روزنامه اطلاعات: به ما گفته بودند مجلس جایگاه سیدحسن مدرس است / نمایندگان به مردمان خود چه توهینها که روا نمیدارند!

چه سری در میان است که به محض فرونشست و کاستیِ نسبی پارهای التهابات، کسانی حوصلهشان سر میرود از آرامش.
یا رب مباد آن که [.....] معتبر شود! حافظ لسانالغیب، به اقتضای زمانهاش جای نقطهچین را پر کردهبود و البته به مقتضای امروز میتوان نام بسیاری کسان را در جای نقطهها نشاند؛ گرچه خود نقطهای بیش نباشند.
چه سری در میان است که به محض فرونشست و کاستیِ نسبی پارهای التهابات، کسانی حوصلهشان سر میرود از آرامش؛ لابد از بیدردی! یعنی نه درد نان دارند و نه رنج بیماری و نه غم دارو و دنبال درمان دردهای قدیمی میگردند و زخمهای آرامگرفته را صدباره نیشتر میزنند و جیغ میآفرینند و سپس، لَختی آرام مینشینند و در پستوها میخزند؛ مشغول ذمهاید اگر خیال ببرید که منظور همان بحث شیرینِ لایحه معوقه [عفاف و حجاب] است!
بلأخره بانیانی که آن انشای طولانی را در لایحه معروفه نوشتند و انواع دوربینها، از جمله رصدگرهای مراکز هستهای و دیگر مکانهای حساس را موظف به همکاری با خود کردند باید هر از گاهی این آش را هم بزنند مبادا از دهان خودشان بیفتد و اینها همه بدان سبب است که در سایه نجابت و متانت مردم، امر بر ایشان مشتبهشده که گویا با آرای حداقلی هم میتوان خیال حداکثری برداشت.
افاضات اخیره یکی از همین احرازکنندگانِ حداقلی در مورد حجاب بانوان تا بدانجا مرزهای ادب را جابهجاکرده که فرموده : «.... بعضی جاها آبروی حیوان هم رفته، یعنی حیوان هم پوشیدهتر است»؛ و پیشدرآمد این توهین، بیان داشته: «برای مرد متأهل سخت است که از خیابان عبورکند، از بس چشمش به کسانی میافتد که از همسر خودش سیر میشود!»
روزگاری بر ما میگفتند: «سیدحسن مدرس در کرسی نمایندگی مردم، اشتلم و تشری زد به روس تزاری؛ قشونشان از پشت دروازه قزوین به سنپترزبورگ بازگشت.» و امروز این قماش اشتلمکنندگان نیز در قامت نمایندگی مردم، به مردمان خود چه توهینها که روا نمیدارند!
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.