یک‌شنبه 4 آذر 1403

«روز صفر»؛ یک اتفاق برای سینمای ملی / بازنمایی معقول از شرارت‌های عبدالمالک ریگی

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
«روز صفر»؛ یک اتفاق برای سینمای ملی / بازنمایی معقول از شرارت‌های عبدالمالک ریگی
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: فرزانه غلامی تبار سینمای ایران خوشبختانه به سبب جسارت برخی فیلمسازان خاص و البته کاربلد که تعددشان هم خیلی نیست، توانسته در همین سال‌های اخیر فیلم‌هایی بسازد که از قضا حسابی جاندار هستند. این‌ها روی موضوعاتی مانور داده‌اند و همچنان هم می‌دهند که هم به درد این مخاطب سینما می‌خورد و هم باری از دوش سوژه‌های ملی و میهنی برمی‌دارد. مصداق عینی‌اش نیز فیلم سعید ملکان است یعنی «روز صفر»؛ فیلمی که حاصل تجربه چندین ساله سعید ملکان در پشت دوربین این سینماست که نمونه‌های جدی‌اش را در همکاری با بهرام توکلی نیز به خورد مخاطب داده است. امسال هم با همین فیلم «روز صفر» در مقام کارگردان، قدمی بزرگ در تصویرسازی و بازنمایی موضوعات خاص برداشته است. «روز صفر» به ماجرای عبدالمالک ریگی می‌پردازد؛ البته تنها گوشه‌ای از اقدامات تروریستی او در منطقه سیستان و علیه کشورمان است که نهایتا هم مروری دارد موجز، از دستگیری او که در همین خلاصه‌گویی، اما سنگ تمام می‌گذارد. قرار نیست هیچ فیلمی منتهی به نقطه ضعف نشود؛ همچنان که مثلا به سکانس‌های ضبط شده فیلم ملکان در لوکیشن‌های خارجی در برلین هم می‌توان انتقاد کرد، از این بابت که ترکیبی از سکانسهایی هستند با رنگ و لعاب خارجی، اما با قاب‌بندی کاملا ایرانی. این قسمت از ماجرا واقعا به فرم این فیلم باکیفیت نمی‌خورد. با این حال جسارت فیلمساز در طراحی قصه و صحنه‌پردازی پلان‌های فیلمش به خوبی دیده می‌شود. «روز صفر» با هر نقدی باز هم جذابیت دارد و بیننده را درگیر می‌کند و چه بهتر از این برای سینمای ایران. حتی سوژه فیلم از آن دست موضوعاتی است که عمده فیلمسازان ما در بیان و روایتش الکن می‌مانند و ماجرا را عقیم می‌گذارند؛ مگر اینکه بتوانند دست به روایتگی قصه‌ای بزنند که همه جوره به ماجرا ابراز ارادت کند. «روز صفر» فیلمی پر از پلان است با صحنه‌های باکشش و پرتعلیق؛ پس خوب نوشته شده و در عین حال یک کارگردانی فکر شده را پشت آن می‌توان دید؛ کافی است نگاهی دوباره به قاب‌بندی او از بازارچه محلی پاکستان بیندازید. بازی‌های خوبی از بازیگرانش گرفته که این را هم در مورد امیر جدیدی و نیز ساعد سهیلی که دو کارکتر اصلی فیلم هستند به عینه می‌توان تایید کرد. به هرحال همین که برخی فیلمسازان کاربلد و با تجربه حاضرند بجای ساخت یک مشت فیلم بی‌خاصیت، دم از قصه‌پردازی درست از سوژه‌هایی حساس بزنند و این جسارت را در روایت درست دخیل کنند تا شاهد اثری قابل قبول از حافظه تاریخی این کشور باشند، جای تامل دارد. خاصه اگر فیلمی همچون «روز صفر» باشد که سعی دارد این را به دور از هر شعار و اتفاقا ورود جدی به ادوات سینمایی بزند بسی هیجان‌انگیزتر هم خوهد بود. فیلم سعید ملکان با همه ریزه کاری‌های غلطی که ممکن است در تجهیزات سینمایی آن دیده شود، اما فیلمی است که حساسیت‌های سینمایی را برطرف کرده و خروجی‌اش نیز یک بازنمایی معقول از شرارت‌های عبدالمالک ریگی است. تا همین جا هم باید به تیم تولید این فیلم احترام گذاشت که در خروجی، محصولی را تقدیم مخاطب این سینما می‌کند که لااقل قصه‌ای واقعی دارد و قصه را نیز به دور از تملق، تصویرسازی می‌کند. خصوصا اینکه فیلم خود سینماست.