رضویان: نبود مدلهای مبتکرانه در اکران باعث میشود که سینماهای قدیمی به پاساژ تبدیل شوند
امیرشهاب رضویان تهیهکننده و کارگردان سینما معتقد است که نبود مدلهای مبتکرانه در اکران باعث میشود که سینماهای قدیمی به پاساژ تبدیل شوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روند شتابان تجاریسازی و توسعه فضاهای شهری در سالهای اخیر بسیاری از سینماهای قدیمی و شناسنامهدار شهر تهران را هدف قرار داده و برخی از آنها را از پای درآورده است. سینما خیام، سینما آسیا، سینما عصرجدید، سینما شهرقشنگ، سینما مراد، سینما ری و... تنها بخشی از سینماهای تهران هستند که در سالهای اخیر به چنین سرنوشتی دچار شدهاند.
در این سالها به وفور شاهد تخریب بنای قدیمی سینماهای شهر تهران به منظور تغییر کاربری آنها بودهایم و این مسئلهای است که عموم سینمادوستان و دلدادگان هنر هفتم را نگران و آزرده میکند. اگر بناهای تاریخی را یکی از مهمترین مولفههای سازنده هویت شهرها بدانیم، میتوان گفت که تخریب آنها به از بین رفتن هویت تاریخی، فرهنگی و حافظه جمعی شهرها میانجامد و در بلندمدت، با فضاهای شهری مواجه خواهیم بود که دیگر نشانی از تاریخ، فرهنگ و هویت در آنها یافت نمیشود.
به نظر میرسد که این مسئله نیازمند تدبیر عاجل و مداخله موثر متولیان امر بهویژه سازمان سینمایی و وزارت میراث فرهنگی است. به همین بهانه به سراغ امیرشهاب رضویان، نویسنده و کارگردان سرشناس سینما رفتیم و دیدگاه این سینماگر را در زمینه روند شتابان تخریب سینماهای قدیمی در تهران جویا شدیم.
بلاتکلیفی 11 ساله 2 سینما در زنجان / خبری از بازسازی نیسترضویان ضمن تحلیل و ریشهیابی روند تخریب سینماهای برخوردار از بناهای قدیمی در شهر تهران به خبرنگار فرهنگی تسنیم گفت: وضعیتی که هماکنون در زمینه تخریب بناهای قدیمی سینماهای شهر تهران شاهد هستیم، امری اجتنابناپذیر نیست. بخشی از این سینماها میتوانند یا میتوانستند حفظ شوند؛ چراکه بخشی از حافظه تاریخی و میراث فرهنگی کشور به شمار میآیند. مثل سینما عصر جدید، سینما آسیا، یا سینما مراد که چندسال پیش تخریب شد یا سینما خیام که به تازگی تخریب شد.
او ادامه داد: من فکر میکنم سازمان سینمایی میتواند این سینماها را بهمنظور نمایش فیلمهای خاص و یا اکران فیلمهایی که خارج از روند معمول نمایش در سینمای ایران جای میگیرند، حفظ کند. در دهههای 60 و 70 سینماهایی مثل سپیده، کریستال، شهر قصه و عصر جدید در زمره سینماهای خاص تهران بودند که همواره فیلمهای متفاوتی را به نمایش میگذاشتند و تماشاگران خاص خود را هم داشتند. اشتباه است که بخواهیم به این بهانه که پردیسهای سینمایی سودآورتر هستند، این سینماهای قدیمی را که بخشی از میراث فرهنگی شهر تهران محسوب میشوند، نابود کنیم.
کارگردان فیلم «مینای شهر خاموش» بیان کرد: میتوان برای چنین سینماهایی تسهیلاتی را ایجاد کرد تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. نمیشود صرفا از سرمایهگذار یا مالک سینما توقع داشته باشیم که بنای قدیمیاش را به هر قیمتی حفظ کند. ما هم باید به او کمک کنیم تا بتواند چنین بنایی را نگه دارد. مثلا به سینمادار اجازه بازسازی بدهیم، اجازه دهیم یک فضای تجاری هم داخل سینمایش داشته باشد و یا اینکه بتواند گونههای متفاوتی از آثار سینمایی در سالن خود به نمایش بگذارد.
ساختمان نیمهکاره سینمای تفرش هم پس از 20 سال تخریب شد + تصاویررضویان یادآور شد: یکی از غمانگیزترین خبرهایی که در ماههای اخیر شنیدم، این بود که قرار است سینما عصر جدید نابود شود. این اتفاق کوچکی نیست؛ صحبت از هویت، خاطره، حافظه تاریخی شهر و سینماست.
برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش دیگری از سخنان خود به دو نمونه موفق خارجی اشاره کرد و گفت: در شهر تورنتو دو سینما وجود دارد که پس از گذشت سالها همچنان بافت قدیمیشان را حفظ کردهاند و به حیات خود ادامه میدهند. یکی «سینما بلور» و دیگری «سینما کارلتون» که یکی از آنها با همان صندلیهای چوبی قدیمی حفظ شده و در هر سانس، فیلم متفاوتی را نمایش میدهد. مثلا در طول روز، پنج فیلم مختلف را اکران میکند و اتفاقا مشتریهای خاص خودش را هم دارد.
کارگردان فیلم سینمایی «یک دزدی عاشقانه» عنوان کرد: معضل اینجاست که ما همیشه میخواهیم یک سیاست واحد را برای تمامی سالنهای سینما اعمال کنیم. درحالی که میتوان به گونهای برنامهریزی کرد که برخی سینماها صرفا فیلمهای قدیمی را نمایش دهند یا برخی سینماها به صورت سانس به سانس، آثار گوناگونی را اکران کنند. به نظر من میتوان چنین سینماهایی را حفظ کرد، مشروط بر اینکه بتوانیم منفعتطلبی بساز و بفروشها را هم کنترل کنیم.
رضویان ضمن تأکید بر لزوم مداخله موثر سازمان سینمایی در راستای حل این مسئله گفت: سازمان سینمایی باید در این زمینه مطالعات آسیبشناسانه لازم را انجام دهد و اجازه ندهد که سینماهای قدیمی به راحتی نابود شوند. اگر سینمادار شاهد حضور و استقبال تماشاگران باشد، هیچگاه سینمایش را نابود نمیکند. وقتی اجازه نمیدهیم که در سالن ها سینماتک شکل بگیرد، سینمای مخصوص فیلمهای کودکان نداریم، وقتی امکان اکران فیلمهای خارجی را فراهم نمیکنیم، وقتی فیلم دوبله همزمان در سینماها پخش نمیکنیم، وقتی به اکران فیلمهای قدیمی اهمیت نمیدهیم و وقتی مدلهای مبتکرانه در اکران وجود ندارد، معلوم است که سینمادار هم ترجیح میدهد سینمایش را نابود و آن را به پاساژ تبدیل کند.
این نویسنده و کارگردان سینما در بخش پایانی اظهارات خود تصریح کرد: ابتدا باید آسیبشناسیهای لازم صورت پذیرد که چرا سینما به چنین وضعیتی دچار شده است و سپس راهکارهای متناسب طراحی شود. اکنون تنها راهکار را در نابود کردن سینماها میجوییم، درحالی که میتوان راهکار مناسبی را برای حل این مسئله پیدا کرد؛ چراکه کشورهای دیگر با موفقیت این کار را انجام دادهاند.