جمعه 9 آذر 1403

رسانه ملی می‌تواند پیشتاز عرصه مد و لباس ایرانی اسلامی باشد؟

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
رسانه ملی می‌تواند پیشتاز عرصه مد و لباس ایرانی اسلامی باشد؟

رسانه‌ای همچون تلویزیون می‌تواند الگویی در بسیاری از رفتارهای افراد باشد و یکی از موارد مورد توجه در این امر بحث مد و لباس است، موضوعی که این روزها شاهد تناقض‌گویی‌هایی از سوی مسئولان هستیم.

رسانه‌ای همچون تلویزیون می‌تواند الگویی در بسیاری از رفتارهای افراد باشد و یکی از موارد مورد توجه در این امر بحث مد و لباس است، موضوعی که این روزها شاهد تناقض‌گویی‌هایی از سوی مسئولان هستیم.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ زینب رازدشت: رسانه‌ها، آگاهی را در افکار عمومی فراگیر می‌سازند و بر جنبه‌های ناپیدا و کمتر شناخته شده و چه بسا ناشناخته افکار و اذهان عمومی، پرتو می‌افکنند. بر این اساس، رسانه‌ها نقش مهمی در توسعه و شکوفایی اجتماعی و سیاسی برعهده دارند. گرچه، گاهی رسانه‌ها به طور مستقیم وارد مباحث اجتماعی و سیاسی نمی‌شوند، اما با بازتاب خواسته‌های مردمی و از طرفی تصمیمات و برنامه‌های سیاسی دولتمردان و احزاب و گروه‌های سیاسی، به گونه‌ای گفت‌وگویی را میان آنها سامان می‌دهند. به همین دلیل، رسانه‌ها را از ارکان پنهان دموکراسی خوانده اند.

یکی از مؤثرترین و گسترده‌ترین دستگاه‌های مهم حوزه رسانه در جهان امروز، تلویزیون است. این رسانه در مقایسه با دیگر رسانه‌ها، به دلیل استفاده از جاذبه‌های تصویری و هنری، تأثیرگذاری بیشتری بر افکار عمومی و رفتار مخاطبان خود دارد.

در واقع تلویزیون، با آموزش مفاهیم فرهنگی و اعتقادی، الگوهای مثبت و منفی، تبلیغ و ترویج مصرف کالاها و محصولات داخلی و خارجی، نهادینه سازی هنجارهای مناسب و نامناسب و حتی تغییر ذائقه و ذوق بینندگان، از جایگاهی کاملاً منحصر به فرد در این مسئله برخوردار است و حتی می‌تواند رهبری افکار عمومی جامعه را در دست گیرد.

امروزه تلویزیون‌ها، تنها اطلاعات لازم برای زندگی در یک جامعه مدرن را به ما نمی‌دهند؛ بلکه تعیین می‌کنند که مسئله با اهمیت چیست؟ چه چیز بی اهمیت است؟ مطلوب و نامطلوب چیست؟ برای مثال در تلویزیون طرز لباس پوشیدن، آداب معاشرت یا ورزش کردن، سالم زیستن و... نشان داده می‌شود. بنابراین، دیگر نمی‌توان تلویزیون را وسیله دانست.

تقلیدهای شگفت آور از انواع آرایش مو و لباس بازیگران در سریال‌ها و فیلم‌ها بلافاصله نمایش آن در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها به چشم می‌خورد. شاید خنده دار باشد، اما گاهی نوع انگشتر خانم بازیگر و نوع مدل موی او در زمان پخش بازی‌اش بدون فوت وقت، در تهران و سراسر کشور مورد تقلید دختران و زنان قرار می‌گیرد.

از آنجا که رسانه‌ای همچون تلویزیون می‌تواند الگویی در بسیاری از رفتارهای افراد باشد، باید در ثانیه به ثانیه آنچه که قرار است از این جعبه جادویی پخش شود، باید شاهد انجام دقت‌های لازم از سوی دست‌اندرکاران این امر باشیم. یکی از موارد مورد توجه در این امر بحث مد و لباس است؛ موضوعی که بشدت این روزها مورد توجه است و بهتر است بگوییم گاهی شاهد تناقض گویی‌هایی از سوی مسئولان امر هستیم.

البته مطابق ماده یک قانون ساماندهی مد و لباس، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به منظور حفظ و تقویت فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی، ارج‌نهادن، تبیین، تثبیت و ترویج الگوهای بومی و ملی، هدایت بازار تولید و عرضه البسه و پوشاک بر اساس طرح‌ها و الگوهای داخلی و نیز در جهت ترغیب مردم به پرهیز از انتخاب و مصرف الگوهای بیگانه و نامأنوس با فرهنگ و هویت ایرانی، مکلف شده است اقداماتی فرهنگی و اجرایی انجام دهد.

طبق ماده دو همین قانون، سازمان صداوسیما نیز در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است نمادها و الگوهای پارچه و لباس ایرانی و بومی مناطق مختلف ایران را ترویج کند و از تبلیغ الگوهای مغایر با فرهنگ ایرانی اسلامی بپرهیزد.

با توجه به این رسالت قانونی که برای رسانه ملی تعیین شده و نیز با عنایت به فرمایش‌های مقام معظم رهبری در خصوص سبک زندگی (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان خراسان شمالی، 23/7/1391) و مطرح‌شدن طراحی لباس به‌عنوان یکی از دغدغه‌های بیست‌گانه ایشان در این حوزه و نقش مهمی که صداوسیما در ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی بین خانواده‌ها دارد، باید این موضوع مورد بررسی قرار بگیرد که صداوسیما تا چه اندازه به منویات حضرت آقا لبیک گفته است و سعی کرده تا حداقل در پوشش افرادی که جلوی این جعبه جادویی می‌روند، دقت ویژه‌ای داشته باشد.

البته به منظور ساماندهی مد و لباس 12 دی سال 85 براساس قانون مد و لباس، کارگروهی در این رابطه تشکیل شد و براساس این قانون، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلفند در جهت ترویج نمادها و الگوهای پارچه و لباس ایرانی و بومی مناطق مختلف این قانون را تشویق و ترغیب و تبلیغ نمایند و در جهت پرهیز از تبلیغ الگوهای مغایر با فرهنگ ایرانی - اسلامی اهتمام جدی بورزند. با توجه به نقش محوری ر سانه‌های جمعی در شکل دهی به فرهنگ و سبک زندگی در جهان امروز، توجه به سیاست رسانه‌ای در قبال صنایع فرهنگی همچون مد لباس به عنوان جلوه نمادین فرهنگ دربردارنده سطح زیرین آن و معرف ارزش‌هایی است که در پس آن نهفته است، به عنوان بخش قابل توجهی از سیاست فرهنگی، ضرورتی غیر قابل انکار است. مسئله چرخه مد به عنوان یک صنعت فرهنگی و مسئله شکل‌گیری برندهای جریان ساز اسلامی ایرانی در حوزه مد لباس مغفول واقع شده و مسائل بنیادین معرفتی، فرهنگی اجتماعی و به ویژه اقتصادی سیا سی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. تلویزیون به عنوان یک رسانه‌ای که مورد استقبال عموم است، می‌تواند در قالب سریال در عرصه مد و لباس پیشتاز باشد.

پخش فیلم‌ها و برخی از برنامه‌ها در تلویزیون علاوه بر اینکه نقش اطلاع رسانی دارند، به آگاهی‌های افراد می‌افزایند و حتی در عواطف و عقاید آنان نیز تأثیرات زیادی می‌گذارند. این تأثیرگذاری به اتخاذ شیوه‌های تازه زندگی می‌انجامد. برای مثال ممکن است فرد با دیدن فیلم‌های مربوط به زندگی جوانان امروز، عقیده شخصی فرد، نسبت به اخلاق و شرایط زندگی جوانان دگرگون می‌شود و حتی ممکن است تماشای چنین برنامه‌هایی در سبک زندگی او تأثیر داشته باشد. مصداق این موضوع را می‌توان به سریال در پناه تو اشاره کرد که پس از پخش این سریال و نوع خاص چادر به سر کردن خانم لعیا زنگنه به سرعت این نوع پوشش چادر همگانی شد.

یا نمونه دیگر از فراگیری طراحی لباس یک فیلم در جامعه به فیلم "سنتوری" ساخته داریوش مهرجویی مربوط می‌شود. در آن فیلم بازیگران نقش اصلی زن و مرد پانچوهایی دوخته شده از شال‌های زنانه به تن داشتند. بعد از اکران فیلم این مدل لباس در تمامی فروشگاه‌های لباس عرضه شد. تنوع در رنگ آمیزی، استفاده راحت و قیمت مناسب این لباس‌ها باعث استقبال زیاد خانم‌ها از این مدل شد که تا مدت زیادی ادامه پیدا کرد.

نمونه دیگر که البته رواج چندانی نیافت مربوط می‌شود به فیلم "ماهی‌ها عاشق می‌شوند" ساخته علی رفیعی. سارافون‌های بلند رنگی همراه با جوراب‌های رنگارنگ؛ لباس غالب زنان این فیلم بود که تفاوت زیادی با مانتوهای مشکی رایج در میان زنان داشت. این شیوه لباس پوشیدن با استقبال عده‌ای از دختران جوان هنرمند مواجه شد. اما به دلیل جسارتی که پوشیدن یک لباس متفاوت نیاز دارد، در سطح جامعه زیاد فراگیر نشد.

درواقع این مسائل زمانی بروز و ظهور پیدا می‌کند که گروهی از همسالان طبق شیوه‌های ارائه شده رفتار کنند. کسی که عضوی از گروه‌های هم‌سال است، برای اینکه از گروه، رانده و مورد تمسخر واقع نشود، رفتار، پوشش و چهره ظاهری خود را به شکل آنها در می‌آورد. از آنجا که جامعه ما جامعه دینی و مبتنی بر اسلام است، ارزش‌ها و هنجارهای خاص خودش را دارد؛ بنابراین از رسانه‌ها این انتظار می‌رود که به عنوان یک ابزار در خدمت این ارزش‌ها باشند، اما آنچه که می‌بینیم چیزی جز کمرنگ شدن این ارزش‌ها و کم توجهی آن در فیلم‌ها و سریال‌هاست.

آنچه امروزه در قالب فیلم و سریال شاهد هستیم این بوده که اکثریت فیلم‌ها در خانه‌های بزرگ و شیک ساخته می‌شود با وسایلی که براساس آخرین مدها به کار برده می‌شود. در این قالب‌ها به هنرپیشه‌ها تازه‌ترین لباس‌های مدشده را می‌پوشانند و دختران مجرد و متأهل به طرز خیره کننده‌ای چهره پردازی می‌شوند، حتی اگر در فیلم نقش فرد مذهبی بازی کند.

تقلیدهای شگفت آور از انواع آرایش مو و لباس بازیگران در سریال‌ها و فیلم‌ها بلافاصله نمایش آن در خیابان‌های تهران و دیگر شهرها به چشم می‌خورد. شاید خنده دار باشد، اما گاهی نوع انگشتر خانم بازیگر و نوع مدل موی او در زمان پخش بازی‌اش بدون فوت وقت، در تهران و سراسر کشور مورد تقلید دختران و زنان قرار می‌گیرد. حتی گاهی شاهد هستیم مدل انداختن انگشتر در انگشت سبابه و شصت مورد توجه عموم قرار می‌گیرد و به یکباره شاهد این مدل انداختن انگشتر در جامعه می‌شویم.

در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی شاهد هستیم خانواده‌های طبقه بالا را به نمایش می‌گذراند که تقلید طبقه متوسط و پایین را در پی دارد، به نوعی که به تماشاگر این امر القا می‌شود که اگر خارج از این چهارچوب باشید یعنی ماشین، مبلمان و تلفن همراه با برندهای خاص نداشته باشید، شما یک فرد بدبخت و بیچاره هستید.

بارها شاهد این موضوع بوده‌ایم که خانم‌های چادری نقش زنان بدبخت و فقیر را بازی می‌کنند و خانم‌های پولدار نقش زنان قوی، صاحب سبک و دارای موقعیت اجتماعی؛ اینچنین تناقض‌هایی را در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌ها شاهد هستیم، هرچند صداوسیما در سال‌های اخیر با مشارکت کارگروه ساماندهی مد و لباس برنامه‌های پژوهشی و تحلیلی را روی آنتن برده است که در آن برنامه‌ها طراحان و پژوهشگران حوزه مد و لباس حضور داشتند و به ایراد سخنرانی پرداخته اند، اما تماشاگر در نهایت آنچه که در فیلم‌ها و سریال‌ها و برنامه‌های صداوسیما مشاهده می‌کند، چیزی جز القای سبک زندگی بورژوازی یا سرمایه داری نیست.

همچنین کریمی، تولیدکننده محصولات حجاب گفت: در فیلم‌های تلویزیونی از لباس‌های متعارف کمتر استفاده می‌شود. همیشه در سریال‌ها خانمی که مشکل فقر دارد، پوشش چادر دارد. در سریال‌های تلویزیون شاهد لباس‌های جلوباز و بدون دگمه هستیم. با این شرایط نمی‌توانیم تولیدکننده لباس را قانع کرد که لباس متعارف تولید کند. البته شاید بتوان گفت که تلویزیون در برنامه‌های مصاحبه محور و پژوهشی اقدامات مناسبی را انجام داده است که می‌توان به برنامه «چراغ» اشاره کرد که در حوزه عفاف و حجاب به سراغ زنانی رفت که حرفی برای گفتن داشتند.

نعیمه اسلاملو نویسنده این برنامه گفت: یکی از چالش‌هایی که امروز در حوزه عفاف و حجاب مطرح می‌شود آن است که گفته می‌شود درد امروز مردم مسائل اقتصادی است حجاب کجای درد مردم را رفع می‌کند؛ در حالی که درد همین جا است و کسانی که این سخن را می‌گویند متوجه عمق این قضیه نیستند. برای همین تصمیم گرفتیم به سراغ بانوانی برویم که از نزدیک با درد مردم مواجه هستند. بنابراین محتوا باید از طریق این افراد بیان می‌شد. بر این اساس کارشناسانی که حرف برای گفتن داشتند انتخاب و افرادی که کلیشه‌ای صحبت می‌کردند حذف شدند چرا که هدف برنامه چراغ ایجاد یک گفتمان تأثیرگذار در جامعه بود.

وی افزود: هدف چراغ این بود که کارشناسان بگویند عفاف و حجاب کجای زندگی بانوان است و قصد این برنامه آن نبود که صحبت‌های شعاری و کلیشه‌ای گفته شود.

در ادامه المیرا سماواتی مجری برنامه «چراغ» گفت: بحث انتخاب لباس بسیار مهم بود اینکه چه رنگ‌ها و طرح‌هایی انتخاب شود و شکل و ظاهری چگونه باشد. فصل اول برنامه احساس کردم می‌توانم در این برنامه صاحب سبک باشم و از لباس‌هایی که پوشش مناسب دارد و با عرف جامعه مشکلی ندارد بهره ببرم برای همین در انتخاب پوشش ابتدا به سراغ مانتوهای گشاد بلند عبایی شکل رفتم. این نوع مانتوها در پوشش مجریان خانم نیست ولی جالب بود که بعد از دیده شدن این سبک پوشش در برنامه چراغ شاهد افزایش این نوع پوشش در قالب مانتوهای عربی و روسری‌های بلند در جامعه بودم که هیچ تفاوتی با چادر نداشت.

گرچه این برنامه تا حدود یک برنامه تقلیدی از برنامه‌های ترکیه بود، اما باز هم صداوسیما توانست بخشی از مخاطبان خود را در حوزه مد و لباس جلب کند و از طرفی خدمت بزرگی به ترویج فرهنگ خرید از فروشگاه‌های داخلی کردهمچنین حسن وزیری که تهیه کننده این برنامه است، عنوان کرد: این یک باور غلط است که هر زمان در رسانه ملی بخواهیم حرف از حجاب بزنیم باید مجری آن چادری باشد؛ لازم بود این باور شکسته شود. البته چراغ در این زمینه هزینه‌های زیادی داد و بارها مورد انتقاد قرار گرفت اما با حمایت شبکه راهی در این زمینه در صدا و سیما باز شد.

موضوع دیگری که در بحث مد و لباس جای می‌گیرد، بحث لباس‌های اقوام مختلف ایران است که متأسفانه در فیلم‌ها و سریال‌ها گاهی شاهد توهین‌هایی هستیم. البته گاهی هم کارگردانان و تهیه کنندگان فیلم و سریال از لباس‌های اقوام شهرهای مختلف ایران پتانسیلی برای جذابیت داستان خود می‌دانند و سعی دارند با معرفی این لباس‌ها به نوعی بر جذابیت داستان خود اضافه کنند که می‌توان به سریال «ن خ» اشاره کرد.

البته صداوسیما در قالب دیگر هم سعی خود را کرد تا حمایت ویژه‌ای از تولید ملی و پوشاک ایرانی داشته باشد. برنامه سبک من در قالب مسابقه نمایشی با موضوع حمایت از تولید ملی در مد و پوشاک ایرانی اسلامی براساس طرحی از ندا ابراهیمی ساخته شد که شرکت کنندگان آقا و خانم به صورت مجزا در هر برنامه با موضوعی متفاوت از فروشگاه‌های داخلی خرید کنند و در نهایت توسط کارشناس متخصص این حوزه یک نفر آقا و یک نفر خانم به عنوان برنده انتخاب شوند. گرچه این برنامه تا حدود یک برنامه تقلیدی از برنامه‌های ترکیه بود، اما باز هم صداوسیما توانست بخشی از مخاطبان خود را در حوزه مد و لباس جلب کند و از طرفی خدمت بزرگی به ترویج فرهنگ خرید از فروشگاه‌های داخلی کرد.

اگر از این بحث‌ها گذری داشته باشیم، به وضعیت لباس مجریان شبکه‌های داخلی صداوسیما می‌رسیم که 180 درجه متفاوت از لباس‌های مجریان شبکه‌های خارجی همچون العالم، پرس تی وی هستند. استفاده از رنگ‌های شاد، ست‌های اصولی، از جمله مواردی است که وضعیت پوشش مجریان خانم شبکه‌های خارجی صداوسیما را چند پله بالاتر ارتقا می‌دهد.

البته در دوره‌ای شاهد مقنعه‌های رنگی مجریان تلویزیون بودیم، اما متأسفانه استفاده از رنگ‌های بسیار گرم در فضای دکوری سرد، چیزی شبیه یک پوشش نامناسب و به اصطلاح خز بود. شاید بتوان گفت بهتر است کارگروه ساماندهی مد و لباس باید در این عرصه ورود کند تا صداوسیما را یاری دهد، اما قدری واقع‌بینانه به موضوع نگاه کنیم متوجه می‌شویم که صداوسیما در ارائه پوشش مناسب، تخصص کافی را دارد و می‌توان به نوع پوشش لباس‌های مجریان در شبکه‌های خارجی صداوسیما همچون العالم و جام جم و پرس تی وی اشاره کرد.

به نظر می‌رسد صداوسیما در وهله اول باید کارگروهی ویژه مد و لباس متشکل از مدیران خود تشکیل دهد تا بتواند اساسنامه و شیوه نامه‌هایی را تهیه و سپس ابلاغ کند تا حداقل بخشی از مشکلات در فیلم‌ها و سریال‌ها مرتفع شود. در وهله دوم می‌تواند با همکاری کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور که رئیس آن با حفظ سمت در مسئولیت دبیر شورای فرهنگ عمومی است، اقدامات مناسبی را در این امر انجام دهد.

حال با این تفاسیر می‌توان به آینده صداوسیما امیدوار بود تا بتواند نقش خود به عنوان پیشتاز عرصه مد و لباس با توجه به ارزش‌های فرهنگ ایرانی - اسلامی ایفا کند؟