شریف لکزایی: امام موسی صدر بنیانگذار جبهه مقاومت در منطقه است
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، 9 شهریورماه، سالروز ربوده شدن عالم و مجاهد وارسته جهان اسلام، امام موسی صدر است. شخصیتی که ما بیش از هر چیزی او را با وحدتآفرینیهایش در لبنان و هویتبخشی به شیعیان آن سرزمین میشناسیم. آدمهای بزرگ و شاخصی چون او، ابعاد شخصیتی مختلفی دارند که باید در فرایند مطالعه شخص و شخصیت آنها تمامی ابعاد لحاظ شود تا درک صحیحتری از واقعیت آن فرد داشته باشیم.
در گفتوگویی که با شریف لکزایی، پژوهشگر تاریخ و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی داشتیم به گفتمان «مقاومت» و «جهاد» از منظر امام موسی صدر پرداختیم که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
شریف لکزایی
امامالمقاومه، سیدموسی صدر
رویکرد و گفتمان امام موسی صدر چه سهمی در شکلگیری و تقویت جبهه مقاومت در زمان خود داشته است؟
در ابتدا لازم است بگویم، پرداختن به این موضوع اهمیت زیادی دارد، چرا که اگر به شکل جامع نسبت به شخصیتی چون امام موسی صدر ننگریم، تصور و تلقی ما از ایشان، یک تلقی و تصویر کاریکاتورگونه و واژگونی خواهد بود. بنابراین چه بسا یک ویژگی یا بُعد شخصیتی برجسته شود و دیگر ابعاد مغفول بماند. مثلا در مورد امام موسی صدر چه بسا رویکرد تسامحگونه و اهلمدارا بودن ایشان به حدی برجسته شود که ما رویکرد جهادی و مبارزاتی ایشان را مورد توجه قرار ندهیم.
در مورد پرسشی که مطرح کردید باید گفت، آغاز مقاومت در لبنان و در منطقه با امام موسی صدر است و ایشان نسبت به سایرین در این موضوع فضل تقدم دارد. گویی ما امام موسی صدر را باید به عنوان بنیانگذار جبهه مقاومت معرفی کنیم. به همین جهت است که او به «امامالمقاومه» مشهور است. منتها شکلگیری و تکوین فعالیتهای جبهه مقاومت از سوی امام موسی صدر در چند بخش قابل بررسی و تجزیه است.
ابعاد مقاومت نزد امام موسی
یک بخش آن مربوط به موضوعات نظری است، که امام موسی صدر بالاخص در تفسیر قرآن خود با به دست دادن و استخراج برخی مواضع، پایههای نظری جبهه مقاومت را طرحریزی و تقویت کرد. به طور مثال، ذیل تفسیر آیه «وَأَنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَهِ وَلَا تُلقُوا بِأَیدِیکُم اِلَی التَهلُکَهِ وَأَحسِنُوا اِنَ اللَهَ یُحِبُ المُحسِنِینَ» که در میان آیات جهاد است، نظرات مختلفی از سوی مفسران ارائه شده است. عدهای معتقدند که این آیات در نفی جهاد است، اما امام موسی صدر تفسیر جدیدی از آیه ارائه میدهد و میگوید وقتی به شما حمله شد، از جانتان انفاق کنید و خود را با عدم مقاومت در ضیق و فشار قرار ندهید. این نمونهای از مصادیقی است که بُعد نظری مقاومت را تقویت میکرد. امام موسی صدر بسیار تلاش کرد که یک صورتبندیِ نظریِ منطبق بر آموزههای اسلام از مقاومت ارائه دهد.
تقویت احساس انسانیت در مردم
بخش بعدی، مربوط به اخلاق و وجه انسانی میشود؛ یعنی امام موسی صدر در پی این بود که گفتمانی را طرح کند تا اگر کسی اخبار لبنان آن زمان و هر خبری را که مبنی بر ظلم بر کسی یا کسانی است، میشنود روحیه انسانی و عاطفیاش تحریک شود و در برابر این ستمگریها برنتابد. این بخش را میتوان در سخنان امام موسی صدر به فراوانی یافت.
حاضر در میدان بحران
اما بخش دیگری که از اهمیت بالایی هم برخوردار است، حضور میدانی و فیزیکی امام در عرصه و ساحت مقاومت است. شاخه نظامی محرومان لبنان با نام کامل «افواجالمقاومهاللبنانیه» که ما مخفف آن را با عنوان «جنبش أمل» میشناسیم، توسط امام موسی صدر تشکیل و هدف اصلیاش این بود تا ناتوانی ارتش لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی را به نوعی جبران کرده و امنیتی را در جنوب بر قرار کند.
سیدموسی صدر در پی محرومیتزدایی همهجانبه شیعیان بود
رویکرد مقاومت و خصائص آن چه جایگاهی در منظومه فکری امام موسی داشت؟ آیا اولویت امام موسی صدر مقاومت بود؟
وقتی امام موسی صدر وارد لبنان شد، شیعیان با محرومیت جدی روبهرو بودند و اولویت اصلی او، محرومیتزدایی همهجانبه در بین شیعیان بود. شیعیان در بخشهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشیف بهداشتی و... متحمل محرومیت شدید بودند. مثلا سیدموسی صدر در موضوع اقتصاد سعی کرد کاری کند تا شیعیان با کسب و یادگیری فنون و حرفههای مهارتی معیشت خود را تأمین کنند. برای همین است که او مدرسه و کارگاه صنعتی جبل عامل را تأسیس میکند و حرفههایی مثل قالیبافی را به جوانان آموزش میدهد. در موضوع آموزش بهداشت، امام موسی صدر به شدت اصرار داشت تا دولت امر تربیتی و آموزشی شیعیان را مانند سایرین تأمین کند. این نگاه جامع، اصل و اساس منظومه فکری امام موسی صدر بود.
شرایط، ورود به موضوع مقاومت را بر امام موسی صدر تحمیل کرد
اما برخی موارد بر امام موسی صدر تحمیل شد؛ مثل ضرورت پرداختن به موضوع مقاومت. اگر رژیم صهیونیستی وجود نداشت، یا اگر دولت به خوبی میتوانست امنیت آنان را به خوبی تأمین کند، دیگر لازم نبود تا امام موسی صدر به شکل میدانی و اصولی نسبت به امر مقاومت ورود کند و گروه نظامی تشکیل دهد. به عبارتی فارغ از مبانی قرآنی و دینی مقاومت، وضعیت و واقعیت موجود کاری کرد که امام موسی صدر، خود شخصاً و مستقیماً نسبت به جبهه مقاومت موضع داشته باشد و شاخه نظامی اَمَل را تشکیل دهد.
امام از سایرین کمک میگرفت، اما وابسته نبود
آیا امام موسی صدر در فرایند مقابله با اسرائیل، درخواست رسمی از مراجع ایران و عراق مبنی بر حمایت مادی و معنوی داشت؟
همانطور که بیان شد، امام موسی صدر در بین مردم بود و تمام هم و غم او رفع چالش آنها بود. از سویی امام، دین را به عنوان مقولهای قبول داشت که باید به کار انسان بیاید و رهاورد عینی و عملی برای او داشته باشد. طبیعی است که امام موسی صدر در این راستا از اشخاصی کمک بگیرد، اما اولویت مددجویی ایشان در لبنان و از سوی شخصیتهای حاضر در این کشور است. با این حال، امام موسی صدر رایزنیها و ارتباطات گستردگی با عراق و ایران داشت و در سفرهای خود این موضوع را به شدت پیگیری میکرد. امام در پی آن بود که برای معضلات موجود منطقه بالاخص در دنیا راه حل جهانی و بینالمللی بجوید و از این طریق سیاستهای خود را پیگیری کند.
امام خمینی سر قضیه امام موسی صدر، هیچ وقت با قذافی دیدار نکرد
شخصیت علمی امام موسی صدر و جایگاه خانوادگیاش، موجب شده بود که امام موسی صدر از حمایتهای خاصی از سوی مراجع و بزرگان حوزه مثل آیتالله حکیم برخوردار شود. این حمایتها دوجانبه بود. مثلا در مورد انقلاب اسلامی و امام خمینی، امام موسی صدر نسبت به شخصیت امام و سیاست ایشان رویکرد مثبت داشت. در مقابل هم امام خمینی پس از ربوده شدن امام موسی صدر در سفر به لیبی از طریق حافظ اسد رئیس جمهور سوریه، معمر قذافی رئیس جمهور لیبی و یاسر عرفات رهبر آزادیبخش فلسطین جویای احوال و اوضاع امام موسی صدر شدند. حتی پس از انقلاب هم هیچگاه امام خمینی با قذافی دیدار نکردند، چرا که سر قضیه ربوده شدن امام موسی صدر نگاه منفی به او داشت و شرط دیدار را طرح موضوع امام موسی صدر قرار دادند.
معمر قذافی، دیکتاتور لیبی
نهضتی مردمی و فراگیر
در انتها لازم است گفته شود: نهضت و حرکت امام موسی صدر مردمی و همگانی بوده است. گرچه شروع فعالیتهایی مثل بحث جنبش محرومان، از سوی جامعه شیعی آغاز شد، اما رفته رفته فراگیری هماگنی پیدا کرد. مضاف بر اینکه حرکت امام موسی صدر مستقل و بدون وابستگی بود. او گرچه کمکهایی از برخی شخصیتها دریافت میکرد، اما به هیچ وجه این کمکها را نباید به پای وابستگیاش گذاشت. به طور مثال او در مورد رژیم صهیونیستی هیچ کوتاهی و نرمشی نداشت و حاضر نمیشد نظر دولتها بر نگرش خودش غلبه کند.
انتهای پیام /