شنبه 3 آذر 1403

روسیه در جنگ پیروز می‌شود

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
روسیه در جنگ پیروز می‌شود

«جان جوزف. میرشایمر» از دانشمندان معاصر و برجسته علوم سیاسی و از پایه‌گذاران «رئالیسم تهاجمی» محسوب می‌شود. این استاد برجسته صاحب کتاب‌های بسیاری است. او در مقاله‌ای که در 23ژوئن2023 (برابر با 2 تیرماه 1402) نوشت به‌تفصیل به دلایل وقوع جنگ اوکراین پرداخته و سناریوهای غرب و روسیه برای آغاز و تداوم جنگ را بررسی کرده است. میرشایمر بر این باور است که غرب به‌عمد این جنگ را به راه انداخت...

سرانجام، روس‌ها از اشغال بخش عظیمی از سرزمین‌های اوکراین کوتاه می‌آیند؛ زیرا آن مناطق مملو از اوکراینی‌هایی است که از روس‌ها متنفرند و به‌شدت در برابر اشغال مقاومت می‌کنند. تلاش برای تسخیر تمام اوکراین و مطیع ساختن آن به خواست مسکو، بی‌تردید به فاجعه ختم خواهد شد. لفاظی‌های مربوط به نازی‌زدایی و غیرنظامی‌سازی اوکراین به کنار، اهداف ملموس روسیه شامل تسخیر و الحاق بخش بزرگی از خاک اوکراین است؛ درحالی‌که همزمان اوکراین را به یک کشور ناکارآمد و به‌دردنخور تبدیل می‌کند. به‌این‌ترتیب، توانایی اوکراین برای جنگ با روسیه بسیار کاهش می‌یابد و بعید است که واجد شرایط عضویت در اتحادیه اروپا یا ناتو شود. علاوه بر این، یک اوکراین درهم‌شکسته و ویران، به‌ویژه در برابر دخالت روسیه در سیاست داخلی خود آسیب‌پذیر خواهد بود. به‌طور خلاصه، اوکراین یک سنگر غربی در مرز روسیه نخواهد شد. آن کشور ناکارآمدِ به‌دردنخور چگونه به نظر می‌رسد؟ مسکو به‌طور رسمی کریمه و چهار استان اوکراینی دیگر - دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپوروژه - ضمیمه کرده است که در مجموع نماینده 23درصد از کل سرزمین اوکراین قبل از آغاز بحران در فوریه2014 هستند. رهبران روسیه تاکید کرده‌اند که قصد به تسلیم کشاندن این سرزمین را ندارند؛ سرزمینی که روسیه هنوز کنترل برخی از نقاط آن را در دست ندارد. درواقع، دلیلی برای تامل در این مورد وجود دارد که اگر روسیه توانایی نظامی انجام این کار را با هزینه معقول داشته باشد، قلمرو اوکراینی بیشتری را ضمیمه خواهد کرد. بااین‌حال، همان‌طور که خود پوتین به‌وضوح بیان می‌کند، دشوار است که بگوییم مسکو به دنبال ضمیمه کردن چه مقدار از خاک اوکراین است.

تفکر روسی احتمالا متاثر از سه محاسبه است. مسکو انگیزه قدرتمندی برای تسخیر و ضمیمه دائمی قلمرو اوکراین که به‌شدت مملو از قومیت‌های روس و روس‌زبانان است، دارد. روسیه می‌خواهد از آنها در برابر دولت اوکراین - که با همه‌چیز روسیه دشمنی دارد - محافظت کند و مطمئن شود که در هیچ‌جای اوکراین جنگ داخلی مانند آنچه در دونباس بین فوریه2014 و فوریه2022 رخ داد، وجود ندارد. همزمان، روسیه می‌خواهد از کنترل قلمروهایی که عمدتا دارای جمعیت اوکراینی قومی متخاصم است پرهیز کند که این هم محدودیت‌های قابل‌توجهی را برای توسعه‌طلبی بیشتر روسیه ایجاد می‌کند. در نهایت، تبدیل اوکراین به یک کشور ناکارآمدِ به‌دردنخور مستلزم آن است که مسکو مقادیر قابل‌توجهی از خاک اوکراین را تصاحب کند. بنابراین در موقعیت خوبی قرار می‌گیرد تا آسیب قابل‌توجهی به اقتصاد اوکراین وارد کند. برای مثال، کنترل تمام خطوط ساحلی اوکراین در امتداد دریای سیاه، به مسکو اهرم اقتصادی قابل‌توجهی بر کی‌یف می‌دهد.

این سه محاسبه نشان می‌دهد که روسیه احتمالا تلاش خواهد کرد چهار استان - دنیپروپتروفسک، خارکیف، میکولایف و اودسا - را که در غرب چهار استانی هستند که پیش‌تر ضمیمه کرده است (یعنی دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپوروژه) ضمیمه کند. اگر این اتفاق بیفتد، روسیه تقریبا 43درصد از خاک اوکراینِ قبل از 2014 را در کنترل خواهد گرفت. «دمیتری ترنین» یک استراتژیست برجسته روسی تخمین می‌زند که رهبران روسیه به‌دنبال تصاحب قلمرو اوکراینی بیشتری هستند: با فشار به سمت غرب در شمال اوکراین تا رودخانه دنیپر و گرفتن بخشی از کی‌یف که در ساحل شرقی آن رودخانه قرار دارد. او می‌نویسد که «گام منطقی بعدی» پس از تسخیر کل اوکراین از خارکیف تا اودسا، «گسترش کنترل روسیه به تمام اوکراین در شرق رودخانه دنیپر، از جمله بخشی از کی‌یف که در کرانه شرقی آن رودخانه قرار دارد، خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، دولت اوکراین آن‌قدری کوچک می‌شود که فقط مناطق مرکزی و غربی کشور برایش می‌ماند.»

 محیط تهدید غرب

شاید اکنون باورش سخت به‌نظر برسد، اما قبل از وقوع بحران اوکراین در فوریه 2014، رهبران غربی روسیه را به‌عنوان یک تهدید امنیتی نمی‌نگریستند. برای مثال، رهبران ناتو با رئیس‌جمهور روسیه درباره «مرحله جدیدی از همکاری به‌سوی یک مشارکت استراتژیک واقعی» در اجلاس سرانِ سال2010 ناتو در لیسبون صحبت کردند. جای تعجب نیست که گسترش ناتو قبل از سال2014 براساس «مهار روسیه خطرناک» توجیه‌پذیر نبود.

در واقع، این ضعف روسیه بود که به غرب اجازه داد تا دو مرحله اول توسعه ناتو در سال‌های1999 و 2004 را بیخ گوش مسکو ببرد و سپس در سال2008 شرایطی را به وجود آورد که دولت جورج بوش فکر کند که روسیه می‌تواند مجبور به پذیرش عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو شود؛ اما این فرض نادرست بود و زمانی که بحران اوکراین در سال2014 شروع شد، غرب ناگهان روسیه را به‌عنوان یک «دشمن خطرناک» ترسیم کرد که باید مهار شود (اگر نگوییم که باید تضعیف شود). از زمان آغاز جنگ در فوریه‌2022، درک غرب از روسیه به‌طور پیوسته تا جایی افزایش یافته است که اکنون به نظر می‌رسد مسکو به‌عنوان یک تهدید موجودیتی تلقی می‌شود. ایالات‌متحده و متحدانش در ناتو عمیقا درگیر جنگ اوکراین علیه روسیه هستند.

در واقع، آنها همه کار می‌کنند، جز کشیدن ماشه‌ها و فشار دادن دکمه‌ها. علاوه بر این، آنها تعهد صریح خود را برای پیروزی در جنگ و حفظ حاکمیت اوکراین به‌وضوح اعلام کرده‌اند. بنابراین شکست در جنگ پیامدهای بسیار منفی برای واشنگتن و ناتو خواهد داشت. شهرت آمریکا به «شایستگی» و «قابلیت اطمینان» به‌شدت آسیب خواهد دید که بر نحوه برخورد متحدانش و همچنین دشمنانش - به‌ویژه چین - با ایالات‌متحده تاثیر می‌گذارد. علاوه بر این، تقریبا همه کشورهای اروپایی در ناتو معتقدند که این ائتلاف یک چتر امنیتی غیرقابل جایگزین است.

--> اخبار مرتبط