رونمایی دهرابپور از قسمنامه های جدید در شورای شهر / روایتی از غارت و تعطیلی شهر یاسوج
محمدرحیم دهرابپور اظهارات جنجالی جدیدی در خصوص عملکرد شورای شهر یاسوج و شهرداری این شهر مطرح کرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس محمدرحیم دهرابپور عضو باسابقه و سابق شورای شهر یاسوج در یک گفتگوی چالشی با این رسانه شرکت کرد و در خصوص موضوعات مختلف شهر یاسوج به اظهارنظر پرداخت. در ادامه بخش اول این گفتگو آمده است:
چرا تصمیم گرفتید وارد شورای شهر نشوید؟
دهرابپور: 14 سال افتخار عضویت در شورای شهر را داشتم در شوراهای دوم، سوم و پنجم حضور داشتم اعتقادم بر این است که شورا مکان مقدسی است که در کنار مسجد و مثل مسجد باید مقدس دیده شود ما در قران مجید سوره ای به نام شورا داریم و آیه ای در این رابطه که اهمیت شورا را کاملا روشن می کند.
اعتقادم بر این بود کار در این مکان و محل علاوه بر اینکه خدمت است عبادت نیز محسوب می شود چهار نکته اساسی در بحث شورا نهفته که لازم است کسانی که می خواهند در این سمت حضور پیدا کنند باید به این چهار نکته توجه کرده باشند و عمل کنند.
اول اینکه حضور در شورا تکلیف است، نکته دوم اینکه کسانی که وارد شورا می شوند تابلوی کارشان اقامه صلاه است، نکته سوم این است که کار در شورا کار خرد جمعی است و باید تفکر شورایی داشته باشیم تا بتوانیم به وظیفه خود عمل کنیم نکته چهارم انفاق است که هر کاری از دست ادم بر می آید در خدمت مردم باشد.
دوست دارم گاهی این مبحث هم مورد توجه علما قرار بگیرد و این نکات را برای جامعه بشکافند تا این جایگاه به اهلش سپرده شود.
در دوره چهارم به بعد یعنی هم دوره چهارم هم پنجم و هم ششم تفکر شورایی در شورای شهر یاسوج حضور پیدا نکرده است چرا که به این چهار نکته هیچ توجهی نشده است و نمی شود.
انگیزه اصلی من در دور پنجم این بود با توجه به دغدغه هایی که داشتم و تجربه ای که داشتم تحول را به شهر بیاوریم در دور پنجم نمره ای به خودم نمی دهم به دیگران نیز نمره ای نمی دهم؛ یک روند نا مطلوب متاسفانه ادامه داشت.
در اعتراض به عملکرد مدیریت شهری و مسئولان و جایگاه هایی شورا و شهرداری در دور پنجم دیدم جز بی تفاوتی و ملاحضه کاری، مصلحت اندیشی و در برخی موارد منفعت گیری چیز دیگری نمی بینم همه مطالب را مکتوب کردم اما توجهی نشد.
جایگاهی که باید این تفکر را درک و حمایت کنند افراد دیگری که به این تفکر اهمیتی نمی دهند مورد حمایت قرار گرفته است، متخلف مورد حمایت قرار گرفته است، به جایی رسیدم که فکر کردم مشت به سندان کوبیدن بود به همین خاطر امادگی بیشتر و کاملی داشتم که در این دوره اگر حضور پیدا کنم هم رای بیاورم و تفکر شورایی شکل بگیرد اما متوجه شدم دست هایی در کار است که می خواهد همان شیوه قبل ادامه داشته باشد.
بی تفاوت نیستم بلکه در اعتراض به روند شورایی و بازیچه قرار گرفته شدن کار شورا و عدم توجه مسئولان نظارتی در این دوره از انتخابات شرکت نکردم.
چرا این شورا (دوره پنجم) به شورای حاشیه ها تبدیل شد؟
دهرابپور: وقتی به بهانه تعامل و آرامش کار نشود نوعی ظلم است؛ وظیفه شورا مطالبه گری است در شورای دور پنجم چیزی که گفته می شد حاشیه است حاشیه نبود، مطالبه گری بود در دو سال اول خاموش بود اما در دو سال دوم بحث مطالبه گری رخ داد.
اعتراض من به کسانی است که از بیرون آگاهانه یا نا آگاهانه مطالبه گری شورای شهر را حاشیه خواندند؛ این ها ظلم کردند اکنون می گویند آرامش دارند اما معنای این سکوت و بی سر و صدایی نیست چه خبر است.
در دو سال اخر شورای پنجم حاشیه نبود بلکه مطالبه گری بود، آن تعداد اعضای شورای شهر که مطالبه گری می کردند مورد کم لطفی قرار گرفتند اما متاسفانه به بهانه چالش ایجاد شده به مراجع قضایی کشیده شدند و حکم هم برایشان صادر شد این مطالبه گری باید حمایت می شد نه اینکه به مراجع قضایی ارسال و به حاشیه کشیده می شد.
در شهر یاسوج سلطان دکه، سلطان پیمان و... ایجاد شده بود و قسم نامه ای که منتشر شد؛ ماجرا چه بود؟
دهرابپور: متاسفانه این قسم نامه یک بدعت و کار خلافی بود که افرادی به عنوان اعضای شورای شهر وارد شورا شوند و بعد تعدادی با هم تبانی کنند و قسم بخورند که از اول تا اخر شورا با هم باشند و چیزی که صلاح ما باشد در اولویت باشد؛ من همیشه با این موارد مخالف بودم در شورا نیازی به این نوع تبانی ها و قسم نامه ها نبود، در دور پنجم این قسم نامه ها و عهد نامه ها از اول ماجرا قبل از شروع به کار شورا، آغاز شده بود افرادی تحت عنوان اکثریت امدند قسم نامه تنظیم کردند و مثلا در این چهار سال فقط ما باشیم پس بقیه اعضا چه کاره هستند؟
این بزرگترین ظلمی است که در حق شهروندان می شود این قسم نامه در طول شورای پنجم سه بار رخ داد، ابتدای ماجرا که چهار عضو شورای شهر نشستند هم هیئت رئیسه را و هم شهردار را انتخاب کردند حتی انتخاب شهردار روند مناسبی نداشت خودشان از بیرون نشستند و انتخاب کردند این انتخاب خارج از روند بود هنوز این اعتقاد را دارم.
وسط راه مجددا چهار نفر دیگر به هم پیوستند قسم نامه بستند، هیچگاه زیر بار این قسم نامه ها نرفتم، اعتقادم بر این است نیاز نبود و این موارد کار غیر شرعی است که برخی بیایند فرصتی به دست بیاورند و دست به یکی کنند و دیگران را نبینند و کار خودشان را انجام دهند که به همین شکل نیز شد.
این قسمنامه ها هم در دوره چهارم بود و هم در دوره پنجم؛ من در این قسم نامه ها نبودم یک نفر یا در این گروه بود و یا در یک گروه دیگر بود.
همه این زد و بندها به این بحث سلاطین می رسید؛ سلاطین، حذف سرانه ها و سایر سرانه ها حاتم بخشی ها شد.
برای ساماندهی کیوسک ها مصوبه داریم اما هیچگاه به آن عمل نشد بیش از 200 کیوسک در این شهر داریم و شاید تنها 20 مورد مجوز داشته اند کیوسک ها در دور چهارم و پنجم اوج گرفت؛ فرد معلولی وجود داشت که در سرما و گرما واکس میزند نتوانستند کیوسک بگیرند اما می دیدم چندین فرد متمکن کیوسک راه اندازی کردند و این را بر عکس جلوه دادند.
این را به مسابقه می گذارم اگر یک مورد ثابت کرد که غیر قانونی به فردی کیوسک واگذار کرده ام و یا یک نیرو خارج از ضوابط وارد شهرداری کرده ام حاضر هستم حرف هایم را پس بگیرم.
من یک تعبیری دارم می گویم دوره چهارم شهر یاسوج غارت شد دوره پنجم یاسوج تعطیل شد و هم اکنون این دو مورد ادامه دارد.
این قسم نامه ها ظاهرا توسط افراد ذینفع خارج از شورا نوشته می شد که دست به قلم بودند و علمش را داشتند؟
دهرابپور: من شهرداری را هیچگاه انتخاب نمی گویم بلکه به نظر من انتصاب بوده است، افراد خارج از شهرداری و شورا نقش بسزایی داشتند البته من این افراد را می شناختم افراد با نفوذی هستند که از روزی که شهر یاسوج یک ده بوده تا امروز که شهر شده است همیشه در دست این افراد بوده است.
اینها نه حقوق دان هستند و نه خیلی سواد دارند اما نفوذ دارند البته از حقوقدان ها نیز گاها استفاده کرده اند که کارشان را به گونه ای انجام دهند که از نظر قانونی نتوان از آن ها اشکالی گرفت، من این افراد را با اسم هم می شناسم، افرادی که این قسم نامه ها را تنظیم کردند که چه کار کنیم، چه کسی شهردار شود؛ متاسفانه این موضوع در دور پنجم کاملا شکل گرفته است.
شهری که شهردارش به قول شما به این شکل انتخاب می شود شورای آن نیز به این شکل به دنبال منفعت طلبی و سلطان شدن هستند چه بر سر آن می آید؟
دهرابپور: یاسوج به عنوان پایتخت طبیعت معرفی شده است و این چنین نیز هست ولی خود شهر یاسوج را من یک لکه سیاه در قلب زیبایی های طبیعت می بینم.
پای مطالبی که می گویم ایستاده ام؛ یاسوج شهری بی روح، رها شده و ویران شده است. شهری که چنین مدیریتی داشته باشد رها و بی روح می شود.
اگر بررسی کنیم شهر یاسوج در قلب این زیبایی های طبیعت هر جایی را که نگاه کنیم حس می کنیم شهر اخرت است، انسانی که امروزش بهتر از دیروزش و فردا بهتر از امروزش باشد فرد عاقلی است، شما بررسی کنید شهر یاسوج از سال 96 تا کنون چه توسعه ای پیدا کرده است؟ چه چیزی به آن اضافه شده است؟ فضای سبز آن چه حالتی دارد؟ کدام معابر؟ المان هایش چه حالتی دارد؟
یاسوج توسعه نداشته و آن چیزی که از قبل داشته نیز فرسوده و پیر شده و از دست داده است؛ 90 درصد آسفالت ها و جدول ها و معابر شهر یاسوج پیر شده است، فضای سبز یاسوج فقط بوته و جنگل است. البته در برخی مسیرهای خاص کارهایی انجام می دهند در جاهایی که می دانند مسئولان پیگیری می کنند کارهایی می کنند.
من همه موراد را قبلا مکتوب کرده ام در یک پرونده 43 صفحه به مقامات دادم که بیاید و محاکمه کنید، اما خبری نشد.
اگر شما به جای آقای مقدم به عنوان شهردار باشید شورایی که با قسم نامه انتخابش کردند شهری که رها شده است به عنوان شهردار می ماندید؟
دهرابپور: امام ره می فرمایند اگر در جایی تشخیص دادید فردی بهتر از شما می تواند کار کند کنار بروید تا او بیاید. من اگر جای مقدم بودم اصلا شهردار نمی شدم؛ نه ایده شهرداری دارد نه اراده و دغدغه دارد، هر چند برای این حرف ها محاکمه نیز شده ام که اهانت کردید، بارها به او گفتم این کار، کار شما نیست خودت را رها کن، اسم استیضاح نیاوردیم، گفتیم بیا استعفا بده اما قبول نکرد، دوستانه نشستم و صحبت کردم که کافی است و دیگر فرصت سوزی نکن اما حاضر نشد.
به نظر من این افراد عامل هستند یعنی دیگران این افراد را برای منافع خودشان به میدان می آورند، وی صفتی دارد که اصلا نه نمی گوید و همه چیز را بله می گوید.
انتهای پیام /