سه‌شنبه 6 آذر 1403

راغفر: اصلاح قیمت بنزین جرقه‌ای بر انباشت نارضایتی‌های اقتصادی بود

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
راغفر: اصلاح قیمت بنزین جرقه‌ای بر انباشت نارضایتی‌های اقتصادی بود

حسین راغفر اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا تهران گفت: اصلاح قیمت بنزین، جرقه‌ای بر انباشت نارضایتی‌ها از سیاست‌های اقتصادی 30 سال گذشته بود که احساس تبعیض ناشی از همین سیاست ها ارزیابی می‌شود.

ایرنا نوشت: واکنش‌ها به اصلاح قیمت بنزین که بر اساس مصوبه شورای عالی هماهنگی سران قوا از بیست و چهارم آبان ماه 98 به اجرا گذاشته شد، در شهرهای مختلف اشکال متفاوت داشت.

در برخی شهرها این واکنش‌ها تنها در حد تجمع بود و در برخی شهرها با ایجاد ترافیک همراه شد اما در این میان، برخی افراد در شیراز خسارت سنگینی به اموال عمومی این کلانشهر وارد کردند.

حسین راغفر اقتصاددان در گفت‌وگو با ایرنا علت اصلی اعتراض‌های اخیر به اصلاح قیمت سوخت را نه افزایش قیمت حامل‌های انرژی که کاسته شدن از آستانه تحمل مردمی دانست که عمدتا متعلق به طبقه ضعیف و متوسط جامعه هستند و سیاست‌های اقتصادی غلط از پس از جنگ تحمیلی، زندگی آن‌ها را دستخوش تغییر کرده است.

گفت‌وگوی صریح با این استاد دانشگاه را در ادامه می‌خوانید:

علل و عوامل بروز ناآرامی‌های اخیر چه بود، آیا در این میان می‌توان گفت از منظر جغرافیایی، سن، قومیت یا دیگر ویژگی‌های متمایزکننده هر منطقه تفاوتی در نحوه اعتراضات وجود داشت؟

راغفر: خیر؛ چراکه اعتراض درواقع به مساله بنزین نبود. دستکم سه دهه است که فشارهای اقتصادی ظرفیت‌های گروه‌های پایین جامعه را مستهلک کرده و درباره شیراز هم گروه‌های پایین‌دست و محروم جامعه درگیر اعتراضات بودند؛ البته همه شهرها به‌ویژه شهرهای مهاجرپذیر مستعد این بحران بوده و هستند؛ اما افزایش قیمت بنزین تنها جرقه‌ای بود بر انباشت نارضایتی‌ها از سیاست‌های اقتصادی 30 سال گذشته؛ بنابراین ریشه‌های متفاوتی در آن نمی‌بینم.

سیاست‌هایی که از آن نام بردید، بر اساس چه اصولی شکل گرفته‌اند و چگونه تاکنون ادامه یافته‌اند که چنین حاصلی داشته باشند؟

راغفر: این اتفاقات در واقع پیامدهای سیاست‌های اقتصادی بعد از جنگ است. این سیاست‌ها با اشکال دیگر تبعیض در جامعه همراه شد و زمینه‌های بروز نارضایتی را فراهم کرد. همه شاخص‌های اجتماعی ما در این سه دهه سقوط کرده است. رشد جرم و جرایم، نابرابری‌ها، فقر، رشد حاشیه‌نشینی یا اسکان غیررسمی، طلاق، اشکال مختلف نزاع و خشونت و حتی فرار مغزها و فرار سرمایه‌ها از کشور، همگی اشکال مختلف ناهنجاری‌های ناشی از سیاست‌های اقتصادی بودند. در این شرایط بیش از همه به گروه‌های پایین جامعه فشار وارد می‌شود؛ از این رو این اتفاق چندان غیرمترقبه نبود و همچون تبعات افزایش قیمت ارز در دی‌ماه 96 این انتظار را داشتیم؛ البته آن اعتراض ابعاد محدودتری داشت و به سرعت هم جمع شد، اما به معنای خاتمه یافتن نارضایتی‌ها نبود؛ بلکه هشیاری مردم از اینکه دیگران یا معاندین کشور نتوانند از خواسته‌هایشان استفاده کنند آن را به اتمام رساند. اعلام افزایش قیمت بنزین هم، بهانه‌ای بود که این دمل چرکین که سه دهه عمدتا در مناطق محروم کشور انباشته شده، ظرفیت مقاومت گروه‌های کم‌درآمد جامعه را مستهلک کند.

برخی اصلاح نرخ سوخت را یک جراحی اقتصادی گریزناپذیر می‌دانند، آیا این اتفاقات اخیر ناشی درد جراحی اقتصادی است؟

راغفر: افزایش نرخ سوخت و اتفاقات تابع آن جراحی اقتصادی نیست. شکل‌گیری دمل‌های چرکین متعدد است بر بدن جامعه در اثر سیاست‌های اقتصادی. ظرف این سه دهه شاهد تغییر ایدئولوژی در جمهوری اسلامی بوده‌ایم. این تغییر ایدئولوژی به معنای رویگردانی از حمایت از گروه‌های محروم در دهه اول انقلاب و فراموشی اتکا به پایگاه‌های بخش‌های مولد جامعه و نیروهای کار بعد از جنگ است؛ بر همین اساس شاهد تغییر جهتی ناگهانی بودیم و شعارها از عدالت اجتماعی به سمت حمایت از سرمایه پیش رفت. سلطه سرمایه‌های تجاری ریشه‌ای تاریخی در ایران دارد و باعث شده فرصت‌ها و ظرفیت‌های کشور به‌شدت نابرابر توزیع شود که باعث شده همزمان با رشد فقر و نابرابری و اشکال مختلف مصیبت‌های گروه پایین جامعه، شاهد شکل‌گیری گروه‌های ابرثروتمندی باشیم که در تاریخ معاصر ایران بی‌سابقه‌اند.

بر این اساس، وضعیت اقتصادی و ناگواری‌های اجتماعی درهم‌تنیده را باید دلیل بحران فعلی دانست؟

راغفر: نحوه اشرافی‌گری متعفن، انگلی زیستن و از منابع عمومی بهره گرفتن اقشار خاصی بدون اینکه تولیدی در جامعه داشته باشند و زندگی براساس زد و بند اصلی‌ترین دلایل بحران اجتماعی است که هویت نسل جوان را به چالش کشیده است. رژه این اشرافیت متعفن در خیابان‌های شهرهای بزرگ که سوار بر خودروهای چندصد میلیونی و میلیاردی می‌شوند، اعلام حضور جوانانی که تمام هنرشان تعلق داشتن به خانواده‌ای ثروتمند است که ثروتش را نه از روی تلاش و سخت‌کوشی و نوآوری که از رانت به دست آورده است، پنهان شدنی نیست و از قضا این عرصه گسترده رژه اشرافیت در مقابل دید مردم روی می‌دهد که هویت و شخصیت جوان آسیب‌دیده را به چالش می‌کشد و خشم و خصومت را در دل او می‌کارد.

راه حل گذر از این بحران چیست؟

راغفر: راه‌حل اتفاقا مساله جراحی اقتصادی است. نوعی بازگشت به ارزش‌های اولیه انقلاب اسلامی، یعنی عدالت اجتماعی و آزادی‌های مثبت در جامعه است؛ یعنی فراهم آوردن فرصت‌های رشد و فرصت دسترسی به امکانات مثل آموزش و پرورش، بهداشت و اخذ مالیات از این گروه‌هایی که از این درآمدهای بادآورده منتفع شده‌اند. اگر این روند تغییر نکند باید در آینده نه چندان دور شاهد انفجار بزرگ‌تر و گسترده‌تر باشیم. این یک هشدار بسیار جدی به مسوولان کشور بود که در سیاست‌های سه دهه گذشته که مسوول ناهنجاری‌ها، رشد فساد، اشکال مختلف فقر و نکبت گروه‌های کثیری از جامعه است، بازنگری کنند؛ در غیر این صورت باید انتظار انفجارهای بزرگتری داشته باشیم.

جنس اعتراضات از لحاظ شدت خشونت و تهوری که در آن بود بی‌سابقه بود، بر این اساس تفاوت بحران 96 و 98 را چه دیدید؟

راغفر: بحران 96 ظرفیت‌های جمعیت کثیری ازجامعه را به شدت وباسرعت کاهش داد. از دی ماه 96 تاکنون مردم به دلیل تضعیف قدرت خرید به دلیل تضعیف پول ملی و رشد تورم بی‌سابقه و شوک ارزی بی‌سابقه در تاریخ معاصر ایران، ظرفیت‌های ذخیره‌ای‌شان را از دست دادند؛ لذا تحمل شوک دیگری وجود ندارد. ضمن اینکه اعتمادی هم وجود ندارد به اینکه آیا این آخرین شوک است و این تفکر بیش از هر چیز بر انتظارات مردم از آینده اثر می‌گذارد. اگر مردم می‌دانستند این آخرین باری است که حاکمیت دست در جیبشان می‌کند و می‌خواهد ضعف‌های مدیریتی خود را جبران کند، قطعا مردم واکنش متفاوتی داشتند؛ اما چون انتظار دارند چرخه غلط کسری بودجه دولت و در پی آن افزایش قیمت حامل‌های انرژی و دوباره از سر نو تکرار این فرایند رخ داد، احساس می‌کنند کسی به فکر آن‌ها نیست؛ به همین دلیل این مشکل درمقایسه با گذشته گسترده تر و خشن تر شد و ضمنا باید این را افزود که دیگرانی همچون گروه‌های معاند روی این محیط ویروسی شده سرمایه‌گذاری می‌کنند و این بار هم این کار را کرده‌اند که این اتفاق نیز می‌تواند کماکان باعث آلوده‌تر شدن اقتصاد و اجتماع شود.