یک‌شنبه 4 آذر 1403

سروش صحت، حرفه ای اما معمولی!

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
سروش صحت، حرفه ای اما معمولی!

"عادت کرده‌ایم وقتی به تماشای سریال‌های شبکه خانگی می‌نشینیم شخصیت‌ها چیزی فراتر از دسترس عامه باشد. شخصیت‌های سریال‌های نمایش خانگی اغلب شغل‌ها و موقعیت‌های دور از دسترسی نسبت به متوسط جامعه دارند و..."

چند هفته‌ای می‌شود که«مگه تموم عمر چندتا بهاره؟» تازه‌ترین سریال سروش صحت در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. سروش صحت در این سریال هم همان سبک همیشگی خود را دارد. او جهان منحصر به فردی دارد و در آن جهان فانتزی و ساده‌اش دست به خلق موقعیت‌هایی می‌زند که برای مخاطب شیرین است.

او از فضاسازی گرفته تا در شخصیت‌پردازی‌اش این شیرینی را حفظ می‌کند. می‌گویم شیرین و نه کمدی! این شیرینی نه آنقدر زیاد است که دل مخاطب را بزند و نه آنقدر کم که بی‌مزه باشد. همه چیز در آثار سروش صحت معمولی است. یک آدم‌های معمولی در موقعیت‌های معمولی و در یک جهان معمولی! او خوب می‌داند که برای راه باز کردن به دل مخاطب لازم نیست شخصیت‌های دور از دسترس با اتفاقات عجیب را خلق کند. بلکه باید همان زیست مردم را با نگاهی تازه به مردم ارائه دهد.

مخاطبین در سریال‌های سروش صحت با خودشان روبرو می‌شوند. تنها تفاوتشان در زاویه نگاه فانتزی است که سروش صحت برای تحمل این جهان سخت ایجاد می‌کند. او جهانش را با ریتم خودش به رقص درمی‌آورد و همین باعث می‌شود مخاطب حتی برای لحظاتی حس و درک کند که جهان جای قابل تحمل‌تری می‌شود و همه چیز چقدر ساده و الکی است.

یک آسودگی و آرامشی در آثار صحت وجود دارد که دقیقا نیاز امروز مخاطب ما است. مخاطب امروز ما روانش خسته‌تر از آن است که بتواند قصه‌هایی را دنبال کند که اولا شخصیت‌هایی دارد که در واقعیت دور از دسترس‌اند و ثانیا اتفاقاتی پیچیده را در پی دارد. او همینقدر بی‌آرایه به دنبال قصه‌ای است که با امروزش گره خورده باشد. همین زندگی ساده که در آن زنانش با آرایش نمی‌خوابند و بیدار نمی‌شوند، که خانه‌هایشان نه بالای شهر است و نه پایین شهر. درست جایی وسط مرکز شهراند. آدم‌هایش از قشر متوسط‌اند و نه مدیر و کارخانه‌دارند و نه جیب‌بر و معتاد!

عادت کرده‌ایم وقتی به تماشای سریال‌های شبکه خانگی می‌نشینیم شخصیت‌ها چیزی فراتر از دسترس عامه باشد. شخصیت‌های سریال‌های نمایش خانگی اغلب شغل‌ها و موقعیت‌های دور از دسترسی نسبت به متوسط جامعه دارند. برای مثال سریال‌هایی از قبیل «دل» منوچهر هادی، «بی‌گناه» مهران احمدی، «زخم کاری» محمدحسین مهدویان،«ملکه گدایان» حسین سهیلی زاده و سریال‌های دیگری از این قبیل که دغدغه‌هایی فراتر از آن چه در جامعه است دارند و به شکلی بیش از حد تجمل‌گرایی را به خورد مخاطب می‌دهد. سریال‌هایی که آیینه زندگی مخاطبین نیستند و برعکس شکاف عمیقی بینشان وجود دارد. مخاطبین و آدم‌های معمولیدر این سریال‌ها خودش را پیدا نمی‌کند و فیلمساز جایگاهی برای آن‌ها قائل نیست. به گمان می‌رسد که سریال‌سازان شبکه نمایش خانگی رگ خواب مخاطبین را مابین رنگ و لعاب‌های ظاهری گم کرده‌اند.

حال آن که سروش صحت این رگ خواب مخاطب را پس از آزمون‌هایی که از آن سربلند بیرون آمده، دستش گرفته است. او بار دیگر در «مگه تموم عمر چندتا بهاره؟» با خلق سادگی و با ستایش معمولی بودن به دل مخاطب می‌نشیند.