راه برون رفت از یک بام و دو هوایی تلویزیون و نمایشخانگی / چرا به بیننده شکلات تلخ میدهند؟
لفافیان کارگردان سریالهای تلویزیون درباره معضلِ یک بام و دو هوایی تلویزیون و نمایشخانگی، راه برونرفت از آن و همچنین دستمزدهای نجومی نکاتی را مطرح کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حسن لفافیان را با «کلبهای در مه»، «به رنگ خاک» و «دردانههای خلیج فارس» به یاد میآوریم. کارگردانی که چندی پیش «حکم رشد» را روی آنتن داشت و از شبکه سه سیما پخش شد. این سریال توانست در نظرسنجی نیمه دوم خردادماه مرکز تحقیقات صدا و سیما عنوان پربینندهترین سریال را به خودش اختصاص دهد.
موضوعِ این سریال در این چند وقتِ اخیر، به یک جریانِ مرسوم در میان چند سریالِ خانگی و پیش از آن در یک فیلم سینمایی جشنواره فیلم فجر تبدیل شده بود. اما نحوه پرداخت سینما، نمایشخانگی و تلویزیون بسیار متفاوت و گاهی اوقات همراه با تناقض بوده است. همان نکتهای که حسن لفافیان نویسنده و کارگردان به آن اشاره کرد که در پلتفرمها به این نوع مسائل اجتماعی غیررئال پرداخته میشود. من اعتقاد دارم خانوادهها باید معضلات را ببینند و نوعی آگاهسازی اتفاق بیفتد اما نباید آنها را نگران کنیم که امنیتی وجود ندارد. امنیت را هم باید نشان دهیم.
این یک بام و دوهوایی تلویزیون و نمایشخانگی در بسیاری آثار دیگر دیده میشود و همچنین بالا بردنِ نرخ بازیگران و عواملِ فیلمها و سریالها که کار را برای تهیهکنندگان تلویزیون سخت کرده است؛ لفافیان درباره این موضوع به خبرنگار تسنیم گفت: اتفاقی که الان به وجود آمده خصوصاً قیاسِ میان پلتفرمها و تلویزیون را باید مدیران به طور جدی ورود کنند. در وهله اول همه سازندگان و تهیهکنندگان و عواملِ کار فرهنگی و هنری بدانند در جامعهای به نام ایران زندگی میکنیم و زیرچترِ نگاه حکومت جمهوری اسلامی هستیم. همه نگاه فرهنگیمان باید از یک زاویه بیرون آید و وقتی فیلمی در پلتفرم نمایش داده میشود که پُر از تناقض است؛ چرا با این عریانی به سمتِ آن میروند؟ چرا احساس نمیکنیم رسانه هدف دارد و وظیفهاش رساندنِ پیام است.
او افزود: در تلویزیون تلاشمان این است با نشان ندادنِ خشونتها، پیاممان را برسانیم و بگوییم ما اراذل و اوباش را نشان میدهیم اما بیننده بداند این راه عاقبتی جز مرگ و زندان ندارد؛ در جایی دیگر از جنبه برجسته کردن آن استفاده میکنند. در حالیکه نباید چیزی به نام اراذل ترویج شود حتی ما نامش را میگذاریم هنجارشکن! باید به این سمت برویم عاقبت این راه را نشان دهیم اما پلتفرمها به این عاقبت نزدیک نمیشوند. مخاطب زد و خورد میبیند و شاهدِ التهابات متعددی است.
لفافیان در پاسخ به این سؤال که این اتفاق ناشی از نگاه فیلمنامهنویس، کارگردان و فضایِ مدیومی است که سازنده در آن فعالیت میکند؛ اگر کارگردانی از تلویزیون هم به آنجا برود با همین نگاه همراه میشود، خاطرنشان کرد: ما برای جذب مخاطب یکسری شکلاتهایی به بیننده میدهیم که در آن فضا و نگاه، اتفاقاً شکلات تلخ است و نه جذاب؛ متأسفانه اینطور شده که میگویند ما به سینما میرویم پول میدهیم و فیلم نگاه میکنیم؛ و سازندگان میگویند آزادیم هرچیزی را نشان دهیم. متأسفانه این نگاه حاکم شده است.
او در پاسخ به این سؤال که برای برونرفت از این یک بام و دو هوایی باید چه کار کرد، افزود: به نظرمن تعیین نظامنامهای برای تصویب محتوا و شکلگیری محتوا لازم و ضروری است. این اتفاق باید در بحثِ دستمزدها هم بیفتد. منِ بیننده نمیتوانم در این فضا سهیم باشم، این مدیراناند که باید در یک گردهمایی و دورهمی این اتفاق را درست کنند. چون سقف تعیینکردن، نشدنی است و بیننده در سینما و پلتفرم انتخاب میکند این سریال و فیلم را ببیند چون فلان هنرپیشه در آن ایفای نقش دارد. به هر حال ما باید باور کنیم برخی اوقات بازیگر جذب بیننده میکند اما همیشه نقطه کامل یک کار نیست. چون متن خوب، نوع اجرای کارگردان خیلی مهم است.
لفافیان تصریح کرد: «حکم رشد» این نکته را ثابت کرد؛ فیلمنامه واقعاً جلوتر بود؛ واقعاً سه ماه و نیم فیلمنامه را بازنویسی کردیم نه اینکه دوستمان در نوشتن کوتاهی کرده باشد به هر حال باید بنابر سلیقه تلویزیون و بنده به عنوان کارگردان یک مسائلی مورد بررسی مجدد قرار میگرفت. اگر همه خروجیها و نگاهها در یک وادی باشد همه از این دوگانگی خارج میشوند و بیننده را هم از این تلاطمِ نگاه خارج میکند.
او درباره تأثیرات تلویزیون در میزانِ بیننده سریالها، گفت: من نگاهم این است کاری که در تلویزیون پخش میشود حداقل بالغ بر 30 میلیون مخاطب آن را میبینند اما در رسانه آنقدر بازخورد ندارد. آمار بینندههای نمایشخانگی به بینندههای تلویزیون نمیرسد و ترجیحم این است کارم بیشتر دیده شود. این نکته را در «حکم رشد» درک کردم که مردم چگونه ما را در تلویزیون و تلوبیون دنبال میکردند. در پلتفرم چندین میلیون هر قسمت دنبالکننده ندارد اما هر قسمت یک سریال تلویزیونی را چندین میلیون بیننده دنبال میکنند.
کارگردان شناخته شده سریالهای تلویزیونی درباره دستمزدهای نجومی بازیگران، خاطرنشان کرد: ترکیب بازیگران یکی از سختترین مراحل پروژه است و همیشه روی کاغذ، کاندید انتخاب میکنیم. تقریباً دستمان است که بازیگری قیمت نجومی پیشنهاد میدهد یا نمیخواهد آن کار را بپذیرد و یا میخواهد قیمت را بالا ببرد یا بهانهاش میگیرد یا نمیگیرد. ما بر این اساس هم در «کلبهای در مه» و هم در «حکم رشد» سراغِ خیلیها نرفتیم.
لفافیان در پایان به این سؤال هم پاسخ داد که آیا سراغِ کارگردانی در شبکه نمایشخانگی خواهد رفت: من دغدغهام فیلمنامه خوب است و همیشه سعی کردم در هر کاری مفید باشم. حتی آن موقعی که مشاور پروژهای بودم یا رفاقتی کار کردم. به نظرمن مهمترین حرف را فیلمنامه خوب میزند؛ حالا چه طنز باشد و چه کمدی و پلیسی و درام عاشقانه؛ خیلیها در بسیاری از کارها حضور داشتند و فیلمنامه را درست انتخاب کردند بهترین اتفاق افتاده؛ آنجایی که فیلمنامه اشتباهی انتخاب شده، راه اشتباه طی شده است. اگر یک متن و فیلمنامه خوب برسد مهم نیست چه مدیومی باشد. من اولویتم ساخت سریال خوب است. من معتقدم نمایشخانگی صرفاً دنبال ساخت کار خوب نیست بلکه آنجا بحث فروش مطرح است.
پاسخ پیمان جبلی به ادامه ساخت سریالها و انتقادها به آگهیهای بازرگانی / ماجرای سوءتفاهم در دانشگاه شریف چه بود؟ نویسنده سریال «ستایش» مشغول مجموعهای تاریخی / شروع "حضرت اجل" در زمستان؟ جزئیاتی از نخستین سریال درباره سردار سلیمانی به کارگردانی سیروس مقدم