سرخی بورس در آتش بی عملی مسئولان!

به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران، بازار سرمایه ایران در حالی پس از جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان به طور کامل بازگشایی شده که هیچ برنامه مدونی از سوی نهادهای اقتصادی کشور برای حمایت از بازار سهام دیده نمیشود. این در حالی است که بسیاری از سهامداران حقیقی شاهد سقوط بیامان ارزش داراییهای خود هستند و نهادهای مسئول همچنان در سکوت کامل به سر میبرند و در حال وعده درمانی بورس هستند.
از روز شنبه 7 تیر 1404 در نخستین روز بازگشایی بازار سرمایه پس از یک بحران منطقهای جدی، نه وزارت امور اقتصادی و دارایی، نه سازمان بورس و اوراق بهادار و نه صندوقهای توسعه و تثبیت بازار هیچ اقدام جدی برای جلوگیری از ریزش بورس انجام ندادند. انتظار میرفت در چنین شرایطی، نهادهای اقتصادی با سیاستهای حمایتی به میدان بیایند، اما آنچه رقم خورد، سکوتی سنگین و عملکردی انفعالی بود که بیش از پیش اعتماد سرمایهگذاران را از بین برد.
شیوه بزخری توسط حقوقیها
در این بین، رفتار حقوقیهای بازار نیز بهشدت مورد انتقاد است. بسیاری از سهامداران معترضاند که برخی حقوقیها نهتنها نقشی در متعادلسازی بازار ندارند، بلکه با خریدهایی در حد حجم مبنا صرفاً در جهت منفی کامل شدن قیمت پایانی گام برمیدارند. این رویه، عملاً زمینهساز ادامهدار شدن روند نزولی بازار شده و فشار مضاعفی بر سهامداران خرد وارد کرده است.
از سوی دیگر، عملکرد بازارگردانها نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. با وجود آنکه در سالهای اخیر دهها بازارگردان در نمادهای مختلف فعال شدهاند، اما در عمل، خروجی قابلقبولی از آنان مشاهده نشده و اساساً فلسفه شکلگیری بسیاری از این نهادها زیر سوال رفته است.
تنها شرکت آسیبدیدهای که مسئولانه عمل کرد
در میان این فضای بیاعتمادی، تنها نقطه روشن، عملکرد یک شرکت است که با وجود آسیب مستقیم از حملات رژیم صهیونیستی و توقف موقت فعالیتهایش، به شکل مسئولانهای امروز اقدام به جمعآوری صف فروش کرد.
رفتاری که باید به عنوان یک الگو مورد توجه دیگر شرکتها و نهادهای وابسته قرار گیرد؛ نه اینکه در غیاب هرگونه حمایت سازمانی، حقوقیها با هدف بزخری سهام در پایینترین قیمتها، تنها نظارهگر سقوط بازار باشند.
فرصتسوزی بزرگ؛ پشیمانی فروشندگان و تحریک خریداران، از دست رفت
مقایسه بازگشایی بازار سهام با معاملات صندوقهای درآمد ثابت نشان میدهد اگر در همان روز نخست بازگشایی بازار سهام، همچون صندوقهای درآمد ثابت، نهادهای مالی و سهامداران عمده و حقوقی با قدرت وارد عمل میشدند و صفهای فروش را جمع میکردند، موج ترس مهار شده و مسیر بازار تغییر میکرد.
اما حالا، حتی با چند برابر منابع و هزینه هم جبران آن اعتماد از دسترفته ممکن نیست. بیبرنامگی، تعلل و سکوت تصمیمگیران، هزینههای بسیار سنگینی برای بورس و میلیونها سهامدار ایجاد کرده است.
بورس قربانی بیعملی
بازار سرمایه امروز قربانی ترکیبی از سوءمدیریت، بیبرنامگی نهادهای سیاستگذار و سودجویی ساختاری از سوی بازیگران بزرگ است. در حالیکه باید در شرایط بحرانی، نقش حامیان بازار پررنگتر از همیشه باشد، جای خالی تصمیمات راهبردی بیش از هر زمان احساس میشود.
انفعال سازمان بورس و وزارت اقتصاد و رفتار منفعتطلبانه برخی سهامداران عمده، همگی مهر تأییدی است بر ضرورت بازنگری جدی در حکمرانی بازار سرمایه ایران.
بیتدبیری برای مهار شوک
محمدرضا پورابراهیمی، دبیر کمیسیون اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز روز گذشته با انتقاد شدید از عملکرد سازمان بورس و بانک مرکزی، تأکید کرد که بازار سرمایه ایران با سهم شناور پایین و تمرکز بالا در چند شرکت بزرگ، کاملاً قابل مدیریت است، اما تدبیری برای مهار شوک اخیر دیده نشد.
او با مقایسه صف فروش 30 هزار میلیارد تومانی بازار سهام با اضافهبرداشت 360 هزار میلیارد تومانی یک بانک، از بیتفاوتی بانک مرکزی نسبت به بازار سرمایه انتقاد کرد و گفت که حتی با تزریق محدود منابع نیز میشد از هیجان روزهای اول جلوگیری کرد.
وی همچنین عدم الزام شرکتهای بزرگ به جمعآوری سهام خود را نمونهای از ضعف مدیریت دانست و بازار سرمایه را ویترین اقتصاد کشور خواند که حفظ اعتماد در آن حیاتی است.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که نهاد ناظر ایران صرفاً به توصیه و جلسه اکتفا کرده و مسئولیت بحران فعلی را نمیپذیرد. به اعتقاد آنها، اگر قرار نبود مداخلهای صورت گیرد، تعطیلی بازار بیمعنا بود و حال که بازار باز شده، باید مدیران سازمان پاسخگوی نتایج تصمیمات خود باشند.