"سلبریتی" موجودی تهی که اهل تفکر نیست / وقتی سفیران صلح حقایق جنگ و تحریم در ایران را سانسور میکنند!
داود طالقانی گفت: هنگامی که سلبریتی ایرانی در حال عبور از خطوط قرمز جامعه اسلامی و ایرانی است باید بی محابا مورد نقد قرار گیرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ داود طالقانی، نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی در گفتگو با مرآت با اشاره به این که سلبریتی ایرانی یک شخصیت یا یک فرد نیست، اظهار کرد: منظور از سلبریتی ایرانی نه یک نام یا چهره معروف و آشنا در رسانه های کشور بلکه سلبریتی ایرانی توصیف گر یک وضعیت است که ما در آن زندگی می کنیم و این وضعیت را نمی توان بدون مناسبات فرهنگ شهرت فهمید و یا جدا کرد.
نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی افزود: در واقع هنگام صحبت درباره سلبریتی ایرانی، در حال بازگو کردن وضعیت سیاسی و اجتماعی کشورمان نیز هستیم؛ چرا که این مفهوم به منزله یک وضعیت برآمده از اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران است. درتعاریف پژوهشگران سلبریتی فردی است که شهرت بادآورده دارد و به واسطه نوعی از انواع رسانه در جامعه برجسته شده و در معرض دید عموم قرار گرفته است.
وی با اشاره به عوامل مؤثر در موفقیت و شهرت سلبریتی ها نسبت به سایر اقشار جامعه، ابراز کرد: سرعت بالای رشد توسعه رسانه های اجتماعی و تصویر بنیان از نیمه دوم قرن بیستم تا کنون، همچنین پیوند یافتن فرهنگ و اقتصاد بازار آزاد و ورود پول و سرمایه به صنعت فرهنگ و نیز پدید آمدن ضعف در نقش آفرینی سازمان های دینی مانند کلیسا و مسجد که تا پیش از ظهور و بروز سلبریتی ها، نقش اصلی در سازماندهی نیروی انسانی را اجرا می کردند؛ می توان از علل تفوق سلبریتی ها در نظر گرفت.
سلبریتی ها در مقام مرجعیت عامه مردم
طالقانی در ادامه گفت: در گذشته و در جامعه ما علما، مراجع فقهی و شخصیت هایی از این دست افرادی بودند که به عنوان محل رجوع مردم و عامه جامعه به حساب می آمدند اما به مرور زمان و به دلایلی جایگاه این قشر در میان عامه جامعه کمرنگ شد و رفته رفته سلبریتی ها در این جایگاه قرار گرفتند.
این نویسنده افزود: آنچه امروز سلبریتی ایرانی را برجسته کرده، ریشه در حدود 12 سال گذشته دارد. در فضای سیاسی بعد از انتخابات سال 88 فاصله میان دولت و عامه جامعه بیش از گذشته شد. در این زمان سلبریتی های ایرانی برای اقناع و اثرگذاری بر مردم توسط دولت های وقت به خدمت گرفته شدند.
وی با اشاره روی آوردن مردم به سلبریتی ها برای محقق ساختن خواسته هایشان توسط دولت های وقت، خاطر نشان کرد: مردم با این کار اعمال فشار بر دولت و حاکمیت را ایجاد کردند و تا حدودی نیز توانستند به مطالبات خویش دست یابند.
سلبریتی ها و موج سواری بر اختلافات میان دولت و مردم
طالقانی با اشاره به وجود دو حقیقت مردم و حاکمیت تا پیش از سال 88 به عنوان دو رکن اصلی جامعه جامعه تصریح کرد: سلبریتی هایی که قرار بود نقش میانجی گری را میان دولت و مردم ایفا کنند؛ یک باره زمام امور را به دست گرفتند و تبدیل به یک حقیقت مجزا شدند تا جایی که توانستند تمام عرصه های سیاسی و اجتماعی ایران را به نفع خود تغییر داده و از سوی خود باز تعریف کنند.
نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی در ادامه عنوان کرد: پس از این که سلبریتی ایرانی در فضای پسا 88 و در حدود 13 سال اخیر توانست نقش خود را به عنوان یک حقیقت مستقل به اثبات برساند؛ وارد اثر گذاری در عرصه های گوناگونی مانند اقتصاد، سیاست، رسانه های حاکمیتی مانند صدا و سیما، دین و الهیات و همچنین دستگاه های امنیتی و دیپلماسی می شود.
فعالیت ریاکارانه سلبریتی ها
وی با اشاره به مناقشات رسانه ملی و سلبریتی ها، اظهار کرد: درست است که امروز سلبریتی ایرانی مطابق میل حکومت و رسانه ملی رفتار نمی کند و حتی گاهی توسط رسانه ملی به تندی نقد می شود؛ اما باید دانست با وجود تمام این مناقشات سلبریتی ایرانی همچنان در تبلیغات و سریال های رسانه ملی حضور فعالی داشته و به ایفای نقش می پردازد و به نوعی یک روایت ریاکارانه در پس این مسئله وجود دارد.
طالقانی ضمن اشاره به حواشی اخیر سلبریتی های ایرانی به خصوص ترانه علیدوستی در جشنواره کن بیان کرد: سلبریتی ایرانی برای ادامه حیات اجتماعی خود و راضی نگه داشتن بخشی از طرفدارانش که با حاکمیت زاویه دارند؛ نقد خود نسبت حاکمیت و وضع موجود را به شکلی ضعیف و خنثی از طریق مصاحبات و استفاده از تریبون های خارجی بیان می کند؛ سپس همین سلبریتی به راحتی به کشور بازگشته و در ذیل صنعت فیلمسازی و سینمایی به فعالیت می پردازد.
این نویسنده در ادامه چنین عنوان کرد: سلبریتی ایرانی با این کار از یک سو به حاکمیت این پیام را می دهد که من در ذیل ساختار حاکمیت فعالیت می کنم و قصد ترک کشور را ندارم و از طرفی با نقدهای خود به حاکمیت، بخشی از طرفدارانش که خواهان تغییر وضع موجود هستند را راضی نگه می دارد.
وی با اشاره به چهره و برخورد دوگانه سلبریتی ها گفت: این چهره معوج و دو گانه در حوزه هایی به جز فیلم و رسانه مانند اقتصاد و سیاست نیز وارد و به ایفای نقش در این زمینه ها می پردازد.
سیاستِ متأثر از سلبریتی ها، کارآمد نیست
طالقانی ضمن اشاره به تأثیرگذاری سلبریتی ها در سیاست و انتخاب های سیاسی مردم، افزود: نماینده مجلسی که به واسطه تبلیغ و طرفداری یک سلبریتی رأی آورده؛ هیچ گاه قانونی محدود کننده و یا علیه سلبریتی ها به تصویب نخواهد رساند. از سوی دیگر گاهی شاهد آن هستیم که نمایندگان مجلس تمام تلاش خود را صرف در معرض دید مردم بودن می کنند؛ و به نوعی از سلبریتی الگو برداری می کنند!
نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی با بیان عدم شفافیت رسانه و شهرداری در مبالغ قرار دادهای تبلیغاتی سلبریتی ها در تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردهای سطح شهر و همچنین امتناع این دو سازمان از عدم به کارگیری سلبریتی ها، خاطر نشان کرد: علیرغم انتقادهایی که توسط رسانه ملی از سلبریتی ها شاهد هستیم، اما همچنان شاهد حضور آنان در تبلیغات با مبالغ قرارداد نامعلوم و احتمالاً هنگفت هستیم.
شکاف میان مردم و حاکمیت عامل موجودیت سلبریتی ها
وی افزود: از سوی دیگر شاهد عدم پیگیری و برخورد دستگاه های مسئول با سلبریتی هایی هستیم که در جشنواره هایی مانند کن یا در مصاحبه با رسانه هایی مانند بی بی سی به سیاه نمایی می پردازند و یا حتی در صورت برخورد نیز از آنجایی که موجودیت سلبریتی از شکاف میان حاکمیت و مردم نشأت می گیرد؛ شاهد بی اعتنایی سلبریتی ها به تذکرات این دستگاه ها هستیم.
طالقانی با اشاره به رویکرد گروهی از سیاست گذاران و یا پژوهشگران که قائل به لزوم وجود و تعامل با سلبریتی ها در جامعه و در هر شرایطی هستند، اظهار کرد: این دسته از سیاست گذاران و پژوهشگران همدست و هم داستان با سلبریتی ها هستند.
این نویسنده در ادامه افزود: دو دسته دیگر نیز وجود دارند که گروه اول معتقد به این مسئله هستند که سلبریتی با سرمایه اجتماعی و نمادینی که دارد؛ می تواند در راستای ترویج ایده ئولوژی آن ها مؤثر باشد که البته همواره به مرور زمان تعارض گفتمان این گروه با سلبریتی ها نمود پیدا می کند. دسته بعدی وجود سلبریتی ایرانی را به عنوان یک ضرورت به رسمیت نمی شناسد بلکه معتقد است وجود سلبریتی حاصل از تناقضات جامعه ایرانی است و باید سلبریتی ایرانی نقد شود تا تناقضات برملا شود.
بازیگران و کشورهای غربی، الگوی سلبریتی ایرانی
وی در خصوص مداخلات فرهنگی آمریکا افزود: سلبریتی ایرانی دائماً در حال مقایسه خود با سلبریتی های آمریکایی و الگو برداری از آنان است. به طور مثال به معرض نمایش گذاشتن گذران وقت و سبک زندگی خود در رسانه هایی مانند اینستاگرام و البته در این مسیر هر از گاهی حرکات هنجار شکنانه ای نیز از سلبریتی ایرانی سر می زند.
طالقانی در ادامه ابراز داشت: آمریکا نیازی به جهت دهی به سلبریتی ایرانی ندارد زیرا می داند که سلبریتی ایرانی دائماً در حال افزایش فاصله میان مردم و حاکمیت است؛ و به همین دلیل از سلبریتی ایرانی حمایت می کند. ار طرفی آمریکا برای نشان دادن تصویر دلخواهش از ایران نیاز تریبونی دارد که در مقابل دوربین به سیاه نمایی از ایران بپردازد و چه گزینه ای بهتر از سلبریتی ایرانی!
این نویسنده افزود: متقابلاً سلبریتی ایرانی نیز نیاز به خط دهی آمریکا ندارد زیرا می داند برای زنده ماندن باید ضمن نقد به حاکمیت با آن همکاری کند و برای معتبر ماندن نزد مردم جامعه، باید گاهی از مردم فاصله گرفته و گاهی نیز به آنان نزدیک شود. به نوعی می توان گفت سلبریتی ایرانی یک سلبریتی ضد مردمی است.
وی در ادامه اظهار کرد: سلبریتی های ایرانی میان مردم نیستند و اگر بخواهند در جمع مردم حاضر شوند به همراه محافظ و بادیگارد حضور پیدا می کنند. آمریکا دقیقاً به دنبال همین مسئله است که بین مردم و مراجع فکری عامه جامعه که در حال حاضر سلبریتی ها هستند؛ فاصله وجود داشته باشد.
طالقانی به تشریح لزوم ارتباط مؤثر جامعه با مراجع فکری خود پرداخت و عنوان کرد: اگر مردم با مراجع فکری خود ارتباط مستمر و نزدیکی داشته باشند یا شبیه مراجع خود شده و یا به عدم قابلیت آن مرجع پی می برند و آمریکا با علم به این مسئله و به علت پوچی سلبریتی ایرانی، خواستار دوری این سلبریتی ها از عامه جامعه ایرانی است.
موجودی تهی که اهل تفکر نیست
نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی با اشاره به افول مرجعیت دینی در میان عامه مردم تصریح کرد: برای استعمار مشکل و به نوعی غیر ممکن بود تا حرفش را از طریق عالمان دینی به مردم منتقل کند. پس از افول مرجعیت عالمان انتظار می رفت روشن فکران مورد رجوع مردم قرار گیرند اما چنین اتفاقی نیفتاد و سلبریتی ها این جایگاه را تصاحب کردند. موجودی تهی که حتی اهل تفکر نیست و به نظر می رسد چنانچه روشنفکران پس از عالمان دینی مرجع عامه مردم می شدند؛ شاهد اوضاع به مراتب بهتری در سطح جامعه بودیم.
وی با اشاره به لزوم نقد مکرر و مستمرر سلبریتی ایرانی تأکید کرد: به خصوص هنگامی که سلبریتی ایرانی در حال عبور از خطوط قرمز جامعه اسلامی و ایرانی ماست باید بی محابا مورد نقد قرار گیرد و و پس از آن در جایی که همین سلبریتی و حاکمیت در حال همکاری هستند؛ بایستی او و حاکمیت را دائماً مورد سؤال قرار داد.
طالقانی ضمن بیان وجود تجربه های سلبریتی شدن در دوران طاغوت و پیش از انقلاب اظهار کرد: در آن زمان نیز شاهد ورزشکاران و بازیگرانی بوده ایم که وارد دنیای سیاست شدند و به صورت مقطعی به فعالیت سیاسی پرداختند.
این نویسنده با اشاره به فعالیت تعدادی از سلبریتی های ایرانی مانند خوانندگان رپ در سایت های شرط بندی خاطر نشان کرد: درست است اقداماتی در جهت دستگیری صاحبان این سایت ها صورت گرفته اما باید به حال این اقتصاد کثیف گره خورده با سلبریتی ها فکری کرد.
سفیر صلح؛ شستشوگر تصاویر جنگ و تحریم
وی همچنین افزود: بخشی از سلبریتی ها به عنوان ابزاری دیپلماتیک تحت عناوینی مانند سفیر صلح و... کشورهای استعمارگر انتخاب شده و در حال فعالیت هستند. باید دانست این افراد در دیپلماسی کشورمان مؤثر نیستند و هدف از انتخاب این سفیران شست شوی آثار وقایعی مانند جنگ ها و تحریم ها است.
طالقانی در پایان گفت: مسئله سلبریتی ایرانی نباید به شخص و اشخاص تقلیل پیدا کند. نام بردن از سلبریتی باید در مصداق و مؤید کلام است اما باید توجه کرد که این مصادیق و نام بردن استدلال کلام نباشد زیرا در این صورت در دام تحلیل شخصیت ها خواهیم افتاد و از شناسایی و تحلیل انواع سرمایه های سلبریتی مانند سرمایه اجتماعی، اقتصادی، رسانه ای و سیاسی در خواهیم ماند و دیگر نخواهیم توانست سلبریتی را به منزله یک وضعیت مورد بررسی قرار دهیم.
انتهای پیام /