رد صلاحیت 26 نماینده استصوابیترین مجلس چه معنایی دارد؟
اقتصادنیوز: هیأتهای نظارت بر انتخابات که زیر نظر شورای نگهبان فعالیت میکنند صلاحیت 26 نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی را رد کردهاند.
به گزارش اقتصادنیوز، سایت عصرایران نوشت:
به بهانه این خبر میتوان ابهامات و نکات و سؤالاتی را در 7 فقره به اضافه یک یادآوری حاشیهای طرح کرد:
* با توجه به اینکه مجلس فعلی - که از آن با عنوان «مجلس انقلابی» یاد میشود - استصوابیترین مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی است، این خبر در یک نگاه به معنی آن است که در این مجلس - که با مشارکت حداقلی تشکیل شد - هم باز 26 آدم بیصلاحیت 4 سال در حال نطق و قانونگذاری و اطلاع از امور محرمانه مملکت و تأثیر بر انتخاب و برکناری عالیترین مقامات دستگاه اجرایی بودهاند و چند ماه دیگر هم هستند!
این در حالی است که از سال 1370 که شورای نگهبان نظارت استصوابی را اجرا کرد مهمترین توجیه تفسیر نظارت به استصوابی این بوده که نمایندگان صالح وارد مجلس شوند.با این روند شورای نگهبان در واقع انتخابات را دو مرحلهای کرده یعنی خود افراد صالح را برمیگزیند و مردم اجازه دارند از بین صالحها اصلحها را انتخاب کنند. حال میتوان پرسید این 26 نفر آیا از ابتدا صلاحیت نداشتند یا بعد صلاحیت خود را از دست دادند؟ اگر از ابتدا چرا برای مجلس فعلی تأیید شدند و اگر بعد دقیقا چه جرمی در طول نمایندگی خود مرتکب شدند؟ اگر اظهار نظر بوده که وظیفه قانونی خود را عمل کرده و مصوناند. اگر هم مالی یا اخلاقی بوده چرا و چگونه و چرا دادگاه صالحه به آن رسیدگی نمیکند؟
* نام آقای علیرضابیگی در بین ردشدهها بیش از دیگران جلب توجه میکند. به یک دلیل خاص. آن هم این که از او به عنوان افشاگر جریان شاسی بلندها یاد میشود. با توجه به این که همین دو سه روز قبل بود که رهبری مقابله با فساد را از افتخارات نظام اعلام کردند این اقدام مغایر این سخن است و شاید گفته شود اتهام افکنی بود چرا که در واگذاری خودرو به نمایندگان فسادی رخ نداده بود. بله، فساد به معنی مصطلح کلمه نبوده ولی توقع از نمایندگان این است که امکان ویژه هم برای خود نخواهند. جدای این همین حالا اگر او نامزد شود بی تردید رای بالایی میآورد و این یعنی افکار عمومی باور دیگری دارد. شاید به محکومیت قضایی او به عنوان مانع اصلی اشاره شود. آن هم با مصوبه یا توصیه یا عفو یا امکانات دیگر قابل حل است و در مجموع رد صلاحیت نماینده افشاگر با سیاست کلی مقابله با فساد سازگار نیست مگر این که افشاگری نماینده تبریز را هم مصداق اصطلاح ابداعی آقای رییسی بدانیم: فسادنمایی و جرم فسادنمایی را متوجه او کنند.
قریب 100 هزار تبریزی به او رای داده بودند و نمیتوان از یک طرف قربانصدقه مردم رفت و از سوی دیگر نماینده همان مردم را رد کرد. تازه علیرضابیگی اصلاحطلب یا اعتدالگرا نیست و به طیف احمدینژاد تعلق دارد و استاندار دولت او و فرمانده نیروی انتظامی در چند استان بوده است. با چنین پیشینهای رد صلاحیت او چه معنی و مفهومی دارد جز این که به دیگران گفته شود هر حرفی را نباید بر زبان آورد؟* هر نمایندهای هواداران و خویشان و اقوامی دارد و در برخی شهرها که شخص با 12 هزار رای هم وارد مجلس شده حذف او موجب کاهش شدید مشارکت و حتی قهر میشود. اصلا چرا اجازه نمیدهند خود مردم تصمیم بگیرند؟ قرار است نماینده آن مردم باشد یا شورای نگهبان؟
* برخی اطلاعات حاکی از آن است که صلاحیت علی مطهری تأیید شده است. همین که یک بار رد می کنند و مرتبه بعد تایید یا هیات اجرایی رد می کند و هیأت نظارت تأیید یا چون فکر می کنند در صورت مشارکت پایین بختی ندارد و بهتر است برای ادعای حضور همه طیف ها باشد نشان می دهد معیار واحدی وجود ندارد و بسته به شرایط و اقتضائات وضعیت تفاوت میکند. بدتراین که این انگاره وجود دارد که هر قدر لابیها قوی تر باشد احتمال تایید فرد رد شده بیشتر است. در یک نظام انتخاباتی حزبی اما این قدر یک نهاد بیرونی از ابتدا تا انتهای انتخابات مداخله و مدخلیت ندارد.
* رد صلاحیت 26 نماینده این پیام را هم با خود دارد که نمایندگان مدام باید نگران تاثیر نطق و مواضع خود در آینده باشند به جای آن که خود نقش نظارتی را ایفا کنند همیشه احساس کنند کسانی آنان را رصد میکنند. بله. اگر تخلف کردهاند باید محاکمه شوند و رد صلاحیت برای مجلس بعدی کافی نیست. منتها تخلف مالی و اخلاقی و نه دفاع از حقوق مردم ولو بابرداشت نادرست. به عبارت دیگر چه فردی که با قریب دو میلیون رای مردم تهران انتخاب شده و چه فردی یا 20 هزار رای مردم یک شهرستان مدام باید نگران بعد باشند و این یعنی تولید ترس. در حالی که قرار بود الگوی مجلسیان عصر جمهوری اسلامی سید حسن مدرس باشد که با ترس میانهای نداشت.
همچنین بخوانید