رقابت غولهای معدنی منطقه؛ ایران در کجای بازی ایستاده است؟

دنیای اقتصاد: ایران با در اختیار داشتن بزرگترین ذخایر روی جهان، هفتمین ذخایر مس و نهمین ذخایر سنگ آهن، یک ابرقدرت بالقوه معدنی است. ارزش صادرات سالانه مواد معدنی ایران حدود 12 میلیارد دلار است که عمدتاً شامل فولاد، مس و سنگ آهن به مقاصدی چون چین، ترکیه و عراق میشود. با این حال، این رقم در مقایسه با ارزش واقعی ذخایر کشور، بسیار ناچیز است.
گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ صبا نوبری؛ منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی بر روی کمربندی از ثروتهای معدنی به ارزش دهها تریلیون دلار قرار گرفته است؛ گنجینهای که میتواند نقشه اقتصاد جهانی را در دهههای آینده از نو ترسیم کند. در این میان، ایران با ذخایر تخمینی 27.3 تریلیون دلاری، یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان از نظر منابع معدنی است. اما در همسایگی ایران، رقبای قدرتمندی در حال بیدار شدن یا سرعت بخشیدن به حرکت خود هستند. از برنامههای بلندپروازانه عربستان سعودی در چارچوب چشمانداز 2030 گرفته تا تلاش طالبان برای کشاندن سرمایهگذاران به معادن دستنخورده افغانستان و استراتژیهای هوشمندانه ترکیه و قزاقستان، رقابتی سخت برای تبدیل شدن به قطب معدنی منطقه در جریان است.
ایران در محاصره تحریمها
ایران با در اختیار داشتن بزرگترین ذخایر روی جهان، هفتمین ذخایر مس و نهمین ذخایر سنگ آهن، یک ابرقدرت بالقوه معدنی است. ارزش صادرات سالانه مواد معدنی ایران حدود 12 میلیارد دلار است که عمدتاً شامل فولاد، مس و سنگ آهن به مقاصدی چون چین، ترکیه و عراق میشود. با این حال، این رقم در مقایسه با ارزش واقعی ذخایر کشور، بسیار ناچیز است.
چالش اصلی ایران، عدم تبدیل این ثروت بالقوه به ثروت بالفعل است. سالها تحریمهای بینالمللی، دسترسی به فناوریهای نوین اکتشاف و استخراج را محدود کرده و مانع جذب سرمایهگذاری خارجی شده است. فرسودگی ماشینآلات، زیرساختهای حملونقل ناکافی (بهویژه در مناطق معدنخیز شرق کشور) و بوروکراسی پیچیده داخلی، سرمایهگذاران داخلی و خارجی را دلسرد کرده است. در حالی که رقبای منطقهای با اصلاحات ساختاری و ارائه مشوقهای جذاب، به سرعت در حال جذب سرمایه هستند، بخش معدن ایران همچنان با موانع متعددی برای توسعه دست و پنجه نرم میکند. نتیجه این وضعیت، تداوم خامفروشی و از دست رفتن ارزش افزوده عظیمی است که میتوانست از فرآوری مواد معدنی در داخل کشور ایجاد شود.
قمار طالبان بر سر لیتیوم و منابع کمیاب
افغانستان با ذخایر معدنی بکر که ارزش آن بین 1 تا 3 تریلیون دلار برآورد میشود، یک کارت غیرمنتظره در بازی معدنی منطقه است. این کشور دارای ذخایر عظیم و دستنخوردهای از لیتیوم، مس، آهن و عناصر خاکی کمیاب است که برای صنایع پیشرفته امروزی حیاتی هستند. پس از به قدرت رسیدن دوباره، طالبان برای کسب درآمد و مشروعیت، درهای معادن کشور را به روی سرمایهگذاران خارجی گشوده است.
در یکی از بزرگترین اقدامات، دولت طالبان قراردادهایی به ارزش 6.5 میلیارد دلار برای استخراج سنگ آهن، سرب، روی و طلا با شرکتهایی از چین، ترکیه، ایران و بریتانیا امضا کرده است. این قراردادها نشان میدهد که با وجود ریسکهای سیاسی و امنیتی، جذابیت منابع معدنی افغانستان به حدی است که شرکتهای بینالمللی حاضر به سرمایهگذاری در آن هستند. ایران نیز با سرمایهگذاری در معادن سنگ آهن افغانستان، به دنبال تأمین مواد اولیه برای صنعت فولاد خود است. با این حال، عدم شفافیت، نبود زیرساختهای اولیه و بیثباتی سیاسی، همچنان بزرگترین موانع پیش روی توسعه پایدار بخش معدن این کشور جنگزده است.
جاه طلبی عربستان با سند 2030
عربستان سعودی با یک استراتژی تهاجمی و سرمایهگذاری هنگفت، قصد دارد معدن را به سومین ستون اقتصاد خود پس از نفت و پتروشیمی تبدیل کند. این کشور با ذخایر تخمینی 2.5 تریلیون دلاری از فسفات، طلا و بوکسیت، در حال اجرای برنامهای جامع برای جذب 170 میلیارد دلار سرمایه در این بخش است. دولت عربستان با اصلاح قوانین، ارائه دادههای زمینشناسی دقیق و صدور سریع مجوزهای اکتشاف، فضایی بسیار جذاب برای سرمایهگذاران بینالمللی ایجاد کرده است.
همکاری با غول فولادسازی چین (بائواستیل) برای ساخت کارخانه ورق و صدور دهها مجوز جدید اکتشاف در هر ماه، نشاندهنده عزم راسخ ریاض برای تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در زنجیره تأمین مواد معدنی جهان است. این حرکت سریع و استراتژیک، نه تنها یک تهدید جدی برای جایگاه سنتی ایران در بازار فولاد و مواد معدنی منطقه است، بلکه الگویی از چگونگی استفاده از ثروت نفتی برای تنوعبخشی به اقتصاد را به نمایش میگذارد.
ترکیه؛ بازیگر هوشمند و استراتژیک
ترکیه با ذخایر 2 تا 2.5 تریلیون دلاری، نمونه یک کشور با بخش معدن بالغ و توسعهیافته است. این کشور با در اختیار داشتن 73% ذخایر بور جهان و دومین ذخایر بزرگ عناصر خاکی کمیاب، جایگاه ویژهای در تأمین مواد اولیه استراتژیک دارد. آنکارا با هدف کاهش کسری تجاری خود، برنامهای مدون برای بهرهبرداری از پتانسیل 3.5 تریلیون دلاری معادن دستنخورده خود را دنبال میکند.
استراتژی ترکیه بر پایه «معدنکاری مسؤولانه»، افزایش ظرفیت فنی و توسعه مشارکتهای بینالمللی استوار است. این کشور نه تنها به استخراج، بلکه به فرآوری و ایجاد زنجیره ارزش در داخل نیز توجه ویژهای دارد. صادرات 3 میلیارد دلاری محصولاتی چون سنگهای ساختمانی و کرومیت به بازارهای جهانی مانند چین و آمریکا، نشاندهنده موفقیت این کشور در بازاریابی و تولید محصولات با ارزش افزوده است.
قزاقستان؛ قدرت تثبیتشده اورانیوم و فلزات پایه
قزاقستان با ارزش تخمینی منابع طبیعی تا 46 تریلیون دلار و صادرات سالانه 25 میلیارد دلاری مواد معدنی، رهبر بلامنازع منطقه است. این کشور بزرگترین تولیدکننده اورانیوم و دومین تولیدکننده کرومیت در جهان است و در تولید سرب، روی و مس نیز جایگاه برجستهای دارد.
موفقیت قزاقستان ریشه در زیرساختها و دادههای زمینشناسی بهجامانده از دوران شوروی و همچنین توانایی این کشور در جذب سرمایهگذاریهای کلان خارجی پس از استقلال دارد. این کشور با تکیه بر ثبات نسبی و قوانین شفاف، توانسته است به یک تأمینکننده قابل اعتماد برای بازارهای بزرگی چون چین، روسیه و ایتالیا تبدیل شود. قدرت تثبیتشده قزاقستان، سطح رقابت را برای سایر کشورهای منطقه، از جمله ایران، به شدت بالا برده است.
تحلیل مقایسهای نشان میدهد که ایران با وجود داشتن غنیترین و متنوعترین ذخایر معدنی در منطقه، به دلیل مجموعهای از چالشهای داخلی و خارجی، در حال واگذار کردن میدان رقابت به همسایگان خود است. در حالی که عربستان با برنامهریزی استراتژیک، ترکیه با هوشمندی و قزاقستان با تکیه بر زیرساختهای قوی در حال پیشروی هستند و حتی افغانستانِ درگیر بحران نیز با جسارت در حال جذب سرمایه است، بخش معدن ایران درگیر مشکلات ساختاری است.
ایران برای اینکه بتواند از این «سرمایه خفته» استفاده کند، نیازمند یک بازنگری اساسی در استراتژیهای خود است. این بازنگری باید شامل موارد زیر باشد:
تسهیل سرمایهگذاری: ایجاد محیطی امن و جذاب برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی از طریق اصلاح قوانین و کاهش بوروکراسی.
مدرنسازی: سرمایهگذاری در فناوریهای نوین اکتشاف، استخراج و فرآوری برای افزایش بهرهوری و کاهش خامفروشی.
توسعه زیرساخت: گسترش شبکههای ریلی و جادهای برای اتصال معادن به مراکز صنعتی و بنادر صادراتی.
دیپلماسی فعال اقتصادی: استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک برای بازاریابی محصولات معدنی و جذب شرکای استراتژیک.
اگر ایران نتواند به سرعت خود را با دینامیک جدید منطقه تطبیق دهد، این ثروت عظیم زیرزمینی برای نسلهای آینده نیز به صورت یک پتانسیل دستنیافتنی باقی خواهد ماند و رقبای منطقهای، سهم ایران را از بازار جهانی خواهند گرفت.//
