چهارشنبه 7 آذر 1403

روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم

خبرگزاری اکو نیوز مشاهده در مرجع
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم

به گزارش خبرگزاری اقتصادایران، خبر رسیده عده‌ای ایرانی که یکی دو نفرشان هم همدانی است آن سَر دنیا کاری کردند ماندنی، گویی چرخ بر هم زدند و قامت بستند برای ادای اولین‌ها.

نه اینکه تنها ایرانی باشند نه! جمعی از ملیت‌های مختلفِ لبنانی، افغانستانی، عراقی و کلی کشور دیگر گرداگرد هم کارستانی راه انداختند و با اقتدا به آیات قرآنی قدم در مسیری نو گذاشتند، قدمی که مسلمان و غیر مسلمان به احترام علقه و عرق‌شان کلاه از سر برداشتند.

صحبت سر یک نمایشگاه قرآنی است درست دیوار به دیوار همان جایی که مجوزهای پی در پی قرآن‌سوزی صادر شد و قلب مسلمانان را به درد آورد، حالا برای تسکین آلامی که به قلب شیعیان فرود آمده، عده‌ای راه جستند و گوش به گوش و سینه به سینه معجزه کلام الهی را رساندند و استکهلم پایتخت سوئد را یکپارچه مزین به صوت آسمانی قرآن کردند.

خبر اما غوغا به پا نکرد و رسانه‌های آن طرفی دم نزدند و بوق و کرنا نکردند که نمایشگاهی هرچند نُقلی با هزینه شخصی بچه‌های اربعین مقیم استکهلم برگزار شده و مسلمان و غیر مسلمان را جذب کرده است.

اشکالی هم ندارد، حالا ما بچه‌های ایرانی مسیر فرکانس‌های دور و دراز را پیموده و خبر را مخابره می‌کنیم تا افزون بر تسلی بخشیدن به مسلمانان شیعه، آوازه زیبایی‌های کار دلی ایرانیان گوش به گوش برسد و کوچه به کوچه بپیچد.

دست به دامن تلفن همراه و فضای مجازی می‌شویم، حتما و قطعا تکنولوژی با استفاده درست راهگشاست حتی اگر سوژه خبری 3 هزار و 500 کیلومتر آن سوتر باشد، باز هم راه باز است.

از تماس و قرار و تلاش برای یافتن شماره هموطن مقیم استکهلم فاکتور می‌گیریم و اصل اصیل این سوژه ناب را شالوده قرار می‌دهیم و دکتر «آلا میزبان» یکی از اعضای گروه بچه‌های اربعین، برایمان از کم و کیف نمایشگاه قرآنی استکهلم می‌گوید.

نمایشگاه قرآنی در دل آتش

«اولین باری بود که در کشور سوئد نمایشگاه قرآنی برگزار کردیم آن هم گروهی، دلیل اصلی این اتفاق فرخنده هم مقابله با مجوزهای مکرری بود که در یک سال اخیر برای قرآن‌سوزی در سوئد صادر شد، انگار جرقه‌ای بود برای به تکاپو افتادن ما و راه‌اندازی نمایشگاه قرآنی با ابعاد مختلف.

بعد از صدور مجوزهای پی در پی قرآن‌سوزی، دغدغه ما پیدا کردن راهی بود برای معرفی قرآن، یعنی مسیری که مخاطب مسلمان غیرشیعی و غیرمسلمان را با قرآن آشنا کنیم. خصوصا که بسیاری از افراد این کشور شناختی از قرآن ندارند که اگر داشتند حتی به اندازه سر سوزن این اتفاق نمی‌افتاد.»

آلاخانمِ ایرانی که با حساب سرانگشتی 34 سالی می‌شود مهاجرت کرده و در سوئد زندگی می‌کند، بیشتر نباشد کمتر از دیگر ایرانیان دغدغه دین و کتاب مقدس قرآن را ندارد انگار که بلاد کفر بر اندیشه دینی‌اش هیچ تاثیری نداشته و اعتقاداتش دستخوش بوق و کرنای دشمن نشده، این از فحوای کلامش عیانِ عیان و گواهش نمایشگاه قرآنی است.

خانم میزبان بدون تأمل و نفس تازه کردن از پشت همان فرکانس‌های پیچ در پیچ به کلام توسل می‌جوید و ادامه حکایت نمایشگاه قرآنی را بازگو می‌کند.

«انگیزه کار ما متعالی بود و همین سبب شد بسیج شویم تا نمایشگاهی راه‌اندازی کنیم و به نوعی مخاطب با قرآن آشنا شود؛ شاید، شاید در این مسیر افرادی متاثر شوند و به سمت حقیقت سوق پیدا کنند حتی اگر شده یک نفر هم تحت تاثیر قرار گیرد ارزشمند است.

با هدف شناساندن قرآن و در معرض دید قرار گرفتن این آیات توانستیم سهمی هرچند کوچک داشته باشیم و به نسبت موفقیت کسب کنیم، یعنی در مسیر رفت و آمدهای مردمی آیات الهی را عرضه کنیم.

البته که تاثیر فرد به فرد این کار گروهی بحث دیگری است اما جای خوشحالی دارد که ما بازخوردهای خوبی در نمایشگاه دریافت کردیم حتی بعد از برگزاری نمایشگاه هم بازخوردهایی بود و تک تک این موارد معجزه‌ای است از کار برای قرآن.»

کتابت قرآن در سوئد

آلاخانم که تحصیل در دوره دکتری علوم قرآنی را با اتکا به فضای مجازی از ایران دنبال کرده و این علوم و فنون را به مدد همین فضای مجازی تدریس می‌کند، گریزی به جزییات برپایی نمایشگاه می‌زند و می‌گوید.

«سایت‌های معرفی قرآن، پوسترهای قرآنی، هدیه و عرضه قرآن‌هایی به زبان انگلیسی، پخش صوت قرآن‌خوانی، کتابت آیات قرآنی با خط خوش یک جوان همدانی و هر کاری دیگری که بتواند مخاطب را با قرآن این کتاب الهی مانوس کند، ریزبرنامه‌های نمایشگاه بود.

ناگفته نماند کتابت قرآن در نمایشگاه خیلی طرفدار پیدا کرد چون هنر خطاطی در سوئد یک هنر خیلی نادری است و این برای مردم جذاب بود، برای جذابیت بیشتر حتی اسم مراجعه‌کنندگان را به عربی با خط خوش نوشته و هدیه می‌دادیم و این کارهای به نظر کوچک، خیلی نظر مخاطب را جذب می‌کرد.

گوشه و کنار نمایشگاه هم غیر مسلمانان به ما سر می‌زدند و سوال و جواب می‌کردند تا درباره قرآن و نمایشگاه بدانند و زمانی که توضیحات ما را می‌شنیدند بسیار متعجبانه و متفکرانه نظرشان جلب می‌شد.

در مورد کار قبیح قرآن‌سوزی با توجه به مقدس بودن این کتاب الهی و قابل احترام بودن آن هم نظرشان منفی می‌شد و این جزو دستاوردهای مهم این نمایشگاه بود.

خلاصه که نشانه‌های فراوان ولو از کوچکترین اتفاق‌ها تا جذب مخاطب برای اعضای گروه مثبت ارزیابی شد چون هدف همان طور که قبل هم گفتم شناساندن قرآن مجید به جامعه غیر مسلمان بود و ما در حد وسعمان کار انجام دادیم و با کمترین نشانه‌ها کیف کردیم.

اگرچه نواقصی هم داشتیم که در نوبت‌های بعدی نمایشگاه حتما رفع می‌شود و قدمی بزرگتر به سمت هدفمان برخواهیم داشت.»

از استکهلم تا کربلا

این بانوی مسلمان و مقید تمام هم و غمش کار برای دین و اهل بیت (ع) است تا جایی که قدمی و رقمی با سابقه طولانی‌تر برای نمایشگاه اربعین هم برمی‌دارد البته باز هم گروهی یعنی با همراهی «گروه بچه‌های اربعین» همان عاشقانِ پای کار.

حالا حباب نترکیده ذهنی ما سَر از چرا و چگونه پا گرفتن «گروه بچه‌های اربعین» مقیم استکهلم درمی‌آورد و او جواب می‌دهد.

قصه گروه اربعینی در استکهلم، به نمایشگاه اربعین برمی‌گردد، هشت سال پیش از ملیت‌های مختلف دور هم جمع شدیم تا نمایشگاه اربعین برپا و جلوه‌های جهانی این همایش بزرگ را معرفی کنیم.

و گروهی که به «بچه‌های گروه اربعین» معروفند تشکیل شد، یکی از بهترین نکات این گروه پیشنهاد برگزاری نمایشگاه از سوی یک جوان افغانستانی بود، جوانی مخلص و مومن که عشق به امام حسین (ع) و ائمه (ع) در او وصف‌نشدنی است و همیشه پای کار بوده و دریغ نداشته.

در این سال‌ها با حمایت همه اعضا از ملیت‌های مختلف از عراقی و لبنانی گرفته تا ایرانی و دیگر کشورها نمایشگاه اربعین را راه انداختیم و تولید محتوا کردیم، خوشبختانه با بازخوردهای بسیار خوبی هم روبرو شدیم. امید ما این است که این نمایشگاه زمینه‌ای باشد برای شناساندن و پیدا کردن یک سر نخ از دریای بی‌کران امام حسین (ع).»

رسانه بچه‌های اربعین

آلاخانم که به گمانم بزرگترین عضو گروه بچه‌های اربعین است و مادرانگی‌هایش شریک فعالیت‌های دینی، با تب و تاب و شوق ادامه حرف را می‌گیرد و به قدم‌های هر چند کوچک اما پرشوق در مسیر اربعین می‌رسد و می‌گوید.

«با کمال تاسف هیچ کدام از رسانه‌های خارجی این کنگره جهانی را منعکس نمی‌کنند همین امر سبب شد بچه‌های شیعه به فکر بیفتند و این حرکت عظیم را با شروع محرم یادآوری کنند.

به طور دوره‌ای در مناطق و شهرهای مختلف سوئد حتی کشورهای دیگر این نمایشگاه برپا می‌شود و قدم کوچکی است برای به اشتراک گذاشتن این همایش میلیونی، انگار که این عکس‌ها مشتی از خروار باشد.

جنبه خارجی نمایشگاه هم با یاری خدا خیلی خوب ارائه می‌شود و جذاب است برای مخاطبان، در مورد هزینه‌ها باید گفت، هیچ مجموعه یا نهادی که حامی این گروه باشد نداریم و تمام و کمال هزینه‌ها خودجوش با کمک اهالی گروه تامین می‌شود آن هم با جان و دل، اصلا و ابدا دریغ ندارند و با صد توانشان در مسیر اهل بیت (ع) و قرآن قدم برمی‌دارند.

دوست دارم از خداوند مهربان بخواهم به این بچه‌ها توفیق بدهد و توان که ثابت‌قدم باشند.»

کولاک دین و دیانت در بلاد کفر

همت و تلاش خانم میزبان و رفقایش که از دورِ دور در نبردِ نفس‌گیر حق علیه باطل مجاهدانه پیروز شدند ستودنی است، گویی می‌شود دین و دیانت در بلاد کفر هم اعتقاد راسخ باشد و قدم‌هایی برای ترویج و شناساندنش به راه شود.

آلاخانم و رفقایش که از شدت خلوص میلی به ذکر نام ندارند دیرزمانی است پای ثابت این جمع نمایشگاهی و دینی شدند و روز به روز به جمعشان افزوده می‌شود، گواه این ادعا را خانم میزبان بازگو می‌کند.

«پای ثابت جمع نمایشگاهی ما حدودا 15 نفری می‌شود که نیمی از این تعداد ایرانی هستند ولی افرادی هم در مسیر به ما اضافه می‌شوند حتی در روز برگزاری نمایشگاه دوستانی که می‌توانند در معرفی کمک کنند به جمع ما می‌پیوندند خصوصا بچه‌های عراقی که زادگاهشان کربلا و نجف است.

باورکردنی نیست اما در گروه بچه‌های اربعین به برکت امام حسین (ع) کلی جوان مجرد بود که ازدواج کردند و کلی زوج بودند که صاحب فرزند شدند و حالا به شکل خانوادگی در جمع ما حضور دارند و اگر بخواهم حساب و کتاب کنم کوچکترین همکار ما در این گردهمایی دینی دختر سه ماهه‌ای است که همراه پدر و مادرش در سرزمین‌های دور از اسلام در دل قرآن قد می‌کشد و با فعالیت‌های دینی و قرآنی مانوس می‌شود.»

از ذوق توریست‌های محجبه تا اصرار جوانان ترک

خانم میزبان هنوز حرف‌ها برای گفتن دارد، از بروبیای نمایشگاهی گُل کرده کنج دلش گرفته تا خاطراتی که هر کدام نشانه است، او باز هم دست به دامن کلام می‌شود و می‌گوید.

«تجربه‌های خیلی خاطره‌انگیزی در روزهای نمایشگاه داریم، خاطرات به یادماندنی، به طور مثال نمایشگاه در یک مسیر پرترددی برگزار می‌شود که توریست‌ها هم آمد و شد دارند؛ یادم هست تعدادی جوان از ترکیه آمده بودند و با دیدن عکس های اربعینی با اصرار دنبال کمک بودند.

از ما انکار که نیاز به کمک مالی نیست و توریست‌های ترک اصرار که حتما و حتما باید کمک کنیم؛ خیلی از افراد با دیدن و برچیدن یک احساس دلی متاثر و برخی دیگر با دیدن و معرفی جهانی پیاده‌روی اربعین یا حتی تلاش برای شناساندن قرآن خوشحال می‌شوند.

افرادی هم هستند که یک ساعتی می‌ایستند و سوال و جواب می‌کنند و از انگیزه ما برای برگزاری این نمایشگاه‌ها می‌پرسند که به نظرم حضور همه این افراد به سهم خودشان خوشایند است چون اگر یک نفر علاقه نشان دهد و دنبال تحقیق را بگیرد، قوت قلب است.

خاطره بعدی هم خلاصه می‌شود در توریست‌های محجبه مالزیایی که با دیدن نمایشگاه ما در اروپا بسیار به وجد آمدند اصلا باورشان نمی‌شد در اروپا نمایشگاهی از قرآن و آیات الهی برپا شود، تندتند با اشاره به کتاب‌های قرآن تشکر می‌کردند و ذوق‌زده می‌شدند، از این دست اتفاقات به وفور هست و خاطره می‌شود برای گروه ما.»

آلاخانم که حالا خودش هم از نَقل خاطرات و فعالیت‌های دینی گروهشان سَر ذوق آمده و صدای خندانش از پشت فرسنگ‌ها فاصله خوب به گوش می‌رسد، حسن ختام حرف‌هایش می‌گوید.

«در مجموع گروه ما برای مخاطب پیام دارد؛ پیامی با این عنوان، افرادی در اروپا هستند که دغدغه قرآن و اهل بیت (ع) دارند و مخاطبانی که پیغام می‌گیرند یعنی یک گام رو به جلو، این مصداق موفقیت است.»

روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 2
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 3
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 4
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 5
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 6
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 7
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 8
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 9
روایتی از پیچیدن عطر قرآن در قلب استکهلم + فیلم 10