«سیمرغِ» صدا و سیما ژانرهای مغفول را احیاء میکند؟
این تله تئاتر تاریخی که فضایی مناسبتی هم در ایام اربعین دارد طی دو ماه پیش تولید و در یک ماه تصویربرداری شده و از جمله تمایزهای آن با تله تئاترهای معمول این است که به یک لوکیشن واقعی رفته است تا فضایی استودیویی. از دیگر ویژگیهای آن میتوان به اقتباسی بودن اثر اشاره کرد که میتواند بن مایه غنی ای در فیلمنامه را نسبت به آثار دیگر در این فضا شاهد بود. این مجموعه از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» برگرفته شده است و اتفاقات شب تا عصر عاشورا را از خیمه دشمن روایت میکند.
تلهتئاتر از گونههای فراموششده و مهجورمانده در دهههای اخیر رسانه ملی است که برای سالهای متمادی در دهه های 60 و 70 مخاطبان آثار شاخص و خاطرات برجستهای را از هنرمندان صاحبنام دراین زمینه به یادگار دارند. تلویزیون برای سالهای طولانی با بهرهگیری درست از این گونه که دارای مزیتهای رقابتی مهم در عرصه هنر است، بهره خوبی برد اما در سالهای اخیر به دست فراموشی سپرده شد.
نمایی از تلهتئاترهای تلویزیونی
«کاتب اعظم» زاویه داستانی خود را نسبت به ماجرای عاشورا و کربلا هم متفاوت انتخاب کرده است و این بار این ماجرا از زاویه اشقیا روایت خواهد شد. این تلهتئاتر که هماکنون خودش را آماده نمایش از شبکه دو سیما میکند، با آهنگسازی آریا عظیمی نژاد و تولید چندین قطعه موسیقی در قالب آواز مقامی همراه است و تلاش دارد از راز عاشورا پرده بردارد.
این مجموعه نمایشی داستان شبانی است که فرزند کاتب فراری و کشتهشده دربار معاویه است و آمده تا در ظهر عاشورا مواجهه سپاه شمر و عمربن سعد را با لشکر امام حسین (ع) ببیند و بنویسد. در اینجا چالشی بین او و چند نفر از سربازان و محافظان چادر کاتبان عمربن سعد پیش میآید و بدین ترتیب داستان ادامه مییابد. این اثر در 7 قسمت به تولید رسیده و پخش خود را بزودی آغاز می کند. باید دید آیا «کاتب اعظم» می تواند جریان تولید تله تئاتر در رسانه ملی را پس از 13 سال احیا کرده و مسیر تازهای پیش پای مدیران تلویزیون برای خلق آثار تازه برای بیان قصههای بکر تاریخی و آیینی ایجاد کند یا خیر.
عمر تلهتئاتر در ایران، تقریباً قدمتی همپای تلویزیون دارد و اساساً تلویزیون در ایران، رونق و گسترش اولیه خود را مدیون تلهتئاتر است. تاریخچه آغاز پخش نمایشنامههای تلویزیونی در کشور ما به بیش از نیمقرن پیش بازمیگردد. هوشنگ منظوری، محمدعلی جعفری و مصطفی اسکویی اولین تئاترهای تلویزیونی را ساختند. استقبال مخاطبان از تئاترهای تلویزیونی باعث شد تا طرح ایجاد یک شبکه تلویزیونی دولتی مورد بررسی قرار گیرد و سرانجام در سال 45 تلویزیون ملی ایران فعالیت رسمی خود را آغاز کند. اولین تئاتر تلویزیونی این شبکه هم نمایشنامه «شهر آفتاب مهتاب» نوشته علی حاتمی بود که توسط عباس جوانمرد کارگردانی شد.
پس از انقلاب اسلامی نیز یکی از بزرگترین گروههای برنامهساز در رسانه ملی، گروه فیلم و سریال و تئاتر شبکه یک و دو بود. در سالهای بعد شبکههای سه، پنج و سیمافیلم هم گاهی اقدام به تولید و پخش تئاتر کردند، اما در 13 سال گذشته تولید و پخش تئاتر رسما به شبکه چهار سیما واگذار شد و همین موضوع یکی از اصلی ترین علتهای مهجور شدن این گونه شد. تمرکز بر متون خارجی و بیتوجهی به ذائقه ایرانی باعث شد تا تئاترهای تولیدی این شبکه نتوانند ارتباط مناسبی با مخاطبان عام خود برقرار کنند و به مرور محو شوند.
در تلویزیون تا بهحال تلهتئاترهای مطرح و شاخصی ساخته شده و کارگردانهای شناختهشدهای ازجمله حمید سمندریان، بهزاد فراهانی، محمد رحمانیان، داریوش مودبیان، علی نصیریان، علی حاتمی، داود میرباقری، هوشنگ توکلی، حسن فتحی، هادی مرزبان و... روزی در این عرصه فعالیت داشتند. شاید بتوان گفت اگر مدیومی به اسم تلهتئاتر وجود نداشت، روند سریالسازی در ایران شکل نمیگرفت.
سناریونویسی تاریخی، اتودهای اولیه در طراحی صحنه و لباس و حتی جنس بازیهای تاریخی در همین تئاترهای مناسبتی و آیینی پرورش پیدا کرد. یکی از تلهتئاترهایی که در دهه 70 جزء دستور کار مدیران تلویزیون قرار گرفت، «امام علی (ع)» به کارگردانی داوود میرباقری بود. اما این نمایش تلویزیونی در ادامه مسیرش به یکی از باشکوهترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران تبدیل شد. میرباقری بعدها برای تلویزیون، تله تئاتر موفق تاریخی دیگری همچون «معصومیت از دسترفته» را کارگردانی کرد.
با این همه نزدیک به 13 سال است که ساختار تلهتئاتر از تلویزیون حذف شده است. گروههای فیلم و سریال که مسئول تهیه و تولید تلهتئاتر بودند به دلایل مختلفی از جمله اقتصادی، ریزش مخاطب، رویکردهای جدید، کوچ تهیه کنندگان و کارگردانان این عرصه و... این ساختار مهم دنیا را کنار گذاشتند. در حالی که خیلی از هنرمندان و دغدغهمندان عرصه تئاتر معتقدند بازگشت تلهتئاتر مخاطبان ریخته شده تلویزیون را باز میگرداند.
همچنین این قالب هنری مزیتهای مهمی در دل خود دارد که آن را متمایز از سایر قالبها میکند. ازجمله آنکه با ساخت تلهتئاتر میتوان به بسیاری از موضوعات تاریخی که ساخت و تولید آنها هزینهبردار است، با بودجه بسیار کمتر پرداخت و در دورانی که تلویزیون با مشکل بودجه روبرو است، یکی از راهکارهای صرفهجویی در هزینهها است.
از سویی تله تئاتر به دلیل خواستگاه صحنه و نمایش آن مدیومی برای پرورش و بروز استعدادهای تازه در عرصه تصویر است و در دورانی که هنرمندان مطرح از ایفای نقش در تلویزیون اجتناب میکنند، راهکاری درست برای پرورش چهره های تازه است. در حوزه مضمون نیز تله تئاتر ظرفیتهای بالایی برای پرداخت به مضامین مهم و به خصوص آیینی را برای تلویزیون فراهم می کند که در قالب فیلم یا سریال به سادگی میسر نیست.
اینها و بسیاری دیگر موجب شد سرانجام رسانه ملی نیز در دوره مدیران تازه خود به فکر احیای این قالب مهم بیافتد و با راهاندازی «مرکز سیمرغ» به فکر افزایش توان تولیدی رسانه ملی در گونههای (ژانرهای) متنوع و مغفول نمایشی از جمله مجموعههای تلهتئاتر بیافتد.
اکنون مرکز سریال سوره در سازمان سینمایی سوره حوزه هنری ورود جدی به احیای تلهتئاتر کرده است و نخستین اثر نمایشی و اقتباسی خود را در قالب تله تئاتر پیش برد. قدم جدی مرکز سریال سوره برای احیای این گونه در کنار توجه به بعد اقتباس و آیینی بودن «کاتب اعظم» قابل توجه است.
«کاتب اعظم» به کارگردانی هنری و نویسندگی مهدی غفوری و کارگردانی تلویزیونی علی عبادی با بازی امین زندگانی، سیامک صفری، نازنین فراهانی، نادر فلاح، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، امین میری، امیرحسین هاشمی و... روایتی عاشورایی دارد و قصه شب تا عصر عاشورا را از زاویه نگاه کاتبان و روایان خیمه لشگر یزید روایت میکند.
باید دید با راه انداختن تله تعزیه و شروعِ ساخت و احیایِ تله تئاتر با مرکز سوره و چراغ سبز نشان دادن به هنرمندان برای تقویتِ این حوزه، چه اتفاقی برای تلهتئاتر در تلویزیون خواهد افتاد؟ آیا بازگشت با «کاتب اعظم» موفقیتآمیز خواهد بود؟