یک‌شنبه 30 اردیبهشت 1403

سرنوشت غم انگیز کودکان کار مجازی / خداحافظ بچگی!

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
سرنوشت غم انگیز کودکان کار مجازی / خداحافظ بچگی!

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - دنیا کریمی؛ در چند سال اخیر با رشد شبکه‌های مجازی و افزایش بلاگرها، می‌توان گفت که اینستاگرام تا حدودی تحت سیطره آن‌ها بوده است. از بلاگر‌های روزمره گرفته تا اکنون که به کودک بلاگر‌ها رسیده‌ایم. بلاگر‌های کودک پدیده‌ای نو در اینستاگرام هستند که به آن‌ها کودکان کار مجازی هم گفته می‌شود. برخی از آن‌ها به تنهایی صفحه‌ای مدیریت می‌کنند، برخی هم با کمک...

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - دنیا کریمی؛ در چند سال اخیر با رشد شبکه‌های مجازی و افزایش بلاگرها، می‌توان گفت که اینستاگرام تا حدودی تحت سیطره آن‌ها بوده است. از بلاگر‌های روزمره گرفته تا اکنون که به کودک بلاگر‌ها رسیده‌ایم. بلاگر‌های کودک پدیده‌ای نو در اینستاگرام هستند که به آن‌ها کودکان کار مجازی هم گفته می‌شود. برخی از آن‌ها به تنهایی صفحه‌ای مدیریت می‌کنند، برخی هم با کمک والدینشان این مسیر بلاگری را در حال طی کردن هستند. اما مسئله اینجاست که این مسیر انتها ندارد. هرچقدر بیشتر در این مسیر پیش بروی، بیشتر در آن غرق می‌شوی.

کودکان، قربانی زیاده‌خواهی والدین

چندی پیش دختری چهار یا پنج ساله ویدیویی با عنوان میکاپ در اینستاگرام به اشتراک گذاشته بود. او در این ویدیو در حال آموزش میکاپ بود و با صدای کودکانه‌اش دیگران را به آرایش کردن ترغیب می‌کرد. این ویدیو در مرحله نخست، برای مخاطب بامزه به‌نظر می‌رسد و ممکن است او از کودک و شیرین‌زبانی او خوشش بیاید. اما در مراحل بعدی متوجه پشت پرده این ماجرا یعنی والدین آن‌ها می‌شویم. والدین این کودکان سعی بر استفاده ابزاری از فرزندان خودشان دارند. آن‌ها شاید متوجه آسیب رساندن به فرزند خود نشوند، اما با منتشرکردن عکس و ویدیو از دختر یا پسرشان این ظلم را در حق آن فرزند می‌کنند. اگر از آن‌ها پرسیده شود که هدف از این کار چیست، با قاطعیت تمام می‌گویند که برای آینده فرزندمان و خوشبختی او صفحه مجازی برایش ساخته‌ایم که در آینده مشکل مالی نداشته باشد؛ اما در واقع والدین با فرزندشان در حال تجارت هستند. آن‌ها در اوایل بلاگری فقط از کودکشان عکس و ویدیو‌های جذاب در فضای مجازی منتشر می‌کنند، اما به مرور زمان که دنبال کننده‌های صفحه‌شان بالا و بالاتر می‌رود و ویو‌های پست و استوری آن‌ها افزایش پیدا می‌کند، از کودکان خود برای تبلیغ محصولات مختلف استفاده می‌کنند.

در موارد دیگر دو کودک بلاگر دختر و پسر را در اینستاگرام مشاهده شد که یکدیگر را با عناوین ناهنجار و خلاف عرف خطاب می‌کردند. لایو‌های متعددی در اینستاگرام می‌گذاشتند. اما در واقعیت آن دو خواهر و برادر بودند و به اصرار والدینشان نقش بلاگری را بازی می‌کردند. مادران بلاگر یا همان ماما بلاگر‌ها از کودکان خود برای تبلیغ اسباب بازی و پوشاک استفاده می‌کنند تا مخاطبان بیشتری جذب این دست از تبلیغات بشوند. کودکان آن‌ها همیشه مرتب و تمیز هستند. رفتار‌های عاقلانه و مودبی دارند. آن‌ها به همراه کودکانشان به بهانه عکس یادگاری به آتلیه‌های مختلف می‌روند و انواع و اقسام عکس‌ها را ثبت می‌کنند. کودکانشان ژست‌های مختلفی را برای گرفتن عکس و یا ویدیو می‌گیرند به گونه‌ای که از همان روز اول بلاگر بوده‌اند. در واقع این کودکان در طول شبانه روز با مادران خود در حال گرفتن تبلیغ‌های متفاوتی هستند. مادرانی که وظیفه تربیتی فرزند را بر عهده دارند، اما این وظیفه را به نحو احسن انجام نمی‌دهند و بیشتر سواستفاده مالی از فرزندان خود می‌کنند. آن‌ها به همراه فرزندشان تبلیغ‌های زیادی را انجام می‌دهند از تبلیغ خوراک و پوشاک گرفته تا انواع کلاس‌های زبان، موسیقی و یا حتی تبلیغ خانه بازی کودک.

مدتی قبل یک ماما بلاگر، کودک خود را برای تبلیغ یک «کافه کودک» به آنجا برده بود. این کافه مخصوص کودکان ساخته شده بود. میز و صندلی‌های کوچکی برای آن‌ها تعبیه شده بود و کودکان هم مشغول خوردن انواع پاستیل و خوراکی‌های رنگی رنگی بودند. این ماما بلاگر کل روزش را در آن کافه گذراند ودر آخر هم کودک بقدری خسته شده بود که حتی توان حرف زدن هم نداشت. فشار و زحمتی که این کودک از صبح تا شب در آن کافه گذراند فراتر از تحمل سن و قدرت بدنی او بود و طبیعتا در طولانی مدت این کودک دچار بیماری‌های مختلفی خواهد شد.

چرا و به چه قیمتی؟

اگر از والدین کودکان این سوال را بپرسیم که چرا در حق کودک خود این جفا را می‌کنند، خیلی قاطع و سریع می‌گویند: بخاطر آینده خودش! می‌خواهیم وقتی بزرگ شد سرمایه غنی داشته باشد غافل از اینکه هر زمانی امکان فروپاشی فضای اینستاگرام وجود دارد و کسی هم نمی‌تواند مانع آن بشود. آن‌ها می‌گویند که برای شناخته شدن این صفحه اینستاگرامی هزینه‌های گزافی را متحمل شده‌اند و دیگر بلاگر‌ها صفحه آن‌ها را تبلیغ کرده‌اند تا فالوورشان بالا برود. با خود می‌گویند که وقتی این صفحه به حد اعلا می‌رسد چرا باید آن را کنار بگذاریم. طبیعتا درآمدی که از تبلیغ‌های اینستاگرامی برای این والدین بدست می‌آید ارزش این را دارد که به فعالیت در اینستاگرام ادامه بدهند.

آیا این آینده باید به هر قیمتی ساخته شود؟ سن کودکی، سن بسیار حساسی بوده و روح و روان کودک بسیار آسیب‌پذیرتر از بزرگسالان است. طبیعت آن‌ها این گونه است که دوست دارند در سن کم، کودکی کنند و به سراغ بازی‌های کودکانه بروند نه اینکه در طول شبانه روز به همراه مادرشان تبلیغ بگیرند. والدین خواسته یا ناخواسته در حال آسیب وارد کردن به کودکان خود هستند. شاید یکسری آسیب‌ها در سن کم نمایان نشود، اما به مرور و با بالا رفتن سن کم کم بروز پیدا می‌کنند و تبعات جدی‌تری را نسبت به قبل خواهند داشت.

سرنوشت غم انگیز کودکان کار مجازی / خداحافظ بچگی! 2