روح الله حسینیان: شیوه انتخاب رهبری در نظام ما، کاملا مردمی است
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی می گوید: ما میگوییم که شیوه انتخاب رهبری در نظام ما، منطقیترین شیوه است به این دلیل که یا مردم یا خبرگان، به علم رای می دهند. از طرف دیگر، ولایت فقها به خاطر شخص نیست بلکه به خاطر فقیه بودن یعنی جایگاه علمی رهبری است.
به گزارش خبرآنلاین، امروز سالگشت رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران است. شخصیتی که در سال 1348 و با استناد به آرای علمای اسلامی نظیر احمد نراقی و صاحب جواهر، مساله لزوم حاکمیت سیاسی اسلام در قالب و چارچوب تز «ولایت فقیه» را مطرح کرد. این تز بعد از وقوع انقلاب اسلامی، شمایلی نهادمند به خود گرفت و به اصلی از اصول قانون اساسی تبدیل شد.
امام خمینی (ره) در سال 1367 از تئوری جدیدی با عنوان «ولایت مطلقه فقیه» رونمایی کردند و بر این اساس، در بازنگری قانون اساسی در سال 68، واژه «مطلقه» به اصل 57 افزوده شد. در طول سالهای بعدی، برخی برداشت ها و رویکردها، تفسیری جهت دار از مفهوم مطلقه ارائه کردند و در جایگاه مخدوش ساختن این جایگاه نزد افکار عمومی به خصوص نسل جوان، درآمدند. فارغ از این، نحوه انتخاب رهبری در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران هم در نوع خود، از اهمیت زیادی برخوردار است. بعد از انقلاب اسلامی، مجموعه ای تحت عنوان مجلس خبرگان رهبری که خود محصول انتخاب مردم است، شکل گرفت تا جدای از نظارت بر شرایط رهبری در شخص ولی فقیه، در وقت مقتضی نیز به انتخاب جانشین اقدام کند.
در گفتگو با روح الله حسینیان رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مساله شیوه انتخاب رهبری پرداختیم. او معتقد است که انتخاب رهبری در تشیع، منطقی ترین شیوه است. مشروح این گفتگو را بخوانید؛
*******
آقای حسینیان! شبهات زیادی پیرامون نحوه حاکمیت شخص ولی فقیه توسط رسانه های مغرض مطرح میشود. این شبهات طبیعتا در ذهن نسل جوان، بیشتر اثر دارد. به نظر شما نسبت میان ولایت فقیه و دموکراسی مدرن چیست؟
این مساله، خیلی مساله دشوار و مهمی نیست. ما میگوییم که شیوه انتخاب رهبری، تقریبا منطقیترین شیوه است به این دلیل که یا مردم یا خبرگان، به علم رای می دهند. از طرف دیگر، ولایت فقها به خاطر شخص نیست بلکه به خاطر فقیه بودن یعنی جایگاه علمی رهبری است.
پس از یک جهت این روش، روش منطقی است و از طرف دیگر هم اگر طول تاریخ تشیع را ببینید، می بینید که پیش از انقلاب، شیوه اینگونه بود که یک عالمی، خودش را به مردم نشان میداد و مردم، علم و تقوای او را باور میکردند و آرام آرام و به مرور زمان، آن عالم به مرجع عام تبدیل می شد.
مردم با فتوای آن مرجع، داور را انتخاب می کردند و حکومت موازی در برابر حکومت ها تشکیل می دادند و امر قضای خود را با انتصاب او انجام می دادند. از طرفی، خمس و زکات و نوعی از مالیات اسلامی را تحت نظر آن مرجع انجام می دادند و تابع امر و نهی او بودند.
ما میگوییم که شیوه انتخاب رهبری، منطقیترین شیوه است به این دلیل که یا مردم یا خبرگان، به علم رای میدهند. از طرف دیگر، ولایت فقها به خاطر شخص نیست بلکه به خاطر فقیه بودن یعنی جایگاه علمی رهبری است. به قول حضرت امام (ره) در ابتدای نهضت انقلاب، مردم بسیاری از شهرها به نزد ایشان می آمدند و می گفتند که شما اذن بدهید، آن وقت می بینید چه اتفاقی خواهد افتاد؛ یعنی مردم منتظر اجازه دادن قیام یک مرجع بودند.
مرحوم شهید دلواری به آیت الله برازجانی که رهبری انقلابی علیه انگلیسی ها و اشغالگران را به عهده داشت، نامه نوشت و عنوان کرد که این مردم، از آخرت خود می ترسند و منتظر اجازه شما هستند که اگر شما اجازه بدهید، جان های خود را برای دفاع از مملکت، قربانی خواهند کرد.
بنابراین شیوه انتخاب ولی فقیه، بهترین نوع انتخاب است چون نه حزب، نه سازمان و نه گروهی مسلح وجود دارد که بخواهد فردی را به قدرت و رهبری برساند بلکه یک شیوه کاملا مردمی است. الان هم که بعد از جمهوری اسلامی، تاسیساتی برای این کار به نام مجلس خبرگان ایجاد شده است، اولا خبرگان توسط رای مستقیم مردم انتخاب می شوند. خبرگان یعنی اهل فهم و علم و آگاهی که رهبر شناس اند یعنی می دانند که چه کسی را باید انتخاب کنند. ثانیا خبرگان، از بین فقها که شرایط ویژه و خاص رهبری را دارند، رهبری را انتخاب میکند.
بنابر صحبت جنابعالی، ولایت فقیه نه ربط کاملا وثیقی با دموکراسی در معنای مدرن دارد و از طرفی هم شیوه انتخاب آن کاملا مردمی است.
بله. در عین حال که مردمی است و انتصابی نیست، یا توسط مردم انتخاب می شود یا توسط خبرگان. آن هم به شرط منطقی و عالمانه صورت می گیرد یعنی علم در هر صورت، هدف اساسی قرار می گیرد و رای به عالمی که دارای چنین علمی هست، داده می شود یعنی در واقع، ما رهبری علم و فقه را می پذیریم.
پس از یک منظر کارآمدتر از دموکراسی هم هست؟
حالا شما می توانید هر اسمی روی آن بگذارید. من قبلا هم عرض کردم که اگر این شیوه منطقی و علمی در غرب رعایت می شد، دیوانه ای به اسم ترامپ رئیس جمهور آمریکا نمی شد.
2727
کد خبر 1395001