چهارشنبه 7 آبان 1404

زیدآبادی: میدان دادن به افراد «آتش به اختیار» مانند پرورش مار در آستین حکومت است / برخی هیچ‌گاه از التهاب‌آفرینی دست بر‌نمی‌دارند

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
زیدآبادی: میدان دادن به افراد «آتش به اختیار» مانند پرورش مار در آستین حکومت است / برخی هیچ‌گاه از التهاب‌آفرینی دست بر‌نمی‌دارند

فعال سیاسی اصلاح‌طلب عنوان کرد: میدان دادن به نیرویی تحت عنوان «آتش به اختیار» مانند پرورش مار در آستین حکومت است. اینها انگیزه‌ای جز حفظ میدان‌داری خود ندارند و بدین منظور هیچ‌گاه از التهاب‌آفرینی در هر شرایطی و به هر بهانه‌ای دست برنمی‌دارند.

احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت:

کسانی که دنبال التهاب‌آفرینی در کشورند، در هر صورت، بهانه آن را از زیر سنگ هم که شده باشد، پیدا می‌کنند!

رنگ سیاه که در فرهنگ دینی برای پوشش مکروه دانسته شده است، حالا از نظر عده‌ای به مقام "مقدسات" ارتقاء پیدا کرده و نعوذبالله بالاتر از خدا و جان و مال و آبروی انسان‌ها نشسته است!

خوارج اولیه هم دیانت را در انگشتانه‌ای بدین کوچکی نگنجانده بودند!

از این به بعد گویا استفاده از تصویر هر پارچه سیاهی در هر نوع نشریه‌ای نه فقط ممنوع که حکم ارتداد و مرگ در پی دارد!

دین که اساسش بر رعایت کرامت ذاتی انسان و حفظ جان و مال و آبروی او استوار است، در تاریخ توسط ریاکاران معمولاً به چیزهای بسیار نازلی تقلیل داده شده است، اما شاید این نخستین بار در تاریخ اسلام باشد که دیانت به رنگ سیاه فروکاهیده می‌شود!

اینها اما همه‌اش بهانه است. دعوا بر سر لحاف مرحوم ملاست، چون بیان صریح آن مایه آبروریزی است، انگیزه خود را پشت ادعای دینداری پنهان می‌کنند و چون درگیر شدن با رقبای اصلی را هم به صلاح خود نمی‌بینند، به دیوار کوتاه مطبوعات مستقلِ بی‌پناه و دست و پا شکسته هجوم می‌آورند تا التهابی پدید آورند و تنوری برای پخت نان خود در آن گرم کنند.

پیش از این بارها نوشته بودم که میدان دادن به نیرویی تحت عنوان "آتش به اختیار" مانند پرورش مار در آستین حکومت است. اینها انگیزه‌ای جز حفظ میدان‌داری خود ندارند و بدین منظور هیچگاه از التهاب‌آفرینی در هر شرایطی و به هر بهانه‌ای دست برنمی‌دارند.

فردی که به صراحت اعلام کرد مگر "اسکل نظام" است، خودش اصل داستان را صادقانه مطرح کرد و جالب اینکه غالب هم شد و موقعیتش را حفظ کرد!

راهش را خوب بلدند! قوای حاکم هم مقهور آنانند. به جای آنکه آنان را سر جای‌شان بنشانند باج نثارشان می‌کنند آن هم نه فقط با تقدیم انواع رانت و موقعیت که با اعمال فشار و محدودیت علیه شهروندان بی‌گناهی که به هر بهانه‌ای مورد غضب آنان قرار گرفته‌اند!

با این وضع چطور می‌توان در این کشور کار مفید کرد؟

دکتر پزشکیان فردی داش‌مشتی است و از نگاه عموم به شیوه آنان راه می‌رود! می‌دانم در چه شرایطی است و چه محدودیت‌هایی دارد و چه رنجی می‌کشد. اما مرام داش‌مشتی باید گاهی جایی در عمل نیز خود را نشان دهد و جای کم‌هزینه‌ترش همینجاست. اگر در اینجا هم خود را نشان ندهد به همان راه‌رفتن محدود می‌ماند!

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.