سه‌شنبه 6 آذر 1403

روزهای بحرانی سینمای ایران با سه نامه به رئیس جمهور

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع
روزهای بحرانی سینمای ایران با سه نامه به رئیس جمهور

آیا اساسا حیدریان و دیگران مدیران همسو با او دستاوردی داشتند و مسیر صحیحی را پیش روی سینما قرار داده بود که ضرورتی بر تداوم آن باشد، یا باید پذیرفت که اساسا جنس فعالیتش از همان مدل «ریل گذاری» در دوره دولت‌های پیشین بود که فرجامش را دیدیم؟

در حالی محمدمهدی حیدریان، مدیریت سینمای ایران را تحویل حسین انتظامی داد که آن بخش از شرایط سینمای ایران که مستقیم و در کوتاه مدت تحت تأثیر مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است شرایط چندان مناسبی ندارد و تقریبا قریب به اتفاق شعارها و وعده‌های مطرح در این دوران نیز رخ داد و تنها اتفاق مثبت، شفاف سازی بود که آن هم به مدد پیگیری رسانه‌ها و پیگیری شخص دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، به عنوان متولی این امر تحقق یافت. با این اوصاف، اکنون سینمای ایران در چه مختصاتی سیر می‌کند؟

به گزارش «تابناک»؛ سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، همزمان با پایان مهلت قانونی حضور مدیران بازنشسته، جانشین‌های مدیران بازنشسته را منصوب کرد و در همین راستا، در نهایت حسین انتظامی، دستیار ارشد وزیر و معاون مطبوعاتی پیشین به سرپرستی سازمان سینمایی منصوب شد و بدین ترتیب، پایان دوره مدیریت محمدمهدی حیدریان فرا رسید.

حیدریان اندکی پیش از ترک اجباری پستش، درباره آینده سینما تعیین تکلیف کرده و گفته بود: «آنچه مسلم است، از ابتدای سال گذشته در سینما همه امور بر اساس یک برنامه جامع پیش رفته و قطعا این برنامه در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد، هم وزیر محترم و هم ما که در این زمینه فعال هستیم، قرارمان بر همین بوده که این برنامه جامع حداقل تا پایان این دولت ملاک کار باشد»؛ اما آیا اساسا او و دیگران مدیران همسو با او دستاوردی داشتند و مسیر درستی را پیش روی سینما قرار داده بود که ضرورتی بر تداوم آن باشد یا باید پذیرفت که اساسا جنس فعالیتش از همان مدل «ریل گذاری» در دوره دولت‌های پیشین بود که فرجامش را دیدیم؟

همان گونه که انتظار می‌رفت، دوره حیدریان زمانی برای وعده‌های بزرگ و دستاوردهای اندک بود. وعده سینمای جهانی داده شد؛ اما چه اتفاقی برای جهانی شدن سینمای ایران توسط مدیران رخ داد؟ تقریبا هیچ. اگر رضا میرکریمی نبود و پایمردی نمی‌کرد، چه بسا همین جشنواره جهانی فجر نیز امروز اعتبار کنونی‌اش را نداشت و شاید اساسا بار دیگر با بخش ملی ادغام می‌شد و در حاشیه جشنواره ملی فجر، برگزار می‌شد؛ بنابراین، شعار جهانی شدن سینمای ایران، دهان‌پرکن اما حاصلش هیچ بود.

از دیگر وعده‌های مدیر پیشین سینمای ایران، رفع توقیف فیلم‌های سینمایی بود اما تا پایان دوره مدیریتی او، شمار محدودی از فیلم‌ها با اصلاحات بسیار گسترده که آسیب جدی به برخی از این آثار زد، رفع توقیف شدند، ولی صاحبان گروه عمده فیلم‌های توقیفی نیز برای دوره طولانی سر دوانده شدند و هیچ گاه پروانه نمایش دریافت نکردند؛ بنابراین، سخن از رفع توقیف فیلم‌های سینمایی با اشاره به چند نمونه از لیست بلندبالای موجود، گزافه‌گویی بیش نیست.

وعده دیگر، احداث کاخ جشنواره با همکاری شهرداری بود. این وعده در حد جانمایی یک زمین خالی در تهران عملیاتی نشد و مشخص بود که در توان مدیران دهه شصتی، پیگیری چنین پروژه‌ای نیست که از توان مدیران گذشته نیز خارج بوده است. افزایش فروش سینمای ایران، موضوعی بود که سازمان سینمایی در دوره حیدریان بر آن متمرکز شده بود؛ اتفاقی که دستاورد مدیریتی او نبود، بلکه از دوره حجت الله ایوبی آغاز شده بود و بیش از آنکه محصول سیاست گذاری دولت باشد، محصول مدیریت بازار توسط سینماگران و سالن‌داران بوده است.

برای درک وضعیت این دوره، می‌توان اشاره کوتاهی به سیل اتفاقاتی که در این مدت رخ داده و گاهی منجر به خشم اهالی سینما شده کرد؛ خشمی که باعث شد سینماگران که دریافتند از طریق رئیس سازمان سینمایی نمی‌توانند به خواسته‌هایشان برسند، سه بار رئیس جمهور را در قالب نامه‌های سرگشاده خطاب قرار دادند و خواسته‌هایشان را از این طریق مطالبه کردند.

سینماگران از ششم اسفند 1395 تا 9 خرداد مجموعا سه نامه به حسن روحانی رئیس دولت دوازدهم ارسال کرده‌اند. نخستین نامه را 120 تن از سینماگران برجسته خطاب به روحانی نوشته بودند و پس از آنکه مدیران سازمان سینمایی، مانع از اکران فیلم «عصبانی نیستم» با وجود اصلاحات فراوان و کسب چندین بار پروانه نمایش شدند، 120 سینماگر مطرح ایران در نامه‌ای به رئیس‌جمهور، خواستار نمایش فیلم «عصبانی نیستم!»، ساخته رضا درمیشیان و احترام سازمان سینمایی به مجوز پروانه نمایش شدند و از رفتار مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلوگیری از نمایش این فیلم سینمایی انتقاد کردند.

سپس کانون کارگردانان سینمای ایران در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور، خواستار رفع ممنوع الخروجی جعفر پناهی شدند. در متن نامه کارگردان‌های سینمای ایران خطاب به رئیس جمهور تأکید شده بود: «با توجه به انتخاب فیلم سینمایی سه رخ ساخته آقای جعفر پناهی (عضو کانون کارگردانان سینمای ایران) در بخش اصلی هفتاد و یکمین دوره از فستیوال فیلم کن، خواهشمند است دستور فرمایید با اتخاذ ترتیبات لازم، موانع خروج آقای پناهی از کشور برطرف شود تا ایشان بتوانند در این رویداد مهم جهانی شرکت کنند.»

در ادامه بیش از صد سینماگر در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور، خواستار رفع محدودیت‌ها برای سینماگرانی شدند که به جهت کار هنری و فرهنگی مشمول این محدودیت‌ها شدند و در این زمینه نام بهروز وثوقی را به طور مشخص ذکر کردند. در متن این نامه آمده است: «از آن جا که جنابعالی به عنوان رئیس جمهور، حافظ حقوق شهروندی و مسئول اجرای قانون اساسی هستید، ما، جمعی از هنرمندان، فیلمسازان و نویسندگان و دست‌اندرکاران امور فرهنگی، از شما می‌خواهیم، یک بار برای همیشه تدبیری صورت گیرد تا هنرمندانی که صرفا به جهت کار هنری و فرهنگی با ممنوعیت خروج و ورود و ممنوعیت کار روبرو هستند، بدون ایجاد مزاحمت بتوانند به وطن خود، رفت و آمد داشته و از حق طبیعی کار و فعالیت بهره‌مند شوند، از آن‌جمله خواهان رفع محدودیت‌های غیر قانونی برای هنرمند گرانمایه آقای بهروز وثوقی هستیم.»

هیچ بخشی در کشور طی سه ماه، سه نامه سرگشاده خطاب به مقام ارشد اجرایی کشور ننوشته و این نشان می‌دهد نه تنها مطالبات تلنبار شده‌ای در حوزه فرهنگ به ویژه سینما وجود دارد که با پاسخ روشنی مواجه نشده، بلکه سازوکارهای عملیاتی برای پاسخگویی روشن نیز در دولت دوازدهم وجود ندارد و هنرمندان مجبورند مستقیم سراغ رئیس جمهور را بگیرند و از شخص روحانی بخواهند.

در این شرایط به نظر می‌رسد نقطه روشن عملکرد مدیران پیشین، پاسخ به درخواست‌های دبیر فرهنگی «تابناک» و انتشار لیست کمک‌ها و بودجه‌های تزریق شده به نهادهای مختلف سینمایی بود که این اتفاق نیز شاید در صورت عدم پیگیری حسین انتظامی، دبیر کمیسیون دسترسی آزاد به اطلاعات با این کیفیت تحقق نمی‌یافت. بنابراین مسیر چندان روشنی در پشت سر نیست که قرار باشد همان مسیر را ادامه داد و باید در پی مسیر تازه‌ای برای سینمای ایران بود که دست‌کم با اقتضائات کنونی سینمای ایران همخوانی داشته باشد.

روزهای بحرانی سینمای ایران با سه نامه به رئیس جمهور 2
روزهای بحرانی سینمای ایران با سه نامه به رئیس جمهور 3