روایت یک مادر شهید از لحظهای که برای شهادت پسرش دعا کرد
مادر شهید حمیدرضا جدیدی گفت: وقتی حمیدرضا مجروح شد به بیمارستان چمران که خودم آنجا خدمت میکردم منتقل شد و خودم چشمان او را بستم و شاهد شهادت او بودم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، همزمان با چهل و سومین سالگرد هفته دفاع مقدس، فرهنگسرای اشراق ویژه برنامه «برای وطن، به راه حسین، به نام شهید» را همراه با مراسم تجلیل از مادران شهدا برگزار کرد. در این مراسم که با حضور نوجوانان برگزار میشد، از مادر شهیدان حمیدرضا جدیدی و حسین اشرفی گودرزی تجلیل به عمل آمد.
خاکریز خاطرهها | کدام اتفاق، کلید آغاز قدرت پهپادی ایران بود؟ / رؤیایی که با "مهاجر" تعبیر شد! + فیلممادر شهید جدیدی ضمن بیان خاطراتی از فرزندش گفت: من هشت سال جنگ تحمیلی را در بیمارستان چمران مشغول خدمت بودم. هر چهار فرزند من جبهه رفتند و حمیدرضا به درجه شهادت نائل شد. حمیدرضا شوق زیادی برای حضور در جبهه داشت و با وجود سن کم مشتاق رفتن بود. وقتی حمیدرضا مجروح شد به بیمارستان چمران که خودم آنجا خدمت میکردم منتقل شد و خودم چشمان او را بستم و شاهد شهادت او بودم.
وی با بیان اینکه آرزوی پسرش شهادت بوده است، گفت: حمیدرضا حتی روز آخر هم به من گفت نمیخواهم نگران من باشی و عزاداری کنی. در نامهای که بعد از شهادت او به دست من رسید نوشته بود: «به نام خداوند بخشنده مهربان. خدمت رهبر کبیر انقلاب امام خمینی سلام و درود بر شهیدان راه خدا و اسلام. سلام بر خانواده عزیزم، سلام بر همگی. پس از سلام امیدوارم حالتان خوب باشد. اگر حال من را بخواهید باخبر شوید به حمدالله خوب هستم. فقط این مژده را به شما بدهم که تا وقتی که نامه من به شما برسد؛ به امید خداوند خونین شهر را آزاد خواهیم کرد. شاید یک ماه دیرتر یا زودتر برگردم، اگر زنده باشم. ما دیر به میدان مین رفته بودیم. حدود دو سه هزار مینهای جهنده و ضد تانک و ضد خودرو و گوجهای در منطقه بود. میدان مین فقط معجزه خداوند و امام زمان (عج) را نشان میداد که با اینهمه مین، دو سه گروه از این میدان مین رد شده و مینها عمل نکرده بودند.» او به جز این نامه، نامههای دیگری نیز نوشته است که معجزههای امام زمان (عج) را بازگو میکند.
این مادر شهید خطاب به نوجوانان حاضر در جلسه بیان کرد: شهدای ما برای حفظ ایران، ناموس و اسلام شهید شدند؛ شهدا رفتند تا مبانی اسلام و حقانیت دین و شیعه و ناموس ما بماند. مراقب باشیم که ولایت را تنها نگذاریم و پیام امروز شهدا همراهی و پیروی از ولایت است. امیدوارم شما نوجوانان از دستاوردهای انقلاب اسلامی پاسداری کنید و با رعایت حجاب و اطاعت از رهبری به ادامه آن کمک کنید. همه ما وظیفه داریم پشتیبان رهبری باشیم تا انقلاب اسلامی از گزندهای دشمنان در امان باشد.
روایت مادر شهید اشرفی گودرزی از لحظهای که دعای شهادت، برای پسرش کرد
مادر شهید حسین اشرفی گودرزی دیگر مهمان ویژه برنامه «برای وطن، به راه حسین (ع) به نام شهید» بود و گفت: حسین 16 سالش بود که راه جبهه را انتخاب کرد. مدت حضور شهید در جبهه 5 ماه بود و در والفجر مقدماتی در منطقه فکه به شهادت رسید. شب حمله در خانه بودم و میدانستم آن شب عملیات است؛ به امام زمان (عج) گفتم پسرم عاشق شهادت است و از ایشان خواستم پسرم را به آرزویش برساند. وقتی که حسین تیر میخورد، دوستش نیز همزمان با او زخمی میشود، دوستش را به عقب برمیگرداند، اما پیکر خودش در آنجا باقی میماند و جاویدالاثر میشود.
این مادر شهید درباره ویژگیهای اخلاقی پسرش بیان کرد: پسرم خیلی مردمی بود؛ اگر همسایهای کمکی میخواست دریغ نمیکرد. وقتی نامه میداد به من میگفت گریه نکن؛ صبر و استقامت را پیشه کن. حسین قبل از اعزام به جبهه در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی نیز مشارکت داشت.
در پایان این برنامه مراسم تجلیل از مادر شهیدان جدیدی و اشرفی گودرزی برگزار و از طرف کنگره ملی شهدای پایتخت و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هدایایی با آنها تقدیم شد.