چهارشنبه 7 آذر 1403

«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند

خبرگزاری فارس مشاهده در مرجع
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از کتاب «شکار هیولا» نوشته محمد سرشار عصر دیروز با حضور نویسنده، خانواده شهید لطفی نیاسر، وحید یامین‌پور، داود امیریان و وجیهه سامانی رونمایی شد.

* با کتاب سرشار دغدغه ما برطرف شد / برخی از قواعد نظامی هواپیمای RQ در چاپ‌های آتی ارائه شود

با توجه به اینکه این کتاب از سوی نویسنده به شهید مهدی لطفی‌نیاسر تقدیم شده بود حجت‌الاسلام لطفی نیاسر برادر شهید در این مراسم اظهار داشت: ما بزرگ شده دوره صدای پدر آقای سرشارT یعنی رضا رهگذر و قصه‌گویی‌های ایشان هستیم و بخشی از زندگی ما را همان قصه‌ها تشکیل می‌دهد. هرچند بعد از آن سعادت آشنایی با ایشان را داشتیم و این کتاب مایه افتخار بیشتر ما شد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به برادر شهیدش که کتاب به او تقدیم شده اشاره کرد و گفت: برادر شهیدم متولد دهه 60 و از همان هفت نفر شهدای T4 است که پس از شهادت اخوی وقتی خدمت سردار حاجی‌زاده رسیدیم از ایشان پرسیدم چه زمانی می‌توانیم راجع به آر کیو 170 بنویسم، او پاسخ داد 16 سال دیگر اما دعا کنید اسرائیل زودتر از بین برود. از همان روز دغدغه‌ای برایم به وجود آمد تا افتخاراتی که به دست دهه شصتی‌ها اتفاق افتاده، بیان شود؛ چرا که اگر این مسائل بازگو نشود، چه چیز باید بگویم؟ هرچند می‌دانیم اطلاعات محرمانه‌ای هم وجود دارد.

به گفته وی، وقتی کتاب محمد سرشار به دستم رسید به سلیقه او آفرین گفتم و از هر کسی که این مسیر را باز کرده تک به تک تشکر می‌کنم. امروز دغدغه‌ای که داشتم از بین رفت. متوجه شدم با ادبیاتی می‌توانیم مسائل محرمانه را نیز بیان کنیم و در عین حال موجب سرافرازی جوانان خود باشیم.

حجت‌الاسلام لطفی‌نیاسر با بیان اینکه ارتباطات بسیار نزدیکی با برادر شهیدم داشتم و اگر اتفاقی او را به وجد می‌آورد، زنگ می‌زد و توضیح می‌داد، گفت: روزی به من زنگ زد و گفت: چند لحظه دیگر تلویزیون را روشن کن و اخبار را نگاه کن. از او پرسیدم چه خبر شده گفت: باید شبکه خبر را ببینی. بلافاصله روشن کردم و دیدم زیرنویس شبکه خبر از نشاندن پهپاد آرکیو 170 از سوی هوافضا خبر می دهد که بسیار خوشحال کننده بود. این خوشحالی در صدای برادرم مشهود بود.

وی در بخش دیگر گفت: پیشنهادی دارم و آن اینکه برخی از قواعد نظامی هواپیمای RQ در چاپ‌های آتی ارائه شود تا متوجه شویم که سپاه چه کار بزرگی انجام داده؛ زیرا این پهپاد رادارگریز و غیرقابل شناسایی است و چنانچه در عملیاتی موفق نباشد در هر موقعیتی می‌تواند به پایگاه برگردد و چنانچه مشکلی برایش ایجاد شود، منهدم می‌شود. هرگونه کاری انجام دادند تا به دست غیر نیفتد. حتی از برادرم پرسیدم با چنین شرایطی از تصرف پهپاد بیم ندارید. او در پاسخ گفت: امکان دسترسی آمریکایی‌ها به RQ اصلا‌وجود ندارد و این نکته را باید بگویم که برادر شهید من جزو شهدای هوافضای سپاه در حوزه پهپادی و شناسایی است.

حجت‌الاسلام لطفی‌نیاسر درباره برادر شهیدش گفت: ایشان به شدت اهل مطالعه بود. حتی اگر نمی‌رسید به نمایشگاه کتاب برود، لیست کتاب‌ها را به اخوی دیگر ما می‌داد تا برایش تهیه کند. البته بودن با کتاب و عجین شدن آن با زندگی‌ما در خانواده عرف بود. اما نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم اینکه برنامه‌نویسی و داشتن برنامه در زندگی جزو اولویت‌های زندگی شهید بود. او همواره می‌گفت من می‌خواهم به جایی برسم و کسی بشوم. همه برنامه‌ریزی‌ها اعم از خودسازی، مطالعه، درس و کارهایی که باید برای شهدا انجام دهد در برنامه‌ریزی‌اش مشهود بود.

وی در بخش دیگری گفت: مطمئن هستم نسل دهه 60 و 70 نه تنها در عرصه نظامی و شهادت بلکه در عرصه های فرهنگ، اقتصاد و تکنولوژی اگر کارستان دهه‌های قبل را انجام ندهد کار کمتری نخواهد کرد.

* پیرمرادیان: مفاهیمی چون عزت و افتخار در کتاب «شکار هیولا» موج می‌زند

پیرمرادیان، مدیر نشر معارف گفت: خوشحالیم در شرایطی که ویروس کرونا عرصه را بر همه و مجموعه ناشران و کتابفروشان سخت و محدود کرده توانستیم امروز با پروتکل‌های بهداشتی دور هم جمع شویم و از این کتاب رونمایی داشته باشیم.

وی افزود: «شکار هیولا» یک کتاب داستان و روایتی علمی تخیلی برای نسل نو به ویژه نوجوانان است. از یک افتخار و شگفتی‌آفرینی که سپاه آن را رقم زد که به نظرم در نوع خود اهمیت کتاب را افزون می‌کند.

به گفته این ناشر، ممکن است سؤالی به ذهن مخاطب متبادر شود و آن اینکه چرا داستان شکار آر کیو 170 باید برای نوجوانان دهه 80 نوشته شود. در پاسخ باید به این نکته اشاره کنم که به نظرم محمد سرشار دغدغه آن را داشته که این عظمت و افتخار را باید برای نسل آینده کشور روایت کند. همانگونه که افتخارات انقلاب را نسل 30 و 40 با ادبیات روایت، داستان و رمان برای دهه 60 و 70 روایت کرد. این ضرورت وجود دارد که افتخارات کنونی نیز یا افتخارات آتی هم برای نوجوانان و نسل‌های آینده روایت شود. این افتخار از آن یک جوان دهه شصتی به نام محمد سرشار رقم خورد که روایتی شیرین و جذاب از شکار پهپاد RQ 170 را بنویسد.

وی در پایان گفت: مفاهیمی چون عزت و افتخار در این کتاب هست که مخصوص نوجوانان نیست و حتی برای بزرگسالان نیز ارزشمند است؛ لذا کتاب محدود به گروه سنی نوجوانان نیست و حتی برای آنها که در جنگ و انقلاب نقش‌آفرینی کرده‌اند جذاب است و شاید تداعی عظمت‌های دفاع مقدس باشد.

* شهیدی که آسمان فلسطین را باز کرد

در بخش دیگر این نشست محمد سرشار، نویسنده کتاب «شکار هیولا» گفت: در تقدیمیه کتاب نوشته شده تقدیم به شهید مهدی لطفی‌نیاسر؛ کسی که آسمان فلسطین را باز کرد. مدافعان حرم در سوریه وظایفی برعهده داشتند و عد‌ه‌ای چشم به آینده داشتند و در حال رقم زدن شرایط آینده منطقه بودند. ایشان نیز در یکی از مناطق مشغول عملیات بود. آنقدر فرد مؤثری بود که اسرائیل وارد عمل شد و در نهایت به شهادت رسید. امیدوارم به زودی اسرائیل از صفحه روزگار محو شود تا درباره فعالیت‌های این شهید بیشتر گفته و نوشته شود.

* امیریان: سرشار پسر زیر سایه پدر نماند / پس از خواندن کتاب حالم خوب شد

داود امیریان از نویسندگان و منتقدان کشورمان در بخش دیگری از این مراسم با بیان اینکه من سرشار پدر (رضا رهگذر) را خیلی دوست دارم، گفت: اوایل جوانی در حوزه هنری با او آشنا شدم، اما برای محمد، داشتن چنین پدری ترسناک است؛ چرا که باید از زیر سایه او خارج شود و او اینگونه موفق عمل کرد.

وی افزود: محمدرضا سرشار اوایل انقلاب چهره تأثیرگذاری در ادبیات کودک و نوجوان بود، اما به مرور متأسفانه وارد امور اجرایی شد و از نویسندگی فاصله گرفت و نوشت. اما محمد فرزند او بسیار خوب عمل کرد. کتاب «رستاخیز عاشقی» او نیز جای افتخار بسیار دارد.

امیریان با برشمردن مصادیق از پدران و پسرانی که در عرصه‌های مختلف فعالیت داشته و موفق بوده یا نبودند، گفت: فعالیت محمد سرشار در کنار پدر مثل این می‌ماند که در فوتبالیست‌ها پسر علی پروین نتوانست مثل پدر باشد، اما مالدینی از پدرش محبوب‌تر شد. شمس آل‌احمد هیچ وقت نتوانست مانند جلال شود و پسران شهید بهشتی و مطهری هم نتوانستند چرا که خیلی سخت است مثل پدر باشیم و از او جلو بزنیم، اما به نظرم محمد سرشار توانسته و موفق هم بوده است.

وی با بیان اینکه وقتی شروع به خواندن کردم، شرط گذاشتم که اگر از کتاب خوشم آمد به این نشست رونمایی بیایم، گفت: با این شرط کتاب را خواندم، اما یاد پینوکیو یا فیلم ماشین‌ها افتادم و از شروع این داستان خوشم نیامد. با اینکه یادداشت‌هایش جذاب بود اما تازه پس از گذشت 30 صفحه موتور محرکه داستان به راه می‌افتد و از این پس بود که سطرهای داستان نفسم را بند می‌آورد و اینگونه از تخیل و جهان داستانی نویسنده خوشم آمد. اکشنی جذاب و تصویری از کتاب ارائه شده که بسیار عالی است. اما از پایان کتاب خوشم نیامد؛ زیرا بسیار شعاری بود.

امیریان خطاب به نویسنده کتاب گفت: جهانی خلق کرده‌اید که انسان در آن نیست. هواپیما نقش دارد. پس حق ندارید انسان‌هایی چون شیخ زکزاکی را وارد داستان‌تان کنید. هواپیماها جان‌دار هستند، اما چرا یک دفعه آدم‌ها وارد ماجرا می‌شوند. این مسئله کمی نچسب است.

وی در پایان از ارائه کتاب به دختر 12 ساله‌اش فاطیما خبر داد و گفت: با اینکه امتحان داشت اما شروع به خواندن کتاب کرد و دستخطی نوشت. او نوشته این داستان بسیار زیبا است و شخصیت‌های عالی دارد، اما باید از اسامی ایرانی در آن استفاده می‌شد. کتاب مناسب یکسری‌ها هست اما برای همه گروه‌های سنی مناسب نیست، اسم کتاب هم زیبا است. به هر حال باید به آقای سرشار تبریک بگویم؛ چرا که نوشتن همین اثر جسارت می‌خواهد. هرچند پانویس‌ها آزاردهنده بود اما من به عنوان نویسنده نمی‌دانستم بچه‌های ما چنین قدرت‌نمایی و شجاعت‌هایی کرده‌اند، ولی پس از خواندن کتاب حالم خوب شد.

* سامانی: اتفاقات خوبی در حوزه تألیف آغاز شده و نویسندگان در حال ریسک هستند

وجیهه سامانی، دیگر نویسنده حاضر در این مراسم گفت: در ابتدا باید مقدمه‌ای درباره ادبیات کودک و نوجوان ارائه کنم. یکی از مهم‌ترین اهداف هنر و ادبیات انتقال باورهای هر جامعه است و مؤثرترین هنر داستان است. حتی از مدیوم تصویر نیز اثرگذارتر است. ما وقتی کتاب می‌خوانیم درگیر قسمت‌هایی از متن می‌شویم. حتی اتصال‌هایی تا روزهای دیگر در مغزمان می‌ماند و این اثرگذاری در کودکان و نوجوانان بیشتر است؛ زیرا از طریق فضای داستان نوجوانان از خود فعلی عبور می‌کنند؛ چرا که با خودآگاه ما داستان ارتباط می‌گیرد. در واقع با هر کتابی که می‌خوانیم از خود فعلی عبور می‌کنیم و به خودهای فعلی بالقوه تبدیل می‌شویم و تجارت کتاب را وارد زندگی می‌کنیم که این نشان‌دهنده اثرگذاری در مخاطب است که خود را در یک جا نشان می‌دهد. به همین دلیل است که می‌گویند کتاب خوراک روح است.

وی افزود: انقلاب تحول اساسی در داستان کودک و نوجوان پدید آورد. قبل از سال 57 کتاب‌های کودک و نوجوان بیشتر ترجمه‌، تفریحی و فان بود که با بومیت ما همخوانی نداشت. اما دهه 80 آثار ترجمه بازار را گرفت؛ ولی شاهدیم چندسالی است نویسندگان ما کارهایی را آغاز کرده و می‌نویسند به واسطه داوری‌هایی که در جشنواره های مختلف انجام می‌دهم، می‌بینم که اتفاقات خوبی در حوزه تألیف آغاز شده و نویسندگان دست به قلم شدند و در حال ریسک هستند؛ چرا که الان نوجوانان ما به خوراک‌های روحی احتیاج دارند و باید رمان‌ها خوبی نوشته شوند.

این نویسنده با بیان اینکه در دهه اخیر سرشار از اتفاقات خوب بودیم، اتفاقات خوب ملی داشتیم که می‌توانستیم روی آنها کار کنیم و مانور دهیم، گفت: ما اتفاقات مهم ملی را پشت‌سر گذاشتیم؛ مثل دستگیری عبدالمالک ریگی یا همین نشاندن پهپاد RQ اما گذر زمان روی دور تند است و موارد فراموش می‌شود. ما حتی دستگیری ملوانان آمریکایی در خلیج فارس را داشتیم یا امروز شاهد ارسال سوخت با نفتکش‌های ایرانی به ونزوئلا هستیم. اگر اینها حماسه خلق نمی‌کنند پس چه چیز حماسه است. اینها همان الگوهایی هستند که نوجوانان ما باید مطلع شوند؛ زیرا به آن نیاز دارند. اما ما به آنها ارائه نمی‌کنیم و آنها سرگشته می‌شوند.

به گفته وی، چند سال اخیر به موازات جریان‌هایی که برای تطهیر پهلوی راه افتاده جریانی بانفوذتر برای حفظ حقارت در بچه‌ها ما را پیش می‌برد. این مسئله را در فضای مجازی به راحتی می‌توان دید اما در همین روزگار که همه کمر همت بستند تا نوجوانان ما را از حماسه و حفظ غرور، دور کنند هستند نویسندگانی چون محمد سرشار که دست به خلق اثر می‌زنند. خلق هر اثر، هر رمان و هر داستانی برای نوجوانان ما قابل تقدیر است؛ چرا که فضایی که به کارهایی ملی داده می‌شود ذائقه بچه‌ها را کم‌کم به آثار ملی بازمی‌گرداند.

وی با تأکید براینکه پشت تألیف کتاب «شکار هیولا» مشخص می‌شود که اطلاعات مهمی انباشته بود، گفت: مهم‌تر از ژانر بزرگسال امروز تمرکز بر ژانر نوجوان است؛ چرا که او یعنی نوجوان امروز زیر بمباران انواع اخبار در فضای مجازی قرار دارد، اما باید بداند غرور ملی حس مشترکی است که همه ما را به هم وصل می‌کند. وقتی که این حس غرور پررنگ شود، نظام توانمند و آن جامعه پویا خواهد بود اما در عین حال عده‌ای در حال از بین بردن حس غرور ملی هستند.

سامانی گفت: از خواندن کتاب لذت بردم؛ وقتی کار را خواندم روح حاکم بر این اثر را در واژه «ما توانستیم» حس کردم. در تمام حادثه‌های کتاب این روح به مخاطب منتقل می‌شود که ما می‌توانیم.

این نویسنده بخش‌های دیگر سخنانش را به صنعت تشخص که نویسنده در کتاب از آن بهره برده منطبق کرد و گفت: باید بدانیم جانبخشی برای کودکان در اشیاء بیشتر کاربرد دارد تا نوجوانان اما این اثر علمی تخیلی است و اشکالی ایجاد نمی کند، اما در ادامه تناقض‌هایی دیدم مثلا تا چه اندازه برای مخاطب نوجوان می‌توانیم از این صنعت استفاده کنیم و شاید اگر در حد محدود از این صنعت استفاده می‌شد بهتر بود.

* یامین‌پور: «شکار هیولا» به لحاظ سوژه فوق‌العاده است

وحید یامین‌پور دیگر سخنران این مراسم با بیان اینکه در جلسه رونمایی نباید اوقات تلخی کرد زیرا باید این مراسم به شیرینی سپری شود، گفت: من نقد را برای وقت دیگری می‌گذارم و می‌گویم اگر از کتاب هم خوشم نمی‌آمد باز هم به این جلسه می‌آمدم. ما با محمد سرشار هم دوره، هم رشته و هم خوابگاهی بودیم و از جریان نوشتن ایشان از ابتدا حضور داشتم. حتی از نویسندگی و اولین اثرش مطلع بودم. حتی او یکی از خاطره‌های مرا نیز در یک کتاب منتشر کرد. اما خاطره‌های با صدای خاص، جادویی و جذاب محمدرضا سرشار (رهگذر) در ذهنم شکل گرفته و نوجوانی‌ام با کتاب آقای امیریان سپری شد. یکی از آن آثار بود که در ذهن من تأثیرگذار بود و آن کتاب «مرد» بود. در ژانر زندگینامه داستانی که به سرگذشت حاج احمد متوسلیان می‌پرداخت سال 76 این کتاب را خواندم و یک متوسلیان در درون من متولد شد. علی‌رغم اینکه صدها کتاب پس از آن خواندم اما چون در دوران نوجوانی مطالعه کرده بودم شیرینی قهرمانش در من زنده است.

وی افزود: عرصه ادبیات نوجوان عرصه‌ای است که انقلاب بیش و پیش از همه روی آن سرمایه‌گذاری کرد. هرچند آثاری تولید شده اما سازماندهی شده و موضوعی دیده نمی‌شود و باید بگویم بیش از 90 درصد آثار برای نوجوان وارداتی و ترجمه است و از این سو هم تولیدی صورت نمی‌گیرد. زمانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جاهای خالی را پر می‌کرد و مردم از تازه‌ترین محصولاتش سؤال می‌کردند. از انتشار کیهان بچه‌ها، سروش و... اما در حال حاضر در نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های کتاب مشکل جدی ما خانواده‌ها پیدا کردن کتاب مناسب برای فرزندان‌مان است. هر اثری را که در این روزگار بدون نقض سلامت منتشر می‌شود، باید روی چشم گذاشت. امیدوارم روزی با بازار ادبیات وارداتی برای حوزه کودک و نوجوان رقابت کنیم. حتی گاهی باید آثاری چون کتاب‌های آقای امیریان که در دهه‌های گذشته منتشر شده حالا برای کودکان‌مان بخریم.

یامین‌پور ادامه داد: من چقدر خوشحالم که امثال آقای سرشار که می‌توانند رمان عاشقانه بنویسند، این بار وارد عرصه نوجوان شده و نوشتن در این عرصه را کسر شأن نمی‌داند. به او تبریک می‌گویم به خودم هم تبریک می‌گویم که می‌توانم کتاب دیگری برای دخترم تهیه کنم.

وی گفت:‌کتاب به لحاظ سوژه فوق‌العاده است؛ چرا که یک پدیده سخت نه به معنای دشوار مطرح می‌کند و گره دراماتیک برای آن درست می‌کند. حتی روایتی که از ماجرای طبس در کتاب روایت شده خیلی دوستم داشتم و جزو بحث‌هایی بود که نمی‌دانستیم چگونه باید با بچه‌های‌مان با آن به این شیرینی صحبت کنم.

در پایان این مراسم نویسنده کتاب درباره برخی نقطه نظرها توضیحاتی ارائه کرد و در بخشی به مرز تخیل و توضیحاتی درباره تخیل داد.

انتهای پیام /

کتاب شهید رونمایی خانواده
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 2
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 3
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 4
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 5
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 6
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 7
«شکار هیولا» به شهیدی تقدیم شد که آسمان فلسطین را باز کرد / سرشار پسر، زیر نام سرشار پدر نماند 8