سپاه کدام مراکز نظامی را مورد هدف قرار داد؟
راهبرد رژیم صهیونیستی برای ایجاد چالش در داخل ایران، جنگ در فضای خاکستری است، خصلت این جنگ مبتنی بر دو گزاره است: اول؛ ضربات نظامی کم حجم دوم؛ استفاده از جنگ غیرمستقیم.
راهبرد رژیم صهیونیستی برای ایجاد چالش در داخل ایران، جنگ در فضای خاکستری است، خصلت این جنگ مبتنی بر دو گزاره است: اول؛ ضربات نظامی کم حجم دوم؛ استفاده از جنگ غیرمستقیم.
به گزارش خبرگزاری مهر، حملات موشکی سپاه به اربیل عراق با واکنشهای گسترده رسانهای در سطح منطقهای و بینالمللی مواجه شد. در ابتدای وقوع حملات بسیاری از رسانههای همسو با غرب، مکانهای مورد اصابت موشکهای فاتح 110 را کنسولگری جدید آمریکا در اربیل اعلام کردند، اما با گذشت زمان معلوم شد که مراکز موساد و جاسوسی رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گرفته است. در بحث اهمیت این مراکز و ضربه سنگینی که به موساد وارد شد، باید به برخی مسائل نگاه ویژه داشت.
حضور رژیم صهیونیستی در کردستان عراق
راهبرد رژیم صهیونیستی برای ایجاد چالش در داخل ایران، جنگ در فضای خاکستری است. خصلت این جنگ مبتنی بر دو گزاره است: اول؛ ضربات نظامی کم حجم اما پر شدت و دوم؛ استفاده از جنگ غیرمستقیم و ضربات به زیرساختهای کشور هدف. مبتنی بر این راهبرد و راهبرد حضور پیرامونی در کنار مرزهای ایران، این رژیم به منظور ایجاد چالش برای ایران و انجام عملیات در داخل، به گسترش حضور و نفوذ خود در مناطق پیرامونی ایران اقدام کرد، به همین منظور این رژیم برای مرحله اجرایی عملیاتهای خود چند مکان مهم را در نظر گرفت. اولین گزاره، کردستان عراق بود. دومین مکان، کشور آذربایجان و سومین مکان که با بحث عادیسازی روابط با کشورهای عربی کلید خورد، حضور در کشورهای حاشیه خلیج فارس همچون امارات بود که اکنون این رژیم پایگاههای نظامی خود را در این کشور مستقر کرده است. اما در میان این سه مکان، کردستان از اهمیت بالایی برای رژیم صهیونیستی برخوردار بود، دلیل اهیمت منطقه کردستان عراق برای رژیم صهیونیستی به چند دلیل بود:
1- کردستان عراق بیشترین مرز زمینی را با ایران نسبت به سایر مکانها داشت.
2- وجود تهدیدهای بالقوه در منطقه کردستان عراق و مناطق مرزی ایران، این فرصت و امکان را به این رژیم میداد که از ظرفیت بالقوه فعلی به عنوان یک تهدید بالفعل استفاده کند. وجود گروههایی همچون پژاک خود به خود برای این رژیم یک مزیت راهبردی محسوب میشد.
3- منطقه اقلیم کردستان عراق به دلیل وضعیت سیاسی و اقتصادی آن، که به عنوان یکی از مراکز اقتصادی و قطب اقتصادی در عراق شناخته میشود، شرایط به نسبت بهتری را برای انجام فعالیتهای عملیاتی و اطلاعاتی در پوشش کارهای تجاری و اقتصادی میدهد. این شرایط پوششی بهترین امکان را به رژیم صهیونیستی برای انجام اقدامات عملیاتی و اطلاعاتی میداد.
4- مراودات گستردهای میان برخی اعضای حزب دموکرات کردستان عراق و برخی خانوادههای یهودی ایجاد شده و در برخی موارد این مراودات وارد جنبه شخصی و ازدواج شده است. همین، عاملی در جهت حضور هر چه بیشتر صهیونیستها در این منطقه شده است.
5- هدف دیگر رژیم صهیونیستی از حضور در کردستان عراق، ایجاد چالش میان ایران و دولت مرکزی عراق و همچنین میان ایران و اقلیم کردستان عراق است. بعد از حمله موشکی اخیر به استان اربیل شاهد اتخاذ برخی مواضع از طرف شخصیتهای عراقی و اقلیم کردستان عراق بودیم، براساس طرح «یینون» یکی از اقدامات این رژیم در منطقه، جلوگیری از ایجاد حکومت شیعی و نزدیک به ایران است و در این راستا رژیم صهیونیستی تمام توان خود را به کار گرفته که ثبات نسبی در عراق به وجود نیاید.
6- براساس اظهارات «جوزف نای» مبنی بر اینکه آمریکا باید به توازن قدرت در منطقه روی آورد، کردها مهمترین ابزار برای رسیدن به این هدف هستند. او میگوید واشنگتن باید بهگونهای عمل کند که هیچکدام از قدرتهای منطقهای نتوانند به هژمون تبدیل شوند و یک نوع توازن قوا شکل گیرد. آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز امروزه بنا بر همین سیاست عمل کردهاند. از یک سو، کشورهای منطقه را درگیر جنگ نیابتی و درونی کردهاند و از سوی دیگر از ابزارهایی همچون گروه های تروریستی و سایر شبه نظامیان همچون کردها در جهت تحدید منافع بازیگران منطقهای روی آوردهاند. کمکها و حمایتهای متعدد رژیم صهیونیستی از کردستان عراق به ویژه در بحث استقلالخواهی در همین رابطه قابل ارزیابی است.
7- رژیم صهیونیستی از منطقه اقلیم کردستان عراق بیشترین اقدامات تخریبی را علیه ایران به ویژه در بحث هستهای انجام داده است. مهمترین منبع جمعآوری اطلاعات در مسائل هستهای از طریق اقلیم کردستان عراق صورت میگرفت.
اهمیت مراکز مورد حمله قرار گرفته
مراکزی که مورد اصابت حمله موشکی سپاه پاسداران قرار گرفتند، مراکز اصلی جاسوسی و عملیاتی رژیم صهیونیستی در منطقه اقلیم کردستان بوده که در پوشش فعالیتهای تجاری و اقتصادی اقدام به جمعآوری، سازماندهی و انجام عملیاتهای نظامی میکردند. مکانهایی که سپاه مورد حمله قرار داد، مراکز جمعآوری و تجزیه و هدایت اطلاعاتی بوده است. در واقع میتوان گفت که مراکز کنترل و فرماندهی رژیم صهیوینستی در اقلیم بوده است. برخلاف برخی اظهارنظرها که این مراکز را به عنوان مراکز آموزش نیروهای تجزیهطلب معرفی کردهاند، این مراکز حلقه وصل دادههای اطلاعاتی برای موساد بوده است و بسیاری از اطلاعات مربوط به فعالیتهای هستهای ایران از این مراکز به موساد داده میشد.
اهیمت دیگر این مراکز این بود که این مراکز به عنوان نقطه ثقل مراکز جمعآوری اطلاعات و دادههای موساد در منطقه شناخته میشد و به نوعی هماهنگکننده میان سایر مراکز اطلاعاتی موساد در کشورهای دیگر بوده است. به نوعی میتوان گفت این مراکز بزرگترین مراکز اطلاعاتی رژیم صهیونیستی از حیث شبکهای بوده و بازوان اطلاعاتی موساد در بحث هستهای ایران برای جمعآوری اطلاعات و دادههای هستهای بوده است.
اهمیت عملیات سپاه
عملیاتی که سپاه پاسداران انجام داد، در نوع خود از نظر مکانی، زمانی، دقت عملیاتی و راهبردی بیسابقه بود. در رابطه با اهمیت این عملیات میتوان به چند نکته اشاره کرد:
1- از نظر زمانی عملیات در ساعت 1:20 و زمان ترور سردار سلیمانی اتفاق افتاد.
2- از نظر مکانی این عملیات نشان داد که کار اطلاعاتی سپاه پاسداران در نوع خود بیسابقه بوده است و مکانهای مورد حمله از مراکز اصلی اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بوده است.
3- از نظر دقت عملیاتی باید گفت که براساس فیلمهای منتشره دقت موشکها به اندازهای است که حتی به ساختمانهای مجاور خسارتی وارد نمیشود و موشکها از چنان دقتی برخوردار بودند که محل اصابت آنها در مکانهای نزدیک به هم بوده است.
4- از نظر راهبردی ایران نشان داد که راهبرد صبر استراتژیک را کنار گذاشته و راهبرد تقابل گسترده را در دستور کار قرار داده است. براساس این راهبرد هیچ کنشی بدون واکنش نخواهد بود و رژیم صهیونیستی باید تاوان هر اقدام خود را پس دهد.
5- این حمله از حیث راهبردی این پیام را به رژیم صهیونیستی داد که ایران حضور در مرزهای خود را برنخواهد تافت و خط قرمز ایران حضور این رژیم در کنار مرزها است. البته این پیام به کشورهای منطقه نیز داده شد که اجازه فعالیت به رژیم صهیونیستی را ندهند.
در مجموع میتوان گفت حمله اخیر به اربیل یک اقدام بازدارنده در راستای عملیاتهای تخریبی اخیر این رژیم بود. راهبرد صهیونیستها این بود که ایران را در یک تنگای راهبردی قرار دهد و از طریق این راهبرد گزاره پاسخ یا عدم پاسخ را برای ایران متصور کرده بود. چنانچه ایران پاسخ دهد با واکنش متقابل روبرو خواهد شد و چنانچه پاسخ ندهد در افکار عمومی با چالش مواجه خواهد شد، اما ایران با پاسخ دادن به اقدامات اخیر این رژیم هزینههای زیادی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کرد.