد در جهت اجرایی شدن توافقنامه شفیق - هویدا یا در چارچوب مکانیسمهای دیگر اتفاقی در این حوزه افتاده باشد، وجود ندارد. ضمن اینکه اگر در مقطعی از زمان مانند زمستان سال گذشته خوشبینیهایی درباره باز شدن آب رودخانه هیرمند به سمت ایران مطرح بود، این مساله از تغییرات فصلی و آب مازاد سد ناشی میشد که به نام حقآبه به ایران فروخته شد.
طی بیش از یک سال گذشته آقای عراقچی به علاوه سایر معاونانش و بخشهای مختلف دولت با طالبان وارد مذاکره شدهاند و حرفهای خوب و بهظاهر انساندوستانه و مبتنی بر حسن همجواری از طرف طالبان زده شد، ولی در عمل اتفاق مهمی حادث نشده که آن را نشانه یک تغییر در رویکرد طالبان نسبت به مقوله آب بدانیم. در پاسخ به این پرسش که آیا رویکرد طالبان اینگونه است یا دولتهای پیشین هم با همین دستفرمان جلو میرفتند، میتوان گفت دولت جمهوریت یعنی دولت 20ساله اشرف غنی هم نهتنها نگرش مثبتی به این موضوع نداشت، بلکه اساسا یک نگرش منفی داشت. به نظر میرسد امروز طالبان نیز همان مشی را دنبال میکنند و بهانههای حقوقی مختلفی را مطرح میکنند تا وظیفه خود را انجام ندهند. در توافقنامه مربوط به حقآبه هیرمند، آمده است که «در سالی با بارش نرمال»، و طالبان این بارش نرمال را مبنا قرار میدهد و میگوید بارش نرمال نبوده و لذا نمیتوانند قرارداد را اجرایی کنند. بنابراین با توسل به خود قرارداد، از تعهداتی که دارند شانه خالی میکنند.»
* دانشیار دانشگاه تهران
الزامات موفقیت دیپلماسی آب
دکتر سمیه مروتی*تحلیل وضعیت نشان میدهد که پیشرفت دیپلماسی آب، در مقیاس عملی با سه لایه چالش اساسی مواجه است: نخست، فقدان مکانیسمهای اجرایی الزامآور و نظارت مستمر که اجرای حقآبه را تضمین کند؛ دوم، پیچیدگی سیاسی داخلی افغانستان و سوم، نقش آب بهعنوان ابزار قدرت و مشروعیت برای طالبان. طالبان، برخلاف دولت جمهوری پیشین، در برخورد با حقآبه ایران سختگیرانهتر عمل میکنند؛ زیرا کنترل منابع آب، نهتنها به تثبیت نفوذ داخلی در ولایات جنوب و شرق افغانستان کمک میکند، بلکه امکان استفاده از آن بهعنوان ابزاری برای چانهزنی در تعاملات منطقهای و دیپلماتیک را فراهم میآورد. همچنین پروژههای سدسازی و مدیریت مخازن، بخشی از راهبرد توسعه و امنیت ملی طالبان است و برداشت بیش از حد منابع، ناشی از اولویت دادن منافع داخلی و مشروعیت سیاسی به تعهدات بینالمللی است.
از منظر ایران، مدیریت بحران آب هیرمند مستلزم یک راهبرد چندسطحی و جامع است. نخست، تقویت دیپلماسی مستقیم و فعال با طالبان و بهرهگیری از میانجیهای منطقهای ضروری است تا پایبندی عملی به حقآبه تضمین شود. همزمان، ایران میتواند از سیاست مشروطسازی بهره گیرد؛ بدین معنا که همکاری یا عدم همکاری طالبان در موضوع آب، بر نحوه تعامل ایران در سایر حوزههای سیاسی و اقتصادی نیز تاثیرگذار خواهد بود و در صورت مقاومت، امکان تعلیق یا تعدیل سطح همکاریها بهطور شفاف مورد تاکید قرار گیرد. این رویکرد اهمیت راهبردی مساله آب برای ایران را برجسته میکند، چرا که در شرایط اقلیمی کنونی، آب یک موضوع امنیتی، زیستی و مرتبط با امنیت انسانی است و دولت ایران نمیتواند نسبت به آن رویکرد مماشاتآمیز اتخاذ کند.
در مرحله دوم، ایران میتواند با استناد به معاهده 1347هیرمند و اصول بینالمللی حقوق آبهای مشترک، بهویژه اصول استفاده منصفانه و معقول و ممنوعیت ایجاد آسیب جدی به کشور پاییندست، از ابزارهای فشار حقوقی و دیپلماتیک مشروع بهره گیرد و بدین ترتیب چارچوب قانونی و اخلاقی اقدامات خود را تقویت کند.
در مرحله سوم، اقدامات فنی و مدیریتی داخلی اهمیت حیاتی دارد. بهینهسازی مصرف آب، مدیریت منابع زیرزمینی و توسعه سامانههای نوین آبیاری میتواند فشار بر جریان رودخانه را کاهش دهد و انعطافپذیری ایران در مواجهه با کمبود منابع آبی را افزایش دهد. ترکیب این سه سطح - دیپلماسی فعال، فشار حقوقی و مدیریت داخلی منابع - میتواند به ایران امکان دهد هم از حقآبه خود دفاع کند و هم پیامدهای انسانی و امنیتی بحران آب را در استانهای شرقی به حداقل برساند.
در نهایت، مساله آب هیرمند نه صرفا یک چالش فنی یا حقوقی، بلکه آینهای از تعاملات پیچیده قدرت، امنیت ملی و مشروعیت داخلی در افغانستان و پیامدهای انسانی و اقتصادی در ایران است. موفقیت دیپلماسی آب ایران مستلزم پایان سیاست مماشات همزمان با دیپلماسی فعال، فشار حقوقی، همکاری منطقهای و مدیریت داخلی منابع است تا هم طالبان را به رعایت تعهدات قانونی ترغیب کرده و هم بحران انسانی و زیستمحیطی شرق ایران را کاهش دهد.
* پژوهشگر ارشد مسائل شبهقاره