سرشار: پوستم کنده شد تا کتاب «داستان انقلاب در ایران و جهان» را نوشتم
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نشست نقد و بررسی کتاب «داستان انقلاب در ایران و جهان» با حضور محمدرضا سرشار نویسنده کتاب، محمدرضا سنگری و احمد شاکری در خانه کتاب برگزار شد.
سنگری در ابتدا درباره محمدرضا سرشار گفت: استاد سرشار به هدفی که دارند پایبند هستند و مؤمنانه با مردم زندگی میکنند. در بین داستان نویسان روزگار ما، مانند سرشار نداریم. کسی که داستانگوی موفقی است و دو نسل با داستانها و صدای او انس دارند. همچنین نویسنده خوبی است و تسلطی بر داستان شناسی و نقد آن دارد. قلم وی بسیار روان، قابل درک و پخته است.
وی درباره کتاب اظهار کرد: با عنوان کتاب شروع میکنم؛ داستان انقلاب در ایران و جهان. کسی که محمدرضا سرشار را نشناسد و نداند که او داستان نویس و فعال حوزه ادبیات داستانی است، اگر این اسم را برداریم و کتاب را در اختیار کسی قرار بدهیم از این عنوان چه میفهمد؟ قلمرو واژه داستان بسیار وسیع است و کاربرد عامیانه هم دارد و وقتی میگوییم داستان انقلاب، ممکن است برداشت شود گزارش انقلاب یا درباره انقلاب قرار است کسی روایت کند.
این نویسنده و منتقد ادبی ادامه داد: بر اساس چینشی که در این عنوان وجود دارد ممکن است داستانهایی درباره انقلاب مطرح شود. چون ایران مقدم است من باید منتظر باشم اول از ایران و بعد از جهان بشنوم. اول ادبیات داستانی درباره انقلاب اسلامی را ببینم اما این وارونه اتفاق افتاده است. در شروع وقتی وارد متن میشویم از داستان کوتاه درباره انقلاب نشانی نمییابیم. اصلا به داستان کوتاه پرداخته نشده است و مرز بین داستان بلند و رمان هم فرو ریخته است.
شاکری در بخش دیگر برنامه درباره نقد این کتاب و بیان تفاوت آن با کتاب «سه انقلاب در داستان بلند و رمان» نوشته محمدرضا سرشار گفت: یکی از مظلومیتهای عرصه نقد این است که معترض زیاد دارد ولی منتقد نه. بیشتر آثار انتخاب شده از رمانهای فارسی اساساً با آنچه استاد سرشار از رمان انقلاب تعریف میکند متفاوت هستند. برخی ماهیتاً نسبتی با آرمانها و ارزشهای انقلاب نداشتهاند و آن را تحریف کردهاند مانند مدار صفر درجه.
وی افزود: برخی حداکثر رمان انقلابی هستند نه رمان انقلاب همانند لحظهها جا میمانند. این به معنی است که نمونههای انتخاب شده نمیتوانند شواهد مناسبی برای تعریف محمدرضا سرشار باشند و به انتقال گزارهها و راه حلها در زمینه داستان انقلاب کمک کنند. نقدها به لحاظ کمیت، توازن لازم را ندارند. برخی از آثار گران سنگ در چند صفحه نقد شدهاند و برخی آثار به مراتب کم اهمیتتر به صورت طولانی نقد شدهاند. به نظر میرسد نقدهای طولانیتر از کتاب داستان انقلاب در ایران و جهان حذف شدهاند تا حجم اثر کم شود.
این منتقد ادبی ادامه داد: مواد و مصالح در 2 کتاب تقریباً برابر است و تغییرات حجمی در این باره چندان با اهمیت نیست. با این توضیح که کتاب «سه انقلاب در داستان بلند و رمان» همانطور که نویسنده آن نیز در مقدمه این کتاب بدان اشاره کرده، در واقع نقد و بررسی داستانهای بلند و رمانهایی است که نویسنده از دههها قبل به آنها پرداخته است، اما معیار گردآوری آنها در این مجموعه ارتباط آنها با مقوله انقلاب است.
شاکری در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: به تعبیری رویکرد تجمیعی و نه لزوماً مسئله محور بر کلیت نقدهای این مجموعه حاکم است. نویسنده با مقوله رمان در این اثر به مثابه موضوعی پژوهشی مواجه نشده است و کار فاقد جمع بندی و موخره لازم است. با این وجود در صورتی که بپذیریم «سه انقلاب در داستان بلند و رمان» صرفاً مجموعه نقد گردآوری شدهای درباره رمانهای انقلاب در ایران و جهان است، همین مقصود و مقصد کافی است تا اشکالی بر کلیت این کتاب وارد نباشد. اگر چه میتوان درباره نکات فنی و روششناسی یا رویکردشناسی نقد آثار سخن گفت.
سرشار در بخش دیگر برنامه ادعا کرد: در نقد و پژوهش ادبی در طول تاریخ ادبیات ایران، از نظر حجمی هیچ کسی اندازه من کار نکرده است و این براساس گزارشاتی است که داده شده، است. بنابر درخواست احمد سنگری قرار شد کتابی بنویسم که در دانشگاههای کشور قابلیت تدریس داشته باشد و من هم به توصیه ایشان این کار را کردم و به نظرم یک کار دانشگاهی و خوبی است.
وی افزود: این کتاب یک گزارش از ادبیات داستانی انقلاب است. وقتی همه غلاف کرده بودند و میگفتند مگر میشود رمان انقلاب را نوشت، پوست من کنده شد تا این کتاب را نوشتم. یکی از معضلات ادبیات داستانی این است که اهالی غیر از ادبیات داستانی درباره آن نظر میدهند.
پایان پیام /